آگاه: در جریان تهاجم رژیم صهیونیستی به ایران و نبرد ۱۲روزهای که در روزهای اخیر درگرفت، جنگ روانی بهعنوان یکی از ارکان اصلی راهبرد تلآویو علیه تهران مورد استفاده قرار گرفت. این نبرد که به دنبال تجاوزات چندوجهی رژیم صهیونیستی آغاز شد، با پاسخ کوبنده و بیسابقه ایران در حوزههای نظامی، اطلاعاتی، سایبری و رسانهای همراه بود؛ اما یکی از جبهههای پنهانتر این جنگ، میدان روانی و اطلاعاتی بود که در نهایت نیز با شکست کامل صهیونیستها پایان یافت.
عملیات تهدید مستقیم مقامات و نظامیان ایران
طبق اطلاعات موثق در روزهای ابتدایی درگیری، واحدهای برونمرزی اطلاعاتی رژیم صهیونیستی (موساد) با اجرای یک عملیات گسترده اطلاعاتی - روانی، اقدام به تماس تلفنی، پیامرسانی رمزگذاریشده و حتی ارسال ایمیلهای تهدیدآمیز به بیش از دو هزار تن از مسئولان، فرماندهان نظامی، مدیران امنیتی و چهرههای بانفوذ جمهوری اسلامی ایران کردند. هدف این عملیات القای حس ناامنی، فروپاشی قریبالوقوع ساختار حکمرانی و ترغیب این افراد به ترک تهران یا کنارهگیری از مواضع خود بود.
در میان افراد هدف، چهرههایی چون علی لاریجانی، رییس سابق مجلس شورای اسلامی و از شخصیتهای سیاسی شناختهشده ایران نیز قرار داشتند. پیامهای موساد بهصراحت آنان را تهدید به ترور فیزیکی در صورت عدم خروج از پایتخت میکردند؛ پیامی که در چارچوب عملیات «وحشتزایی هدفمند» طراحی شده بود تا شکاف روانی میان لایههای مدیریتی ایران ایجاد کند. بر اساس گزارشهای منتشر شده، از جمله در گزارش واشنگتنپست، ماموران موساد با حداقل ۲۰ مقام ارشد نظامی ایران تماس گرفتند. این تماسها شامل تهدیدات مستقیم به ترور بود، بهطوریکه در یکی از فایلهای صوتی منتشر شده، یک مامور موساد به یک ژنرال ارشد سپاه پاسداران گفت: «میخواهم به شما توصیه کنم که همین حالا با همسر و فرزندتان فرار کنید. در غیر این صورت اکنون در فهرست ما هستید. ما تو، خانوادهات، فرزندانت و همه را با خاک یکسان میکنیم.»
علاوه بر این، از مقامات خواسته شد تا ظرف ۱۲ ساعت ویدیویی ضبط کنند و در آن از رژیم جمهوری اسلامی ایران برائت پذیرند و این ویدیو را از طریق اپلیکیشن تلگرام برای اسرائیل ارسال کنند. این تماسها بخشی از یک کمپین بزرگتر بود که هدف آن ایجاد وحشت در میان فرماندهان رده دوم و سوم ایران بود.
بیاعتنایی مسئولان ایرانی به تهدیدات
بر خلاف برآورد صهیونیستها، این پروژه نهتنها موجب خلل در نظم سیاسی و امنیتی ایران نشد، بلکه با واکنشی هوشمندانه، آرام و قاطعانه از سوی مقامات کشور مواجه شد. بسیاری از مخاطبان این تهدیدات، بهویژه چهرههای نظامی، بلافاصله موضوع را به نهادهای امنیتی گزارش کرده و در جایگاه خود باقی ماندند. واکنش یکپارچه و مستحکم مدیران ارشد کشور به تهدیدات روانی دشمن، عملا نقشه روانی موساد را خنثی کرد و حتی به عاملی برای تقویت روحیه ملی و انسجام جبهه داخلی بدل شد. برخی تحلیلگران معتقدند این واکنش در کنار عملیات موفق سایبری ایران علیه زیرساختهای اطلاعاتی اسرائیل، توانست یکی از بزرگترین پروژههای جنگ روانی طراحیشده علیه جمهوری اسلامی را ناکام بگذارد.
هدفگذاری عملیات روانی:
ایجاد شکاف در ساختار تصمیمگیری
تحلیل اسناد لو رفته پس از جنگ نشان میدهد که هدف اصلی این عملیات، ایجاد چنددستگی در سطوح فرماندهی و مدیریتی جمهوری اسلامی بوده است؛ طرحی که با بهرهگیری از تهدیدات شخصی، القای قریبالوقوع بودن حمله مستقیم به تهران، و ادعای توانایی موساد در «حذف فیزیکی هدفمند» پیش میرفت. این طرح بهویژه تلاش میکرد میان عناصر نظامی، امنیتی و سیاسی نوعی بیاعتمادی و تردید ایجاد کند. با این حال انسجام تصمیمگیری در سطوح عالی نظام، قدرت هماهنگی میان نهادهای اطلاعاتی - امنیتی و اعتماد متقابل میان فرماندهان و مسئولان کشور، عملا این سناریو را از کار انداخت.
درسآموختهها و پیامدهای شکست عملیات
شکست پروژه جنگ روانی صهیونیستها در جنگ ۱۲ روزه، پیامدهای مهمی در حوزه تقابل اطلاعاتی و رسانهای داشت. ایران با بهرهگیری از سازوکارهای امنیتی در فضای سایبری، رصد دقیق تماسها و رهگیری منشأ تهدیدات و درعینحال مدیریت افکار عمومی، نشان داد که توان عبور از پیچیدهترین جنگهای شناختی و اطلاعاتی را نیز دارد. افزون بر آن این ماجرا نشان داد که با اتکا به امنیت روانی نخبگان و پایداری در برابر جنگ شناختی، میتوان ستونهای قدرت نرم دشمن را فروریخت، بیآنکه حتی یک گلوله شلیک شود.
نظر شما