۲۴ آبان ۱۴۰۴ - ۲۲:۵۶

محمد بن سلمان هفته جاری به  واشنگتن می‌رود. پیشتر قتل جمال خاشقجی، نویسنده و منتقد عربستانی توسط عوامل این کشور خشم جهانی را برانگیخت و برای مدت کوتاهی روابط دو کشور را به تعلیق درآورد.

آگاه: براین اساس، آمریکا و عربستان «ارتباط مصلحتی» را در پیش گرفتند. نه مثل گذشته گرم و مطلق و نه به دنبال قطع رابطه بودند. جایگاه نفت عربستان در سبد تولید و امنیت انرژی از سال ۱۹۵۰، عربستان را مستعد توجه ویژه آمریکا به این کشور کرد. آمریکا طی دهه‌های گذشته، ثبات سیاسی در عربستان را لازمه امنیت انرژی می‌دانست، حافظ امنیت حکومت عربستان بود و بر شیوه حکمرانیِ بدوی و نقض بنیادین حقوق بشر در عربستان چشم‌پوشی می‌کرد. نفت، منشأ منافع درونی، بلندمدت و ذاتی آمریکا در عربستان بود اما حکمرانان عربستان تا پیش از سال ۲۰۱۰ نتوانسته بودند آن را در روابط خود با آمریکا به درستی «نقد» کنند، چون استراتژی عربستان تا پیش از ۲۰۱۰ «استراتژی بقا» بود.
سیدمحمد حسینی، کارشناس مسائل سیاست خارجی ضمن بیان این مطلب، می‌گوید: تحولات اقتصاد جهانی، روی کار آمدن نسل جوان در حکمرانی عربستان و شبه انقلاب‌های عربی در تونس و مصر، سه عاملی بود که  سبب شد حکمرانان عربستان تصمیم بگیرند ریل کشور را از استراتژی بقا به «استراتژی توسعه» تغییر دهند. حکمرانان عربستان به روشنی دیدند چگونه حسنی مبارک پس از مواجهه با اعتراضات مردمی «پشت درب کاخ سفید ماند» از این رو سعودی‌ها تصمیم گرفتند به جای قرار دادن تمام تخم‌مرغ‌های خود در سبد امنیتی آمریکا، آنها را در سبد قدرت‌های غرب و شرق توزیع کنند.
وی تاکید کرد: تنوع‌بخشی در روابط خارجی با قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی و موازنه‌سازی ژئوپلتیک در همین راستا صورت گرفت. تسهیل سرمایه‌گذاری قدرت‌های شرقی و غربی در عربستان، گسترش روابط با چین، روسیه و ترکیه، سرمایه‌گذاری در نهادهای مالی بین‌المللی، تصویرسازی جدید از عربستان در افکار عمومی‌با جاذبه‌های توریستی، هنری و ورزشی، سکولاریزه کردن سپهر سیاست داخلی، کاهش بار مسئولیت‌های پرهزینه و کم‌فایده وهابیت در منطقه و بالاخره رهیدگی از جنگ سوریه و یمن از طریق عادی‌سازی روابط با ایران برای مدیریت تنش از جمله اقداماتی است که عربستان از سال ۲۰۱۰ به تدریج و با هدف تغییر ریل از استراتژی بقا به استراتژی توسعه انجام داد. این روندها اثر مستقیم خود را در روابط آمریکا و عربستان نیز گذاشت، به طوری که روابط این دو از وضعیت وابستگی عربستان به آمریکا به «وابستگی متقابل نامتقارن با برتری آمریکا» تبدیل شد.
به‌رغم روابط «سینوسی» که میان دو کشور جاری بود اکنون و در دوره دوم حضور ترامپ در کاخ سفید «بن سلمان» روابط دوستانه‌ای با او برقرار کرده و این امر باعث شده در سفر رئیس‌جمهور آمریکا به بزرگ‌ترین صادرکننده نفت جهان در ماه مه (اردیبهشت) استقبال گسترده‌ای از وی به عمل آید و وعده‌هایی درباره سرمایه‌گذاری ۶۰۰ میلیارد دلاری داده شود.
از آنجا که سفرهای مسئولان سعودی به ندرت از پیش اعلام می‌شود، یک منبع نزدیک به دولت عربستان به خبرگزاری فرانسه خبر داد: دیدار بن سلمان از واشنگتن دوشنبه این هفته آغاز می‌شود و سه روز ادامه خواهد داشت. اکنون و در آستانه سفر بن سلمان به آمریکا، ترامپ در نشست تجاری در میامی مدعی شد: افراد زیادی به پیمان ابراهیم ملحق خواهند شد و امیدوارم عربستان را به زودی به این جمع ملحق کنیم. آیا ادعای رئیس‌جمهور آمریکا و خوابی که برای سعودی‌ها دیده محقق خواهد شد؟

بازی رسانه‌های غربی در زمین ترامپ
تحولات منطقه و انزجاری که کشورهای مختلف حتی در غرب نسبت به سیاست‌های استکبار و رژیم آپارتاید اسرائیل پیدا کرده‌اند ـ  به خصوص بعد از جنگ حماس و رژیم صهیونیستی ـ بعید است، ریاض در برابر چنین خواسته‌ای دست‌های خود را به نشانه تسلیم بالا ببرد. اما رسانه‌های غربی چنین دیدگاه و تحلیلی را ارائه نمی‌دهند و می‌نویسند: در این سفر مجموعه‌ای از موضوعات امنیتی، اقتصادی و ژئوپلتیکی با دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا مورد مذاکره قرار می‌گیرد و ریاض به دنبال تقویت امنیت خود و واشنگتن خواستار دوری جستن عربستان از چین و پیوستن به پیمان ابراهیم است.
هفته‌نامه نیوزویک در تحلیلی آورده است: حمله (رژیم) اسرائیل به دوحه در ماه سپتامبر (شهریور)، زنگ خطرهایی را در مورد روابط ایالات متحده و خاورمیانه به صدا درآورد. ترامپ، دست‌کم به شکل علنی از اینکه تل‌آویو جنگ خود علیه حماس را به قلب یک شریک کلیدی عرب کشانده است، ابراز نارضایتی کرد. عربستان سعودی به دنبال دستیابی به توافقی مشابه پیمان دفاعی بین آمریکا و قطر است که در اصل پس از این حمله منعقد شد، اما با احتیاط بیشتری به این مدل نزدیک می‌شود. دلیل این امر این است که این توافق بر اساس یک فرمان اجرایی از سوی ترامپ است که متعهد به حمایت نظامی ایالات متحده از قطر در صورت حمله خارجی می‌شود، اما به تایید سنا بستگی دارد.
مایکل راتنی، سفیر سابق آمریکا در عربستان سعودی هم می‌گوید: من فکر می‌کنم آنچه سعودی‌ها می‌خواهند چیزی دائمی‌تر است، چیزی که پس از این دولت نیز ادامه یابد. با این حال، منتقدان بر دستاوردهای نامشخص و غیر تضمین شده برای آمریکا، مانند دور کردن عربستان از چین یا امضای توافق‌ ابراهیم و خطرات کشیده شدن واشنگتن به درگیری‌های بیشتر در خاورمیانه تاکید دارند.
دولت ترامپ همچنین با درخواست عربستان سعودی برای خرید جنگنده‌های اف-۳۵ موافقت کرده است. این امر پیامدهای قابل توجهی در رابطه با فروش تسلیحاتی واشنگتن در خاورمیانه خواهد داشت. تل‌آویو تنها شریک آمریکا در منطقه است که این هواپیمای جنگی رادارگریز را در اختیار دارد.
عربستان، درخواست خرید حداکثر ۴۸ فروند اف-۳۵ را داده است. طبق گزارش موسسه تحقیقات صلح بین‌المللی استکهلم (SIPRI)، عربستان سعودی به تازگی به بزرگ‌ترین هزینه‌کننده نظامی در منطقه تبدیل شده است.
حال باید منتظر ماند تا بن سلمان سفرش را آغاز کند تا پس از آن دید چه سیاست‌ها و راهبردهایی قرار است بین ریاض و واشنگتن دنبال شود، اما آنچه می‌توان اذعان کرد این است: خواب ترامپ برای پیوستن کشورهای مختلف از جمله «دولت‌های عربی» به پیمان ابراهیم به راحتی تعبیر نمی‌شود اما از منظر دیگر، با این سفر، روابط دو کشور از حالت سرد و محتاط گذشته، دوباره به دوره پرمعامله بازخواهد گشت.