آگاه: طبق گفتههای دکتر پرلماتر به نقل از همکارش، صدای گریه و فریاد آن دو کودک، زیر خاکی که رویشان ریخته میشد، خاموش شد و در حالی که زنده بودند، دفن شدند؛ یعنی زنده به گور شدند. هنگام بیرون آوردن اجساد، پیراهنهای قرمز و سبز کودکان که دستانشان از پشت بسته شده بود، پیدا شد.
دکتر پرلماتر گفت: چنین درجهای از وحشیگری و رفتار غیرانسانی فقط زمانی ممکن است که نفرت از بدو تولد بهصورت هدفمند در وجود انسان کاشته شده باشد. کشتار کودکان فلسطینی توسط رژیم اسرائیل در جریان دو سال تجاوز به غزه، از مظاهر آشکار جنایت نسلکشی است.
کودکان غزه روزهای کابوسواری را طی دو سال گذراندند؛ آنها بهصورت مداوم زیر بمباران رژیم صهیونیستی به عنوان نیروی متجاوز و اشغالگر قرار داشته و زندگی را در شرایط جنگی سپری کردند. آنچه در غزه بر کودکان گذشت، نقض حقوق بینالملل و حقوق بشردوستانه بینالمللی بود؛ جنایتهای وارد شده بر کودکان غزه نقض واضح و آشکار کنوانسیون حقوق کودک ۱۹۸۹ است. گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در مورد سرزمینهای اشغالی فلسطین در گزارش خود، رژیم اسرائیل را به عنوان یکی از طرفین کنوانسیون حقوق کودک و نیروی اشغالگر در سرزمینهای اشغالی فلسطین، مکلف دانست که مطابق با ماده ۳ کنوانسیون، مصالح عالیه کلیه کودکان را در اولویت قرار دهد.
طبق گزارش صندوق کودکان سازمان ملل (یونیسف) رژیم صهونیستی از ابتدای جنگ غزه به صورت میانگین ۲۷ کودک را در هر روز به شهادت رسانده است. جنایات رژیم اسرائیل علیه کودکان غزه در حالی انجام میشد که مجمع عمومی سازمان ملل بارها جنایات این رژیم را محکوم کرد؛ دیوان کیفری بینالمللی (ICC) جنایات رژیم صهیونیستی را نسلکشی فلسطینیان توسط اسرائیل تلقی کرد و دیوان بینالمللی دادگستری (ICJ) برای سران این رژیم حکم بازداشت صادر کرد.
با این وجود کشتار کودکان غزهای توسط رژیم صهیونی تداوم داشت و هر روز کودکان بیشتری یا در بمبارانهای غزه یا بر اثر سیاست عمدی گرسنگی دادن غیرنظامیان توسط رژیم اسرائیل جان میباختند. این اقدامات، طبق قوانین بینالمللی، جنایت جنگی، جنایت علیه بشریت و نسلکشی محسوب میشدند.
استفاده از گرسنگی و قحطی به عنوان سلاح کشتارجمعی و شلیک مستقیم به گرسنگان در صف غذا، طی ماههای آخر منتهی به آتشبس به استراتژی اصلی رژیم اسرائیل تبدیل شده بود. بیشترین آسیب در این میان به کودکان گرسنه وارد میشد. آلامحمد العرجا، کودک پنجساله فلسطینی، یکی از آخرین قربانیان این سیاست کثیف صهیونیستها بود. این کودک پنجساله در بیمارستان ناصر شهر خانیونس بر اثر گرسنگی و سوءتغذیه شدید ناشی از ادامه محاصره رژیم صهیونیستی به شهادت رسید.
جنان، نوزاد دختر چهارماههای بود که مادرش هفتهها به دنبال شیشهای شیر برای او میگشت؛ او نیز در همین اواخر درگذشت؛ او نیز یکی از صدها نوزاد و کودک فلسطینی در غزه بود که به دلیل گرسنگی و نبود ابتداییترین امکانات، در سایه محاصره و جنگ وحشیانه دشمن صهیونیستی علیه این باریکه، جان باخت.
جزئیاتی تکاندهنده از قتل کودک فلسطینی در کرانه باختری
اما حکایت جنایات علیه کودکان توسط رژیم صهیونیستی تنها منحصر به غزه نیست؛ در کرانه باختری نیز کودکان از دست صهیونیستها در امان نیستند.
روزنامه عبری هاآرتص روز یکشنبه در گزارشی به چگونگی قتل «محمد الحلاق» کودک ۹ ساله فلسطینی در جنوب الخلیل واقع در کرانه باختری پرداخت. به نوشته هاآرتص، این قتل ۱۶ اکتبر جاری در روستای «الریحیه» در کرانه باختری اتفاق افتاد؛ در آن روز محمد در زمین بازی مدرسهای در نزدیکی خانه خود بود که سربازان ارتش رژیم صهیونیستی به روستای آنها یورش آوردند و شروع به تیراندازی هوایی کردند که باعث وحشت بچهها شد و آنها به سمت خیابان فرار کردند، محمد دست به سینه کنار دیوار ایستاد، او احتمالا فکر میکرد که دلیلی برای دویدن نیست چرا که سربازها دور بودند و خیابان نیز آرام بود.
این روزنامه عبری در ادامه به نقل از برخی شاهدان عینی نوشت: اما یکی از سربازها اسلحه خود را به سمت محمد نشانه رفت و یک گلوله شلیک کرد که به ران راست او اصابت کرد و از ران چپش خارج شد و رگهای خونی و اندامهای اصلی او را از بین برد، او فرصتی برای نجات نداشت و هنوز یکی، دو قدم برنداشته بود که از حرکت ایستاد و بیهوش شد، در بیمارستان پزشکها سعی کردند او را احیا کنند و فورا او را به اتاق جراحی بردند اما دیگر دیر بود و او در بیمارستان فوت کرد.
عصر آن روز از طرف سرویس جاسوسی شینبت با عموی محمد تماس گرفتند و به او و خانوادهاش درباره برگزاری هرگونه تظاهرات در زمان تشییع محمد هشدار دادند. به نوشته هاآرتص، ارتش رژیم صهیونیستی نه دلیلی برای یورش به روستا را داشت نه به قتل رساندن یک کودک و این نشان میدهد آنچه ارتکابش در غزه مجاز است، در کرانه باختری نیز مجاز است و حتی کودکان خردسال از آن در امان نیستند.
«گدعون لِوی» و «الکس لواک» دو نویسنده روزنامه هاآرتص در تماس با ارتش رژیم صهیونیستی سؤال کردند که آیا سرباز قاتل بازداشت و بازجویی شده است یا نه که در مقابل، دفتر سخنگوی ارتش همان پاسخ همیشگی را داد و اعلام کرد: اتفاق رخداده، روشن است و واحد دادستانی نظامی در حال بررسی آن است.
این دو نویسنده در ادامه نوشتند: واقعیت این است که تا این لحظه بازجویی انجام نشده است، یک کودک خردسال به نام محمد که نه اهمیتی برای ارتش اسرائیل دارد و نه حتی برای سربازی که ماشه را کشیده، کشته شده است، پاسخ سخنگوی ارتش به معنای این است که پرونده یک یا دو سال دیگر بسته خواهد شد، چه اتفاقی برای آن سرباز خواهد افتاد؟ آیا آن کودک معصومی که با خونسردی به قتل رساند را به یاد خواهد آورد، آیا زمانی که پدر فرزندی در همین سن و سال شود، او را به خاطر خواهد آورد؟ آیا آن کودک را در کابوسهای خود خواهد دید؟ اصلا آیا میداند چه فاجعهای را برای این خانواده رقم زده یا اینکه همه اینها را فراموش کرده است؟
به گفته شاهدان عینی، این سرباز بعد از شلیک به محمد، دستهای خود را به نشانه شادی بالا برد سپس دوستانش به او ملحق شدند و شادی کردند، زمانی هم که برخی از ساکنان محلی سعی در نجات محمد داشتند، آنها گاز اشکآوری را به سمت آنها شلیک و چند دقیقه بعد نیز آنجا را ترک کردند.
نظر شما