آگاه: چهار دهه از پایان هشت سال دفاع مقدس میگذرد، اما «دفاع» هنوز تنها یک برگه در کتاب تاریخ نیست؛ حقیقتی جاری است که هر بار در هیئتی نو رخ میکند. رخداد «۱۲ روز دفاع مقدس» - نبردی کوتاه اما ژرف - باردیگر این حقیقت را به یاد آورد که مقاومت، نه مقطعی از گذشته که ذخیرهای هویتی برای امروز و فرداست. بازخوانی این دو تجربه، ما را با پرسشی بنیادین روبهرو میکند: چگونه میتوان از دل آن هشت سال طولانی و این دوازده روز فشرده، معنایی واحد را برای نسل دیجیتال استخراج و بازگو کرد؟
شباهتها و تفاوتها؛ دو مقطع، یک پیام
هشت سال دفاع مقدس، جنگی کلاسیک و فرسایشی بود؛ نبردی که در آن خاک وطن اشغال شد، شهرها زیر آتش بمباران فروریخت و مردم با جان و مال خویش از تمامیت ارضی دفاع کردند. در مقابل، دفاع دوازدهروزه تجربهای برقآسا و پرشتاب بود؛ مواجههای که در کوتاهترین زمان ممکن، توان مقاومت را به نمایش گذاشت و محاسبات دشمن را برهم زد.
اما ورای تفاوتهای زمانی، مکانی و تکنیکی، پیامی واحد بر تاروپود هر دو مقطع نقش بسته است: ایستادگی مردمی میتواند معادلات قدرت را برهم زند و قواعد جنگهای نامتقارن را بازنویسی کند. هشت سال دفاع مقدس، هویت ملی ایرانیان را در قامت «مقاومت» تثبیت کرد و دوازده روز دفاع مقدس، استمرار همان الگو را در مقیاس امت اسلامی نشان داد؛ گویی زمان تنها ظرفی برای بروز یک حقیقت است، نه مانعی برای آن.
جوانی؛ موتور حرکت تاریخ
در هر دو میدان، جوانان و نوجوانان نه حاشیهنشین که پیشاهنگ صحنه بودهاند. در دهه شصت، نوجوانانی که هنوز شناسنامههایشان به سن قانونی نرسیده بود، داوطلبانه پا در میدان مین و آتش گذاشتند و خاطرههای ماندگار از ایثار آفریدند. در دفاع دوازدهروزه نیز، جوانانی که در جهان شبکهها و فناوری رشد یافتهاند، با جسارت و خلاقیت، چه در میدان واقعی نبرد و چه در جنگ رسانهای و سایبری، ورق حوادث را برگرداندند.
راز این تکرار تاریخی روشن است: جوانی آکنده از امید، جسارت و آمادگی برای خطر است. همین روحیه است که مقاومت را از یک روایت صرفا تاریخی به یک کنش زنده بدل میسازد. اگر در دهه شصت «جوانی» سرمایه میدان بود، امروز نیز انرژی و ابتکار نسل نو موتور حرکت مقاومت است؛ نسلی که این بار نهتنها در خاکریزهای واقعی بلکه در جبهههای دیجیتال میجنگد.
زبان روایت برای نسل امروز
اما پرسش اساسی این است که چگونه میتوان این مفاهیم را برای نوجوانی که در جهان مجازی زیست میکند، به زبانی قابل درک و جذاب بازگو کرد؟ دفاع دوازدهروزه به دلیل ساختار فشرده و پرشتابش، ظرفیتی ممتاز برای روایتگری در عصر محتواهای کوتاه و سریع دارد. این نبرد بهخوبی با ذائقه نسل «اسکرول» و «کلیک» سازگار است و میتواند پلی میان گذشته و امروز بزند.
نمادهای این مقاومت - از پایداری شهرها و ابتکارهای مردمی گرفته تا ناکامی فناوریهای برتر دشمن - قابلیت بازنمایی در قالبهای متنوع فرهنگی و هنری را دارند. پادکستهای مستند، ویدیوهای کوتاه، بازیهای رایانهای و موشنگرافیکهای تعاملی، میتوانند همان نقشی را ایفا کنند که در دهه شصت رادیو و اعلامیههای دیواری برعهده داشتند. همچنین هنر شهری، رمان گرافیکی و روایتهای شخصی مادران و کودکان، پیوندی عاطفی میان نسلها میآفرینند؛ پیوندی که از قاب موزه فراتر میرود و به دیوارهای خیابان و صفحههای گوشی میرسد.
نسل مجازی؛ مخاطب منفعل یا کنشگر فعال؟
ویژگی ممتاز نسل امروز آن است که تنها شنونده روایت نیست، بلکه خود تولیدکننده و بازآفرین محتواست. نوجوانان امروز با هشتگها، کمپینهای آنلاین و تولیدات چندرسانهای میتوانند روایت دفاع دوازدهروزه را بهسرعت در شبکههای جهانی بازتاب دهند. این ظرفیت، «دفاع مقدس» را از یک خاطره ملی به یک تجربه مشترک جهانی بدل میکند؛ تجربهای که نه در خاکریزها، بلکه در بستر شبکههای اجتماعی ادامه مییابد و مرزهای جغرافیا را درمینوردد.
نتیجه؛ دفاع بهمثابه سبک زیستن
از هشت سال دفاع مقدس تا دوازده روز دفاع مقدس، خط ممتدی از ایستادگی و امید کشیده شده است؛ خطی که گذشته را معنا میبخشد و آینده را روشن میکند. اگر در دهه شصت مردم ایران با دستهای خالی، اما ارادهای پولادین در برابر دشمن ایستادند، امروز نسل جدید با ابزارهای تازه اما همان روحیه، راه مقاومت را ادامه میدهد. آنچه اهمیت دارد، نه صرفا یادآوری این رخدادها که «بازتعریف» آنها برای زیست امروز است. دفاع مقدس، چه هشت سال باشد و چه دوازده روز، بیش از آنکه یک واقعه تاریخی باشد، یک شیوه بودن است؛ شیوهای که در آن جوانی همچنان موتور حرکت است، مقاومت رمز عزت و روایتگری پلی میان دیروز و فردا. اگر این پیام با زبان هنر، رسانه و فناوری به نسل امروز منتقل شود، دفاع مقدس دیگر تنها نام یک تقویم نخواهد بود، بلکه به یک سبک زندگی بدل میشود؛ سبکی که به ما میآموزد چگونه در برابر طوفانها بایدم و امید را پاس داریم.
نظر شما