آگاه: جمهوری اسلامی ایران و جمهوری اسلامی پاکستان، دو کشور برادر مسلمان با پیوندهای عمیق فرهنگی، مذهبی و تاریخی، همواره در برابر تهدیدات خارجی ایستادگی کردهاند. مرزهای شرقی ایران، بهویژه استان سیستان و بلوچستان، به عنوان یکی از حساسترین نقاط جغرافیایی منطقه، سالهاست که صحنه تحرکات گروههای تروریستی است. این گروهها که اغلب از خاک پاکستان برای پناهگیری و عملیات استفاده میکنند، نهتنها امنیت ملی ایران را هدف گرفتهاند، بلکه ثبات پاکستان را نیز به چالش کشیدهاند. گفتوگوی تلفنی اخیر میان امیر سرلشکر سیدعبدالرحیم موسوی، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح کشورمان و فیلد مارشال عاصم منیر، فرمانده ارتش پاکستان، نقطه عطفی در روابط دو کشور است که میتواند به اتحادی استراتژیک علیه تروریسم تبدیل شود.
سرلشکر موسوی در این گفتوگو، ضمن ابراز همدردی با مردم پاکستان به دلیل خسارات سیل اخیر، آمادگی کامل ایران برای ارائه کمکهای نظامی و بشردوستانه را اعلام کرد. وی تاکید کرد که روابط دو کشور در سطوح عالی، مصداق واقعی برادری اسلامی است و افزایش تحرکات تروریستی در دو سوی مرز، نیازمند همکاری فوری برای ریشهکنی این تهدیدات است. این اظهارات در پی حملات اخیر گروه تروریستی جیشالظلم (جیشالعدل) که با حمایت مستقیم موساد رژیم صهیونیستی انجام میشود، اهمیت دوچندان یافته است. فرمانده ارتش پاکستان نیز ضمن تسلیت شهادت نیروهای انتظامی ایران، بر تبدیل مرزها به نماد دوستی، برادری و توسعه اقتصادی تاکید کرد. این گفتوگو، یادآور عملیات مشترک گذشته دو کشور در سالهای ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳ است که منجر به نابودی چندین پایگاه تروریستی شد، اما عقبماندگیها در اجرای کامل توافقات، ضرورت اقدامات عملیتر را برجسته میکند.
گروههای تروریستی فعال:
از جندالله تا جیشالظلم (جیشالعدل) و داعش خراسان
مرزهای شرقی ایران، با طول بیش از ۹۰۰ کیلومتر، محل فعالیت گروههای تروریستی متنوعی است که اهداف جداییطلبانه، فرقهای و ایدئولوژیک را پیگیری میکنند. جیشالظلم (جیشالعدل) که جانشین گروه تروریستی جندالله محسوب میشود، از سال ۱۳۹۱ شمسی فعالیت خود را آغاز کرده و با ادعای مبارزه با «ظلم» علیه اقلیت سنی بلوچ، به دنبال تجزیهطلبی است. این گروه افراطی، توسط ایران و حتی ایالات متحده به عنوان سازمان تروریستی شناخته میشود و از خاک پاکستان برای آموزش، پناهگیری و اجرای عملیات استفاده میکند.
علاوه بر جیشالظلم (جیشالعدل) گروههایی مانند داعش خراسان (با هدف برقراری خلافت اسلامی و حملات ضدشیعی)، ارتش آزادیبخش بلوچستان BLA، (با گرایش جداییطلبانه) و تحریک طالبان پاکستان (TTP) نیز گاه به مرزهای ایران نفوذ میکنند. این گروهها از فقر اقتصادی، بیکاری و نارضایتیهای محلی در سیستان و بلوچستان سوءاستفاده میکنند، اما ریشه اصلی اقداماتشان در حمایتهای خارجی نهفته است. اقدامات تروریستی آنها شامل کمینهای مسلحانه، بمبگذاری، گروگانگیری و ترور مقامات است که نهتنها جان انسانهای بیگناه را میگیرد، بلکه پروژههای اقتصادی مانند خط لوله گاز ایران - پاکستان و بندر چابهار را تهدید میکند. تاریخچه این گروهها نشاندهنده پیوند عمیق با قدرتهای خارجی است. جندالله، پیشینی جیشالظلم (جیشالعدل) در دهه ۱۳۸۰ شمسی با حمایتهای مالی و آموزشی از سوی رژیم صهیونیستی و برخی کشورهای عربی، حملات متعددی را علیه نیروهای ایرانی انجام داد. گزارشهای غربی نیز تایید میکنند که موساد در گذشته، با جعل هویت، اعضای این گروهها را برای عملیات علیه ایران استخدام کرده است. این الگو در جیشالظلم (جیشالعدل) ادامه یافته و حملات آنها اغلب با رویدادهای منطقهای مانند حملات هوایی رژیم صهیونیستی به ایران همزمانی دارد.
حملات تروریستی اخیر: شهادت قهرمانان و تهدید امنیت ملی
سال ۱۴۰۴، سالی خونین برای مرزهای شرقی ایران بوده است. حملات گروههای تروریستی، بهویژه جیشالظلم (جیشالعدل)، شدت گرفته و دهها نیروی نظامی، انتظامی و غیرنظامی را به شهادت رسانده است. یکی از فجیعترین این حملات، حمله به پاسگاه دامن ایرانشهر در یک شهریور ۱۴۰۴ بود که طی آن، تروریستهای جیشالعدل به دو واحد گشتی انتظامی حمله کرده و پنج نیروی پلیس را به شهادت رساندند. این گروه مسئولیت حمله را بر عهده گرفت و حتی تسلیحات شهدا را ضبط کرد. در پاسخ، وزارت اطلاعات ایران یک تیم تروریستی مرتبط را منهدم کرد: ۶ تروریست غیرایرانی کشته و دو نفر بازداشت شدند، در حالی که سه نیروی ایرانی زخمی شدند. این تیم که آموزشهای موساد را دیده بود، قصد حمله به یک مرکز حیاتی را داشت. پیش از این در پنج مرداد ۱۴۰۴، جیشالظلم (جیشالعدل) با استفاده از خمپاره، تیراندازی و نارنجک، به دادگستری زاهدان حمله کرد و حداقل ۶ تا ۹ نفر، از جمله غیرنظامیان را به شهادت رساند. این حمله توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد محکوم شد و ایران در نامهای رسمی، خواستار واکنش قاطع بینالمللی شد. همچنین در ماههای گذشته، حملاتی مانند حمله به خودرو نظامی در زاهدان (که منجر به شهادت یک افسر پلیس شد) و حمله به پاسگاه سراوان، نشاندهنده افزایش جسارت تروریستها است. این حملات نهتنها خسارات انسانی به بار آورده، بلکه اقتصاد محلی را فلج کرده است. سیستان و بلوچستان، با پتانسیلهای معدنی و تجاری، به دلیل ناامنی از توسعه عقب مانده و این چرخه زمینه را برای جذب بیشتر جوانان محلی توسط تروریستها فراهم میکند.
تامین مالی و حمایتهای خارجی: نقش رژیم صهیونیستی و متحدانش
ریشه تروریسم در مرزهای شرقی، در حمایتهای خارجی است. جیشالعدل و گروههای مشابه، از کمکهای مالی، لجستیکی و آموزشی برخی کشورهای منطقه و ایالات متحده بهره میبرند. داعش خراسان نیز از قاچاق مواد مخدر و کمکهای پنهان خارجی تامین میشود. اما عمق استراتژیک این حمایتها، در ارتباط با رژیم صهیونیستی نهفته است.
مقامات ایرانی بارها اعلام کردهاند که جیشالعدل از موساد حمایت مستقیم دریافت میکند. عملیات اخیر وزارت اطلاعات در دو شهریور ۱۴۰۴ که منجر به نابودی یک تیم تروریستی آموزشدیده موساد شد، این مهم را تایید میکند. گزارشهای غربی، مانند پوشش صدای آمریکا از اعدام عوامل مرتبط با موساد و جیشالعدل نیز این پیوند را نشان میدهد. همزمانی حملات جیشالعدل با اقدامات صهیونیستی، مانند حمله هوایی اسرائیل به ایران در سالهای اخیر نمیتواند تصادفی باشد. رژیم صهیونیستی که همواره ایران را به عنوان تهدید اصلی خود میبیند، از گروههای جداییطلب برای بیثباتسازی داخلی استفاده میکند. این استراتژی، بخشی از جنگ نیابتی گستردهتر در منطقه است که هدف آن تضعیف محور مقاومت است.
پاکستان به عنوان همسایه، خواسته یا ناخواسته پناهگاهی امن برای این گروهها فراهم کرده، اما مقامات اسلامآباد نیز تروریسم را تهدیدی مشترک میدانند. عملیات مشترک گذشته، مانند ضربه به پایگاههای BLA و Jaish ul-Adl در سال ۱۴۰۳، موثر بوده اما نیاز به افزایش این همکاریها وجود دارد.
تحلیل امنیتی و سیاسی: فرصتها و چالشهای اتحاد برادرانه
از منظر امنیتی، اتحاد ایران و پاکستان میتواند معادلات منطقه را تغییر دهد. ایران با تجربه گسترده در مبارزه با تروریسم (از دفاع مقدس تا عملیات علیه داعش در سوریه و عراق) و پاکستان با ارتش قدرتمند و اطلاعات دقیق از مرزها، میتوانند عملیات مشترک، تبادل و مانورهای مرزی را افزایش دهند. توسعه اقتصادی مانند تکمیل خط لوله گاز و پروژههای مرزی، میتواند ریشههای اجتماعی تروریسم را بخشکاند. سرمایهگذاری در آموزش، اشتغال و زیرساختهای سیستان و بلوچستان، با مشارکت محلی، نارضایتیها را کاهش خواهد داد.
از دیدگاه سیاسی، این اتحاد پیامی قوی به دشمنان خارجی ارسال میکند: تروریسم صهیونیستی نمیتواند برادری مسلمانان را شکاف بیندازد. اما چالشهایی نیز وجود دارد؛ نفوذ عوامل خارجی در برخی سطوح پاکستان و فشارهای ایالات متحده و اسرائیل میتواند مانع شود. ایران انتظار دارد پاکستان پایگاههای تروریستی را نابود کند، همانطور که در گذشته اقدامات محدودی انجام داده است. همچنین، نقش سازمانهای بینالمللی مانند سازمان ملل در محکومیت این حملات، باید به فشار بر حامیان تروریسم تبدیل شود.
بهسوی امنیت پایدار و پیشرفت مشترک
اظهارات سرلشکر موسوی و پاسخ مثبت فرمانده ارتش پاکستان، اراده دو کشور برای همکاری را نشان میدهد، اما این اراده باید به اقدام عملی تبدیل شود. عملیات مشترک، توسعه اقتصادی و گفتوگوی فرهنگی میتواند مرزها را به نماد دوستی تبدیل کند. تروریسم تهدیدی مشترک است و تنها با اتحاد برادرانه میتوان آن را ریشهکن کرد. امنیت ایران، امنیت منطقه است و شکست تروریسم صهیونیستی، پیروزی اسلام و مقاومت خواهد بود. مردم ایران و پاکستان، با ایمان به ارزشهای اسلامی در برابر این تهدیدات ایستادهاند و آیندهای روشن را رقم خواهند زد.
نظر شما