۱۶ مهر ۱۴۰۴ - ۱۱:۴۵

پس از سال‌ها بحث و جدل درباره ناکارآمدی ساختار آموزشی کشور، مجلس شورای اسلامی و وزارت آموزش و پرورش بار دیگر درصدد ایجاد تغییرات اساسی هستند؛ تغییر سن ورود به مدرسه از ۶ سال به پنج‌سال و اصلاح الگوی آموزشی از مدل «۶-۳-۳» به «۳-۳-۵-۱». تصمیمی که در ظاهر به منظور ارتقای کیفیت و عدالت آموزشی گرفته شده، اما پرسش‌های بسیاری درباره امکان اجرا، آثار روانی بر کودکان و تبعات اجتماعی و اقتصادی آن مطرح است.

آگاه: نظام آموزشی ایران طی چهار دهه گذشته دست‌کم چند بار دستخوش تغییرات ساختاری شده است. بسیاری از والدین هنوز نظام «۴-۳-۵» را به خاطر دارند؛ پنج سال دبستان، سه سال راهنمایی و چهار سال دبیرستان. در دهه ۹۰ این ساختار با طرح «تحول بنیادین آموزش و پرورش» جای خود را به الگوی «۳-۳-۶» داد: ۶ سال ابتدایی، ۳ سال متوسطه اول و ۳ سال متوسطه دوم. منتقدان همان زمان هشدار دادند که تغییر شتاب‌زده بدون آماده بودن زیرساخت‌ها نه تنها کیفیت آموزش را ارتقا نمی‌دهد بلکه می‌تواند سردرگمی دانش‌آموزان و معلمان را بیشتر کند. اکنون با گذشت بیش از یک دهه، بار دیگر بحث تغییر ساختار و این‌بار حتی تغییر سن ورود به مدرسه مطرح شده است.

تصمیم تازه
براساس مصوبه کمیسیون آموزش مجلس شورای اسلامی، کودکان ایرانی از سن پنج‌سالگی وارد دوره پیش‌دبستانی اجباری می‌شوند و پس از گذراندن یک سال، از ۶ سالگی وارد پایه اول ابتدایی خواهند شد. به این ترتیب، عملا آموزش رسمی یک سال زودتر از گذشته آغاز می‌شود.
نمایندگان مجلس این طرح را پاسخی به دغدغه‌های والدین و متخصصان درباره کارآمد نبودن الگوی فعلی می‌دانند. آنها تاکید می‌کنند که تجربه کشورهای دیگر نشان داده هر چه آموزش رسمی زودتر آغاز شود، فرصت بیشتری برای شناسایی استعدادها، رفع نابرابری‌ها و ایجاد پایه‌های محکم‌تر آموزشی وجود دارد.

همسو با جهان
اکنون دوره پیش‌دبستانی در بسیاری از مناطق کشور اجباری نیست و خانواده‌ها بنا به شرایط اقتصادی یا فرهنگی ممکن است فرزندان‌شان را به این دوره نفرستند. با اجباری شدن پیش‌دبستانی، همه کودکان حداقل یک سال آموزش پایه را پیش از مدرسه خواهند دید. موافقان باور دارند که شروع آموزش در پنج‌سالگی موجب تقویت مهارت‌های شناختی و اجتماعی کودکان می‌شود. آنها به پژوهش‌های بین‌المللی استناد می‌کنند که نشان می‌دهد ورود زودتر به نظام آموزشی می‌تواند موجب ارتقای سطح سواد پایه در سال‌های بعدی شود. از طرفی برخی کشورها ازجمله انگلیس، آلمان و ژاپن، آموزش رسمی را از پنج‌سالگی آغاز می‌کنند. به باور موافقان، ایران نیز برای عقب نماندن از این روند جهانی باید نظام آموزشی خود را متناسب با نیازهای روز تغییر دهد.

کفه آسیب سنگین‌تر از کفه منفعت
در مقابل، منتقدان طرح هشدارهای جدی مطرح می‌کنند. از جمله اینکه روانشناسان کودک معتقدند که پنج‌سالگی هنوز برای ورود به ساختار رسمی آموزش زود است. در این سن، کودکان نیاز به بازی آزاد، تعامل اجتماعی بدون فشار درسی و رشد هیجانی دارند. اگر آموزش رسمی زودتر آغاز شود، احتمال فرسودگی تحصیلی و مشکلات اضطرابی در آینده افزایش می‌یابد. جالب اینکه مدارس ایران هنوز با کمبود کلاس، معلم متخصص و امکانات آموزشی مواجه هستند و قطعا اضافه کردن یک سال جدید به نظام آموزشی بدون تامین زیرساخت‌ها به معنای افزایش تراکم کلاس‌ها و فشار بیشتر بر معلمان است. والدین هم باید یک سال زودتر کودکان‌شان را برای مدرسه آماده کنند. این امر می‌تواند هزینه‌های اقتصادی بیشتری بر خانواده‌ها تحمیل کند؛ به‌ویژه در شرایط اقتصادی کنونی که بسیاری از خانواده‌ها با مشکلات معیشتی مواجهند. هنوز مشخص نیست که این تغییر چگونه بر محتوای کتاب‌ها، شیوه تدریس و حتی کنکور اثر خواهد گذاشت. منتقدان می‌گویند که تغییر ساختار بدون نقشه راه دقیق می‌تواند به آشفتگی بیشتر در نظام آموزشی بینجامد.

پیامدهای اجتماعی و روانی
ورود به مدرسه نقطه عطف مهمی در زندگی هر کودک است. تغییر در سن ورود به مدرسه می‌تواند تاثیرات گسترده‌ای بر رشد روانی و اجتماعی کودکان داشته باشد. کودکان پنج ساله از نظر توانایی تمرکز، نشستن طولانی‌مدت در کلاس و یادگیری مفاهیم انتزاعی با کودکان ۶ساله بسیار متفاوت هستند. در این محدوده سنی حتی اختلاف یک ماهه در سن کودکان در رفتارهایشان نمود دارد؛ چه برسد به یک سال. فشار آموزشی زودهنگام می‌تواند باعث کاهش انگیزه یادگیری در آینده شود. در مقابل، اگر آموزش پیش‌دبستانی به صورت بازی‌محور طراحی شود، این تغییر می‌تواند به رشد اجتماعی، زبان‌آموزی و تقویت مهارت‌های زندگی کمک کند.

تجربه‌ای متفاوت
در کشور ما زیرساخت‌های پیش‌دبستانی به اندازه کافی و در حد استاندارد وجود ندارد. اگرچه ورود به مدرسه در پنج‌سالگی می‌تواند از نظر عددی با برخی کشورها همسو باشد اما نبود برنامه درسی متناسب، کمبود معلمان متخصص و نبود فضای آموزشی کافی باعث می‌شود تجربه کودکان ما به مراتب متفاوت و احتمالا سخت‌تر باشد.
یک مادر که امسال پسرش به کلاس اول رفته است، می‌گوید: «پسرم الان ۶ساله است و بعد از کلی چالش، کم‌کم دارد به مدرسه عادت می‌کند. اگر قرار بود یک سال زودتر برود، حتما دچار اضطراب بیشتری می‌شد و برای استفاده از سرویس بهداشتی دچار چالش بزرگی می‌شدیم. به نظرم مسئولان فقط به آمار نگاه می‌کنند، نه به شرایط واقعی بچه‌ها.»
یک مادر دیگر که یک دختر کلاس اولی و یک پسر دوازدهمی دارد، می‌گوید: «هر دو فرزند من وقتی وارد مدرسه شدند برای در دست گرفتن مداد دچار چالش شدند. حالا که دو هفته از شروع مدرسه گذشته دخترم با اینکه پیش‌دبستانی هم رفته بعد از کمی مشق نوشتن خسته می‌شود و حتی گاهی گریه می‌کند. حالا اگر آموزش از پنج‌سالگی شروع شود احتمالا چالش‌های بیشتری برای کودک و مدرسه و خانواده‌ها ایجاد خواهد شد.» او می‌گوید: «البته اگر کلاس‌ها بازی‌محور باشد شاید مطلوب باشد. اما اگر بخواهند درس را یک سال زودتر شروع کنند، قطعا آسیب‌زاست.»
با یکی از معلمان کلاس اول که هم‌کلام می‌شویم، می‌گوید: «اگر آموزش یک سال زودتر شروع شود قطعا نیاز به امکانات و زیرساخت‌های زیادی هست. همین الان زمان زیادی از کلاس صرف آموزش مهارت‌ها می‌شود تا کودک بتواند آمادگی دریافت آموزش را داشته باشد.»

فشار مالی بر خانواده‌ها
هر ساله هزینه‌های مرتبط با ورود به مدرسه شامل خرید لباس فرم، کیف، نوشت‌افزار و کتاب‌ها افزایش پیدا می‌کند. اگر این هزینه‌ها یک سال زودتر بر خانواده‌ها تحمیل شود، به‌ویژه برای خانواده‌های کم‌درآمد، می‌تواند چالش بزرگی ایجاد کند. در شرایطی که بسیاری از والدین درگیر مشکلات معیشتی هستند این تصمیم نیازمند حمایت‌های دولتی مثل یارانه آموزشی یا توزیع رایگان بخشی از امکانات است. از سوی دیگر، اجباری شدن پیش‌دبستانی می‌تواند فرصت اقتصادی بزرگی برای بخش خصوصی ایجاد کند. احتمالا تعداد مهدکودک‌ها و مراکز پیش‌دبستانی افزایش خواهد یافت. اگر نظارت کافی وجود نداشته باشد، این امر ممکن است به تجاری‌سازی بیشتر آموزش و فشار اقتصادی بر خانواده‌ها منجر شود. همین امسال که اجباری بر ورود به پیش‌دبستانی نیست خانواده‌ها مجبورند کودکان خود را در مدارس دولتی یا غیرانتفاعی با هزینه پنج تا ۵۰ میلیون تومان ثبت‌نام کنند.

ورود به مدرسه، نمادی از بلوغ
در فرهنگ ایرانی، ورود به مدرسه همواره با نوعی بلوغ اجتماعی همراه بوده است. بسیاری از والدین، ورود کودک به کلاس اول را نمادی از بزرگ شدن می‌دانند. تغییر سن ورود به مدرسه این نماد فرهنگی را هم دگرگون خواهد کرد.
تجربه کشورهای دیگر نشان می‌دهد آغاز زودتر آموزش لزوما منفی نیست، به شرطی که محتوای درسی و فضای آموزشی متناسب با سن کودک باشد. اما در ایران نبود زیرساخت، کمبود نیروی انسانی و فشار اقتصادی بر خانواده‌ها، این تغییر را پیچیده‌تر می‌کند. اگر قرار باشد کودکان یک سال زودتر وارد مدرسه شوند، باید محتوای آموزشی پایه اول و پیش‌دبستانی بازنگری شود. پرسش اینجاست: آیا آموزش‌وپرورش توان و بودجه کافی برای تدوین کتاب‌های جدید، تربیت معلمان متخصص و طراحی برنامه‌های متناسب با پنج‌ساله‌ها را دارد؟

تطابق با کنکور و دانشگاه‌ها
ساختار جدید «۳-۳-۵-۱» بر کل مسیر تحصیل اثر خواهد گذاشت. نظام کنکور و پذیرش دانشگاه‌ها نیز باید متناسب با این تغییر اصلاح شود. در غیر این صورت، سردرگمی بیشتری برای دانش‌آموزان و خانواده‌ها ایجاد خواهد شد. در شرایطی که شکاف آموزشی میان شهر و روستا و میان طبقات اقتصادی گسترده است، تغییر سن ورود به مدرسه اگر بدون توجه به عدالت اجرا شود، می‌تواند نابرابری‌ها را بیشتر کند. کودک شهری با دسترسی به پیش‌دبستانی استاندارد و امکانات دیجیتال، شرایطی کاملا متفاوت با کودک روستایی در مناطق محروم خواهد داشت.

طرحی با نیازمندی‌های بسیار
اگر نمایندگان مجلس و مسئولان آموزشی به این نتیجه رسیده‌اند که حتما طرح جدید باید اجرا شود باید به موضوعات مختلفی توجه جدی داشته باشند. مهم‌ترین عامل موفقیت یا شکست هر تغییر آموزشی، معلم است. اگر معلمان آموزش لازم برای کار با کودکان پنج‌ساله نبینند، احتمال آسیب به دانش‌آموزان بالاست. بنابراین برگزاری دوره‌های تخصصی تربیت معلم برای این سن ضروری است. کتاب‌ها و روش‌های آموزشی نباید صرفا نسخه کوچک‌شده کلاس‌های بالاتر باشد. آموزش باید بازی‌محور، مهارت‌محور و مبتنی بر رشد اجتماعی و هیجانی کودک طراحی شود.همراهی مشاوران و روانشناسان کودک در مدارس ابتدایی باید جدی گرفته شود. بدون توجه به سلامت روان، هر تغییر ساختاری می‌تواند به مشکلات بلندمدت منجر شود.برای جلوگیری از فشار اقتصادی بر والدین، دولت باید بسته‌های حمایتی شامل نوشت‌افزار رایگان، لباس فرم یارانه‌ای یا تغذیه رایگان برای دانش‌آموزان پیش‌دبستانی و ابتدایی به خصوص در مناطق محروم در نظر بگیرد.

آینده متاثر از یک تصمیم امروز
آموزش مسئله‌ای ملی است و نمی‌توان آن را صرفا به تصمیم چند نماینده یا مقام اداری سپرد. لازم است گفت‌وگویی ملی با حضور کارشناسان، معلمان، والدین و حتی دانش‌آموزان شکل بگیرد تا طرح‌های کلان آموزشی با اجماع و همراهی عمومی اجرا شود. تغییر سن ورود به مدرسه و اصلاح ساختار آموزشی، تصمیمی بزرگ است که می‌تواند آینده میلیون‌ها کودک را تحت تاثیر قرار دهد.

آموزش رسمی، از پنج‌سالگی پیش‌دبستانی، اجباری!
سخنگوی کمیسیون آموزش مجلس از تصویب اجباری شدن پیش‌دبستانی از سن پنج‌سالگی خبر داده و گفته است: «ساختار آموزشی کشور به تدریج از الگوی ۳-۳-۶ به ۳-۳-۵-۱ تغییر خواهد کرد.»
احسان عظیمی‌راد، سخنگوی کمیسیون آموزش، تحقیقات و فناوری مجلس شورای اسلامی در این باره گفته است: «براساس مصوبه کمیسیون، سن لازم برای ورود به آموزش رسمی از ۶ سال به پنج سال کاهش می‌یابد و دوره پیش‌دبستانی در این سن به‌صورت اجباری برگزار خواهد شد. به این ترتیب، نظام آموزشی کشور که اکنون به شکل (۳-۳-۶) اجرا می‌شود، به‌تدریج به ساختار (۳-۳-۵-۱) تغییر می‌یابد و در عوض یک سال زودتر تحصیلات به اتمام می‌رسد.»
سخنگوی کمیسیون آموزش، تحقیقات و فناوری مجلس شورای اسلامی گفته است: «طبق این تغییر، کودکان از پنج‌سالگی وارد دوره پیش‌دبستانی می‌شوند و سپس تحصیل رسمی خود را از پایه اول تا پنجم ابتدایی آغاز می‌کنند. همچنین ظرفیت قانونی برای ایجاد دوره پیش یک نیز پیش‌بینی شده است تا در صورت ضرورت، سازمان تعلیم و تربیت بتواند آن را اجرا کند. در واقع نظام آموزش و پرورش کشور بعد از تصویب قانون به نظام (۳-۳-۵-۱) تبدیل خواهد شد.»
عظیمی‌راد با تاکید بر اینکه در بخشی از طرح تقویت نظام آموزش و پرورش به تغییر نظام آموزشی با توجه به اقلیم جغرافیایی می‌پردازد، تاکید کرد: «در بخشی از طرح یاد شده به اختیار وزارت آموزش و پرورش برای تنظیم تقویم آموزشی متناسب با شرایط اقلیمی هر استان و شهرستان تصمیم‌گیری می‌شود که بر این اساس، شوراهای آموزش و پرورش در استان‌ها می‌توانند زمان‌بندی حضور دانش‌آموزان در مدارس را با توجه به ویژگی‌های جغرافیایی، آب‌وهوایی و اجتماعی منطقه تنظیم کنند. این اقدام موجب افزایش انعطاف و چابک‌سازی نظام آموزشی می‌شود.»

چه خبر از دنیا؟


 در انگلیس کودکان از پنج‌سالگی وارد مدرسه می‌شوند. اما نکته مهم اینکه آموزش در این سن بیشتر بر بازی، فعالیت‌های گروهی و مهارت‌های اجتماعی متمرکز است، نه آموزش رسمی دروس. کلاس‌ها مجهز به اسباب‌بازی‌های آموزشی و معلمان دوره‌دیده برای کار با خردسالان هستند. بنابراین هرچند مدرسه زود شروع می‌شود اما ساختار و محتوای آموزشی متناسب با نیازهای روانی کودک طراحی شده است.


 در ژاپن آموزش رسمی از ۶ سالگی آغاز می‌شود، اما دوره پیش‌دبستانی که بسیار رایج و گسترده است، معمولا از چهارسالگی شروع می‌شود. هدف اصلی این دوره پرورش روحیه همکاری، نظم‌پذیری و مسئولیت اجتماعی است. کارشناسان می‌گویند که موفقیت نظام آموزشی ژاپن تا حد زیادی ناشی از همین پایه‌گذاری فرهنگی در سال‌های پیش‌دبستانی است.


 در آلمان، گرچه ورود رسمی به مدرسه در ۶ سالگی است اما تصمیم‌گیری نهایی با والدین و روانشناس مدرسه است که آیا کودک آمادگی حضور در مدرسه را دارد یا خیر. برخی کودکان یک سال زودتر یا دیرتر وارد مدرسه می‌شوند. این انعطاف‌پذیری باعث می‌شود به کودک فشار و استرس وارد نشود.