آگاه: ممدانی نخستین شهردار مسلمان نیویورک است و رقابت انتخاباتی او برای کسب این مقام در چند ماه گذشته بسیار پر سر و صدا و با حاشیه همراه بود به طوری که ترامپ ساعاتی قبل از پایان رأیگیری در نیویورک تهدید کرده بود که در صورت پیروزی زهران ممدانی، او ممکن است بودجه فدرال نیویورک را کم کند. او اما با بهرهگیری از شبکههای اجتماعی هر روز بر بخشی از مشکلات مردم شهر دست گذاشت؛ پلی برای ارتباط مستقیم با قشرهایی که سیاستمداران کمتر به آنها توجه میکنند. از رانندههای تاکسیهای زردرنگ شهر تا غذافروشیهای خیابانی، از اجارهنشینهایی که از افزایش سالانه اجارهبها مینالند تا خانوادههایی که از هزینه سرسامآور مهدکودک برای بچههایشان به ستوه آمدهاند. درکارزار انتخاباتی زهران ممدانی، رقیب قدرتمندش آقای کومو (نامزد مستقل و کاندیدای شهرداری نیویورک) امیدوار بود با برجسته کردن مواضع آقای ممدانی علیه اسرائیل بخش بزرگی از جمعیت یهودی نیویورک را با خود همراه کند. اتهام یهودیستیزی به نخستین نامزد مسلمان حزب دموکرات بارها در آگهیهای سیاسی، مناظرهها و سخنرانیها تکرار شد. کومو همچنین طرح زهران ممدانی برای افزایش مالیات ثروتمندان و شرکتهای بزرگ را فرصتی برای متحد کردن صاحبان کمپانیها و پولدارترینهای شهر برای شکست جوان سوسیالیست میدانست.
ممدانی، پدیده جدید دنیای سیاست آمریکا
زهران ممدانی متوجه خطر چنین اتحادی بود و بیدرنگ با رهبران مالی و مدیران بزرگترین شرکتهای شهر دیدار کرد. گفتوگوهایی که گویی که نتوانست سبب تغییر فوری دیدگاه آنها شود اما بعضیشان را از پیوستن به جبهه ضد ممدانی منصرف کرد. او همزمان با تعدادی از خاخامهای شاخههای گوناگون جامعه یهودی شهر دیدار کرد تا اتهام یهودستیزی را تا حدودی خنثی کند. پیوستن تعدادی از یهودیان به کارزار او قدری در شکستن فضایی که در میان یهودیان نیویورک علیهاش شکل گرفته بود موثر بود. آقای ممدانی با توجه به محبوبیت بسیار پایین ترامپ در نیویورک تلاش کرد اندرو کومو را به ترامپ گره بزند. او به شهروندان گفت آقای کومو نه تنها در برابر دخالتهای ترامپ در اداره شهر نخواهد ایستاد که نامزد ترجیحی کاخ سفید است. اتهامی که با حمایت علنی ترامپ از کومو در ۲۴ ساعت پایانی تبلیغات انتخابات به کارزار ممدانی کمک کرد. در پایان زهران ممدانی که ۱۲ ماه پیش در نظرسنجیها کمتر از دو درصد حمایت داشت نه تنها جوانترین شهردار نیویورک در بیش از یک قرن اخیر شد که او را پدیده دنیای سیاست آمریکا کرده است. او بعد از روشن شدن پیروزیاش، فرصت به چالش کشیدن رئیسجمهور آمریکا را از دست نداد و از ترامپ انتقاد کرد. او گفت که «در برابر ترامپ از نیویورک دفاع خواهم کرد.» ترامپ هم، احتمالا در واکنش به پیروزی او بود که در شبکه اجتماعی تروث سوشال نوشت: «بگرد تا بگردیم.» رسانههای آمریکایی از این انتخاب با عنوان «پیروزی تنوع» یاد کردند، اما در عین حال هشدار دادند که او با «چالشهای بزرگ سیاسی» روبهرو خواهد شد. ممدانی در سخنرانی آغاز به کار خود گفت: «من از محلهای میآیم که بسیاری از مردمش بهدلیل نژاد و دینشان نادیده گرفته شدند. امروز به نمایندگی از آنها اینجا هستم.» در سیاست خارجی، موضعگیریهای منتقدانه ممدانی نسبت به سیاستهای اسرائیل و خواست او برای بازنگری در بودجههای نظامی، او را در برابر لابیهای قدرتمند طرفدار این کشور قرار میدهد. این گروهها هرگونه نقد ساختاری به سیاستهای خارجی آمریکا در قبال خاورمیانه را با حساسیت دنبال میکنند. همزمان، این پیروزی با واکنشهایی نیز همراه بوده است؛ از تردید برخی از گروههای سنتی آمریکایی تا هشدار رقبایش در خصوص ماهیت رادیکال این جریان. در ایران نیز، این انتخاب بهعنوان نمادی از حضور مسلمانان در بالاترین مناصب امور شهری بزرگترین شهر ایالات متحده بازتاب یافته است.
در اروپا برخی از رهبران چپ گفتهاند که از روش مبارزات انتخاباتی او درس خواهند گرفت. در جهان عرب برخی بر مسلمان بودن او تکیه کردهاند و در اسرائیل هم شماری از مقامات راست افراطی او را «یهودستیز» خواندهاند. پیروزی زهران ممدانی همچنین در رسانههای ایران بازتاب گستردهای داشته است و مطبوعات با تشریح دیدگاههایش از او به عنوان کسی که از حامیان سرسخت حقوق فلسطینیان و منتقدان جدی اسرائیل به شمار میرود، نام بردهاند. اما در اسرائیل انتخاب زهران ممدانی به عنوان شهردار نیویورک واکنشهای انتقادآمیز زیادی برانگیخت. دیدگاههای زهران ممدانی در مورد اسرائیل در طول مبارزات انتخاباتیاش توجهات بسیاری را برانگیخته بود. اگرچه او اسرائیل را به ارتکاب نسلکشی علیه فلسطینیان در نوار غزه متهم کرده است اما در طول مبارزات انتخاباتی خود با رهبران یهودی در نیویورک ملاقات کرد و از کنیسهها بازدید کرد و قول داد که با افزایش یهودستیزی در شهر مقابله کند. ایتامار بنگویر، وزیر امنیت ملی راست افراطی اسرائیل، گفت که پیروزی زهران ممدانی «برای همیشه به عنوان لحظهای که یهودستیزی بر عقل سلیم غلبه کرد، به یاد خواهد ماند.» شارن هسکل، معاون وزیر امور خارجه اسرائیل، انتخاب زهران ممدانی را با توجه به آنچه که «سابقه لفاظیهای ضد اسرائیلی و ضد یهودی» او خواند، عمیقا نگرانکننده دانست. آمیهای الیاهو، وزیر میراث فرهنگی اسرائیل، حامیان یهودی زهران ممدانی را به شدت مورد انتقاد قرار داد و آنها را متهم کرد که «دست خود را در حمایت از یهودستیزی در قلب آمریکا بالا بردهاند.» رسانههای اسرائیلی به طور برجستهای بر هویت زهران ممدانی به عنوان یک مسلمان تمرکز کردند و پس از پیروزی او در انتخابات شهرداری نیویورک، او را فردی با دیدگاههای «ضد اسرائیلی» به تصویر کشیدند. روزنامه راستگرای «اسرائیل هیوم» از زهران ممدانی به عنوان «یکی از مهمترین صداهای ضد صهیونیستی» در آمریکا یاد کرد. تیتر اصلی اخبار کانال ۱۴ اسرائیل متعلق به جناح راست این بود: «ممدانی، طرفدار فلسطین، سخنرانی پیروزی خود را به زبان عربی آغاز کرد.»
کانال ۱۴ به آنچه که افزایش «نفرت» نسبت به اسرائیل در ۲۰ سال گذشته در ایالات متحده خواند، اشاره کرد که به گفته این رسانه با پیروزی زهران ممدانی به اوج خود رسید. یک خبرنگار کانال ۱۲ اسرائیل، گفت که بین ۱۶ تا ۳۰درصد از یهودیان نیویورک به ممدانی رأی دادهاند، که به وضوح سایر اعضای میزگرد خبری را شگفتزده کرد. یکی از مجریان پرسید: «آیا فکر میکنید یهودیان اکنون نیویورک را ترک میکنند؟»
آینده سیاسی زهران ممدانی در گرو پویاییهای در حال تغییر حزب دموکرات و میزان پذیرش گفتمان سوسیال دموکراسی در سطح ملی است. در آینده سیاسی آمریکا، بهویژه پس از دوره ترامپ، زمینههای دوگانگی شدیدی در جامعه وجود خواهد داشت. یکسو جریانی که خواهان حفظ ساختار سرمایهداری محافظهکارانه است و سوی دیگر نسلی که خواهان بازنگری بنیادین در نظم اقتصادی و فرهنگی موجود است. زهران ممدانی در این میان ممکن است چهرهای میانمدت باشد که از عرصه ایالتی به ملی ارتقا یابد، احتمالا با کاندیداتوری در انتخابات مجلس نمایندگان یا سنا. چالش اصلی او، توانایی در گسترش پایگاه اجتماعی فراتر از نیویورک و نفوذ در مناطق غیرشهری و حومه است؛ جایی که ترامپ همچنان نفوذ بالایی دارد. سیاستهای ممدانی که عمدتا در محیطهای شهری و دانشگاهی ریشه دارند (مانند مالیات بر ثروت)، ممکن است در مناطق روستایی که اقتصاد آنها به صنایع سنتی وابسته است، طرد شوند. برای موفقیت ملی، او باید بتواند مفاهیم عدالت اجتماعی را به زبانی تفسیر کند که برای کارگران سفیدپوست و خانوادههای حاشیهای خارج از شهرهای بزرگ نیز جذاب باشد. این نیازمند ایجاد یک چارچوب مفهومی جدید است که شکاف طبقاتی را بر شکاف نژادی اولویت دهد، بدون آنکه عدالت نژادی نادیده گرفته شود.
نظر شما