۲ مهر ۱۴۰۴ - ۲۳:۰۰
کد خبر: ۱۶٬۴۳۱

حرکت به جلو؛ بی‌توجه به ترس!

موتور محرک عصر مقاومت

یوسف پورجم _ پژوهشگر مطالعات تمدنی

تاریخ مقاومت ایران را که ورق بزنی، یک چهره همیشه پیش رویت سبز می‌شود؛ جوان ایرانی! نه ژنرال‌های آراسته، نه دیپلمات‌های پرمدعا، بلکه همان نوجوان یا جوانی که با لبخند و قمقمه آب به خط رفت و دیگر بازنگشت. دفاع مقدس هشت‌ساله، میدان ظهور نسلی بود که به دنیا نشان داد جوانی یعنی موتور حرکت یک ملت.

آگاه: در آن روزها، جبهه‌ها پر بود از چهره‌های ۱۵ تا ۲۰ ساله؛ چهره‌هایی که هنوز طعم زندگی را نچشیده بودند، اما آماده بودند جان بدهند تا خاکشان نماند زیر چکمه دشمن. در قاب‌های سیاه‌وسفید آن روزها، نوجوانانی را می‌بینیم با لباس‌های بزرگ‌تر از تنشان و سلاح‌هایی سنگین‌تر از وزنشان. همین‌ها بودند که معادله ارتش بعث را برهم زدند. در فرهنگ ایرانی، جوانی یعنی همین، شجاعت بی‌محابا، جسارتِ آزمون‌ناپذیر!
۴۰ سال بعد، در نبرد ۱۲ روزه، بار دیگر همان تصویر تکرار شد؛ اما این‌بار نه لزوما در خاکریزهای خاکی، بلکه پشت مانیتورها، در اتاق‌های عملیات سایبری یا پای موشک‌هایی که راهی آسمان شدند. جوان امروز، همان روح جوان دیروز را دارد، تنها ابزارش فرق کرده است. اگر دهه شصت سنگر را با گونی می‌ساختند، امروز سنگر در شبکه‌ها و نرم‌افزارها ساخته می‌شود. دشمن خیال کرده بود نسل جدید گرفتار گوشی و شبکه، دیگر توان جهاد ندارد؛ اما ۱۲ روز اخیر نشان داد همین نسل، می‌تواند جنگ روایت‌ها را به سود مقاومت  برگرداند.
راز این تداوم در چیست؟ چرا همیشه جوانان‌اند که بار مقاومت را به دوش می‌کشند؟ پاسخ ساده است، جوانی یعنی نقطه جوش! در این سن، آدمی آماده‌ترین است برای خطر کردن، برای عبور از خود، برای فدا شدن در راهی بزرگ‌تر. جامعه‌ای که جوان دارد، یعنی موتور دارد و جامعه‌ای که موتور مقاومتش روشن است، هیچ دشمنی نمی‌تواند او را از جا بکند.
جوان دیروز در میدان مین می‌دوید، جوان امروز در میدان اطلاعات و جنگ سایبری. اما ماهیت یکی است، حرکت به جلو، بی‌توجه به ترس! همین پیوستگی است که دشمن را گیج کرده. او می‌پنداشت با تغییر ابزار و زمان، روحیه نسل‌ها تغییر می‌کند. اما ایران نشان داد که جوانی ایرانی، خواه در سال ۱۳۶۱ و خواه در سال ۱۴۰۴، همیشه آماده جهش است.
نکته جالب اینجاست که جوان دیروز برای دفاع، باید از مدرسه دل می‌کند و به جبهه می‌رفت؛ امروز اما جوان در همان گوشی هوشمندش می‌تواند سنگر بسازد. سرعت انتشار یک ویدیو یا هشتگ، گاهی کار هزار توپخانه را می‌کند. این یعنی میدان‌های نبرد تغییر کرده‌اند، اما نقش جوان، همچنان کانونی باقی مانده است و دشمن از همین می‌ترسد، می‌ترسد که انرژی جوانی، با هوش دیجیتال جمع شود و قدرتی بیافریند که مرزها را هم درنوردد.
باید صریح گفت که اگر در هشت سال دفاع مقدس، پیروزی‌ها محصول خون گرم نوجوانان بود، در ۱۲ روز دفاع مقدس، بخشی از پیروزی محصول ذهن تیز و انگشت‌های سریع همان نسل تازه بود. نسلی که شاید سنگر خاکی ندیده، اما خوب می‌داند سنگر رسانه یعنی چه. نسلی که با یک محتوا می‌تواند روایت دشمن را زمین‌گیر کند. این یعنی جوانی نه فقط موتور جبهه خاکی، که موتور جبهه مجازی هم هست!
و البته اینجا باید به یک هشدار هم توجه داشت که جوانی اگر موتور است، موتور هم نیاز به سوخت دارد. سوختِ جوانی، امید و آرمان است. جامعه‌ای که آرمان‌هایش را کوچک کند، موتور جوانش را خاموش کرده است. همان‌طور که در دهه شصت، امام با یک جمله «راه قدس از کربلا می‌گذرد» موتور یک نسل را روشن کرد، امروز هم باید جملات بزرگ، افق‌های بزرگ و ماموریت‌های بزرگ پیش روی جوان گذاشت.
پس حقیقت این است که دفاع مقدس را همیشه جوانان ساخته‌اند، چه در هشت سال خونین دیروز، چه در ۱۲ روز پرهیاهوی امروز. این خط سرخ است که نسل‌ها را به هم وصل می‌کند. دشمن هر بار که خیال کند نسل جوان خسته و بی‌تفاوت شده، ناگهان با غافلگیری بزرگ مواجه می‌شود. و این همان نقطه قوتی است که باید حفظ شود. جوان، همیشه موتور انقلاب و مقاومت است؛ موتوری که اگر روشن بماند، هیچ ارتشی توان ایستادن مقابلش را ندارد!

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.