آگاه: از دیدگاه امام خامنهای دستکم دو آسیب جدی در روند تبلیغ دینی در زمان کنونی وجود دارد که اگر برطرف نشوند، زمینهساز کاهش قدرت نفوذ و اثرگذاری دین در جامعه میشوند. این دو آسیب عبارتاند از رویکرد صرفا دفاعی و نیز جزئینگری در تبلیغ دین.
۱. رویکرد صرفا دفاعی در تبلیغ دین
آیتالله خامنهای تاکید میکنند که «در کار تبلیغ، موضع ایجابی و حتی تهاجمی، از موضع دفاعی مهمتر است. آنچه درباره دفع و رفع شبههها و القائات گفته شد، نباید دستگاه تبلیغ را از تهاجم به مسلمات فرهنگ انحرافی رایج در جهان و احیانا در کشور ما، به غفلت بکشاند. فرهنگ تحمیلی و القائی غرب، با سرعتی روزافزون، رو به کجروی و انحطاط است؛ حوزه فلسفهدان و متکلم، به دفاع در برابر شبههانگیزی بسنده نمیکند، بلکه در قبال این کجروی و گمراهی، چالشهای فکری میآفریند و مدعیان گمرهساز را مجبور به پاسخگویی میکند.» در واقع، تکیه صرف بر واکنشهای دفاعی در برابر شبهات، محدودیتهایی دارد و نمیتواند اثرهای لازم را در اصلاح باورها و نگرشهای مخاطبان داشته باشد؛ لذا تبلیغ باید علاوه بر جنبه سلبی/ پیشگیری/ پاسخگویی، گاه جنبه ایجابی/ پیشروی/ تهاجمی داشته باشد؛ شاید بتوان استنباط کرد که از نظر ایشان این رویکرد باید رویکرد غالب در تبلیغ دینی باشد. منظور از رویکرد تهاجمی در تبلیغ این است که باید مبانی و مسلمات فکری حریف را شناخت و با حمله منطقی، منشأ و پایههای فکری غلط او را هدف قرار داد؛ مشابه کاری که علامه طباطبایی و شهید مطهری در برابر مارکسیسم کردند که به جای مشغولشدن به پاسخگویی به تکتک شبهات مطرح شده توسط مثلا فلان جوان تودهای، پشتصحنه آن افکار و گردانندگان اصلی آن را شناخته و به نقد و رد مبانی فکری آنها پرداختند. به تعبیری سرچشمه را با بیل گرفتند به جای درگیرشدن با لشکر مورچگان!
۲. جزئینگری در تبلیغ دین
آسیب دیگر در تبلیغات دینی پارهپاره دیدن اجزا و بخشهای گوناگون دین از هم و نیز بریده از واقعیتهای میدانی است. رهبر انقلاب بیان میکنند که «تبلیغ در دورانی که حاکمیت اسلام نیست، یک تفاوت اساسی با تبلیغ در دوران حاکمیت اسلام دارد. در دوران حاکمیت اسلام، تبلیغ هر بخشی از دین، میتواند درست در جای خود واقع شود؛ یعنی بیان یک بخش از مجموعهای که برای اداره زندگی مردم لازم است. درحالیکه وقتی حاکمیت اسلام وجود ندارد، اینطور نیست؛ بخشها از هم جداست، به هم بیارتباط است و همه مجموعه کامل نیست.»
در واقع در دوران حاکمیت اسلام، دین بهمثابه مجموعهای منسجم بروز و ظهور مییابد که تمامی ابعاد زندگی فردی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و بینالمللی جامعه را در بر میگیرد؛ لذا همه این بخشها باید در تبلیغ و تبیین دین به صورت یکپارچه لحاظ شوند؛ زیرا اسلام سیستمی کامل و جامع است که اداره زندگانی انسانها را در همه جنبهها عهدهدار است؛ اما در دوران عدم حاکمیت اسلام، تبلیغ چه بسا بهصورت جزیرهای و فردمحور انجام شود و مبلغ تنها بر بیان نکات و توصیههایی ناظر به زندگی فردی تمرکز کند و از همبستگی و نظاممندی کلیت دین در فضای جامعه غافل میشود؛ مشابه وضعیت تبلیغات دینی در دوران پیش از انقلاب اسلامی یا وضعیت تبلیغ دین در کشورهایی که در آنها حاکمیت از آن طاغوت است. این نوع نگاه که مبلغ تنها بر موارد فردی و جزئی دین تمرکز کند، نهتنها قدرت و تاثیرگذاری پیام دینی را کاهش میدهد، بلکه آسیبهای بزرگی به ساختار و نفوذ اسلام در جامعه وارد میکند؛ بنابراین نگاه بخشی و جزیرهای به دین هرگز کافی نیست، بلکه باید رویکرد جامع و منسجم در تبلیغ دین در دستور کار قرار گیرد؛ به گونهای که هر جزئی از محتوای عرضهشده توسط مبلغ، در راستای نمایش اسلام با تمام جنبههایش باشد و ایضا ناظر به استقرار حکومت اسلامی در اجتماع. به تعبیر رهبر انقلاب ما مبلغان باید «بفهمیم این حرفی که ما میزنیم، به کجا ارتباط پیدا میکند؛ چه جناحی را در سطح جهان نه [تنها] در سطح کشور تقویت میکند، چه جناحی را تضعیف میکند.»
۳. راهکارهای آسیبزدایی
در مواجهه با این دو آسیب، رهبر انقلاب راهکارهایی اثربخش و عملیاتی ارائه کردهاند:
۱. شناخت جامعه خود: آگاهی از جریانهای فکری، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی موجود در جامعه و چالشها و آسیبهای هر یک و ریشهها و راهکارهای دینی- علمی آنها.
۲. شناخت ژرف جریانات جهانی و سیاستهای بینالمللی: آگاهی کامل از اوضاع و شرایط و گرایشهای بینالمللی، کلید نقطهزنی در کار تبلیغ است و بدون این درک صحیح، تبلیغات نمیتواند موثر باشد.
۳. فهم عمیق و درست دین به نحو نظاممند: تنها در این صورت است که تبلیغ اعتمادآفرین و اثرگذار خواهد بود.
۴. روایت صحیح و دقیق: روایت حقایق دینی و رخدادهای اجتماعی باید بهگونهای باشد که واقعیت را همچون آینهای تخت بازنمایی کند نه آیینهای کاو یا کوژ.
۵. برنامهریزی استراتژیک و جامع: تبلیغات باید به صورت هدفمند و هماهنگ انجام گیرد و هر پیام در راستای تقویت نظام و ارزشهای اسلام قرار باشد.
حاصل آنکه در منظومه فکری حضرت آیتالله خامنهای، اثربخشی تبلیغ دین، نیازمند رویکردی تهاجمی و درعینحال جامعنگر است. نداشتن این رویکردها میتواند منجر شود به انفعالیشدن فعالیتهای تبلیغی، کاهش اثرگذاری پیام اسلام و دچارشدن به ناتوانی در مقابل دشمنان.
بنابراین نیاز است که فعالان فرهنگی، دینی و تبلیغی، شناختی دقیق از جریانات کشور و جامعه جهانی و سیاستهای دشمنان داشته باشند و پیش از آن، مبانی و اصول اسلام را در ساختاری منسجم و هماهنگ فراگرفته و تبیین کنند. بدون شک، تنها با چنین رویکردی است که میتوان پایههای فکری و فرهنگی جامعه را در مسیر تحقق اهداف اسلام، قدرتمند ساخت و در مقابل تهاجم فرهنگی و فکری دشمنان ایستادگی کرد و سررشته تحولات را کشور و جهان در دست گرفت.
منابع
۱. بیانات در دیدار مبلغین و طلاب حوزههای علمیه سراسر کشور ۲۱/۴/۱۴۰۲
۲. بیانات در دیدار جمعی از روحانیون ۱۳/۲/۱۳۷۶
۳. پیام حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای (مدظلهالعالی) به همایش یکصدمین سال بازتاسیس حوزه علمیه قم ۸/۲/۱۴۰۴
نظر شما