۱۴ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۲:۴۶
کد خبر: ۱۵٬۱۸۳

دریاچه ارومیه، گوهر آبی آذربایجان، امروز به نماد زنده‌ای از سوءمدیریت و بی‌تدبیری تبدیل شده است. کارشناسان محیط‌زیست هشدار می‌دهند که این دریاچه در آستانه نابودی کامل قرار دارد و اگر اقدام عاجلی صورت نگیرد، به زودی شاهد مرگ قطعی یکی از بزرگ‌ترین دریاچه‌های شور جهان خواهیم بود.  

آگاه:‌ عوامل متعددی در خشک‌شدن این دریاچه نقش داشته‌اند، اما مهم‌ترین آنها سوءمدیریت در بهره‌برداری از منابع آبی است. ساخت بیش از ۴۰ سد روی رودخانه‌های منتهی به دریاچه، حفر ده‌ها هزار چاه غیرمجاز و توسعه کشاورزی ناپایدار با کشت محصولات پرآب مانند سیب و چغندرقند، همگی دست به دست هم دادند تا این دریاچه را به کام مرگ بکشانند.  
دریاچه ارومیه، گنجینه طبیعی ایران که روزی میزبان هزاران فلامینگو و زیستگاه آرتمیا (میگوی آبشور) بود، امروز به نمادی از فاجعه زیست‌محیطی تبدیل شده است. کارشناسان هشدار می‌دهند که این دریاچه در آستانه نابودی کامل قرار دارد و اگر اقدامات جدی صورت نگیرد، به‌زودی به یک بیابان نمکی تبدیل خواهد شد. اما چگونه به این نقطه رسیدیم؟ و آیا واقعا دیگر راهی برای نجات آن وجود ندارد؟
جالب اینجاست که کارشناسان محیط‌زیست از دهه ۷۰ هشدار می‌دادند که دریاچه ارومیه در خطر خشک‌شدن قرار دارد. اما متاسفانه این هشدارها نادیده گرفته شد و مسئولان تا زمانی که دریاچه به مرحله بحران رسید، اقدامی جدی برای نجات آن انجام ندادند. حتی کمک‌های بین‌المللی مانند کمک ۱.۵میلیون دلاری ژاپن در سال ۲۰۱۳ نیز نتوانست مانع از ادامه روند تخریب شود.  
خشک شدن دریاچه ارومیه، تنها یک فاجعه زیست‌محیطی نیست، بلکه پیامدهای اجتماعی و اقتصادی گسترده‌ای نیز دارد. طوفان‌های نمکی که از بستر خشک شده دریاچه بر می‌خیزند، سلامت میلیون‌ها نفر را تهدید می‌کنند. شورشدن خاک‌های کشاورزی، معیشت کشاورزان منطقه را به خطر انداخته و موجی از مهاجرت را به دنبال داشته است.  
اگر چه در سال‌های اخیر اقداماتی برای احیای دریاچه انجام شده، اما بسیاری از کارشناسان معتقدند که این اقدامات دیر و ناکافی بوده است. احیای کامل دریاچه نیازمند عزمی ملی و تغییر اساسی در سیاست‌های مدیریت آب است. باید از کشت محصولات پرآب در منطقه جلوگیری، چاه‌های غیرمجاز را مسدود و حقآبه دریاچه را به‌طور کامل تامین کرد.   فاجعه دریاچه ارومیه باید درس عبرتی برای همه ما باشد. این دریاچه به ما نشان داد که توسعه ناپایدار و بی‌توجهی به محیط زیست، چه عواقب ویرانگری می‌تواند داشته باشد. 
دریاچه ارومیه نفس‌های آخر را می‌کشد، اما شاید اگر امروز دست به کار شویم، بتوانیم جان دوباره‌ای به این گوهر آبی ببخشیم. این وظیفه همه ماست که از میراث طبیعی کشورمان حفاظت کنیم و نگذاریم چنین فجایعی تکرار شود. حتی اگر شواهد هم به طور جدی نشان دهد که دریاچه ارومیه در مسیر مرگ قرار گرفته، باز هم نباید ناامید شد. اگر چه گفته می‌شود که با تامین تمام نیازهای دریاچه هم باید سال‌های متمادی را پشت سر گذاشت تا دریاچه ارومیه دوباره حیات یابد اما باید دید دولتمردان چه اراده‌ای برای این کار دارند. دریاچه ارومیه دیگر فقط یک دریاچه نیست؛ نمونه‌ای از بی‌تدبیری انسان در مدیریت طبیعت است. اگر فکری به حال آن نشود، به زودی باید وداع همیشگی با این گنجینه طبیعی را اعلام کنیم و البته سندی از ناکارآمدی مدیریت منابع طبیعی نیز در تاریخ این کشور به ثبت خواهد رسید.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.