۲۸ آبان ۱۴۰۴ - ۲۳:۳۰
کد خبر: ۱۸٬۱۱۱

نقش‌آفرینی یک تقریظ در مهندسی فرهنگی

کتاب‌خوان عالی‌قدر

محمدمحسن بنی‌احمدی _ آگاه مسائل فرهنگی

گاهی یک حرکت از یک شخصیت، درخشش بیشتری از هزاران کلمه دارد. گاهی یک حرکت نمادین، از حجم انبوهی از سخنرانی‌ها و بخشنامه‌ها اثرگذارتر می‌افتد.

کتاب‌خوان عالی‌قدر

آگاه: در منظومه فکری و فرهنگی مقام رهبری، «تقریظ‌نویسی» بر کتاب‌ها، دقیقا یکی از این کنش‌های ژرف و نمادین است. این اقدام، تنها یک ستایش ادبی یا یک یادداشت شخصی بر حاشیه کتاب نیست؛ بلکه پیامی است چندلایه، استراتژیک و عمیقا حساب شده که از تقاطع یک «ذائقه ادبی پخته» و یک «مسئولیت رهبری» زاده می‌شود. برای درک ابعاد این اهمیت، باید به تماشای این پدیده از پنجره‌های گوناگون نشست.

کتاب‌خوان عالی‌قدر

۱. کتاب‌خوان حرفه‌ای: اعتباربخشی از جنس تخصص
پیش از هر عنوان و مقامی، باید ایشان را به عنوان یک «مطالعه‌گر حرفه‌ای» شناخت. کسی که کتاب، یار همیشگی و جدایی‌ناپذیر زندگی‌اش است و این تصویر، یک کلیشه تبلیغاتی نیست؛ واقعیتی است که در حجم عظیم مطالعه، حاشیه‌نویسی‌های مفصل و ارجاعات دقیق ایشان در سخنرانی‌ها به عیان دیده می‌شود. ایشان نه در یک حوزه، که در گستره‌ای وسیع از تاریخ، ادبیات کلاسیک و معاصر، رمان‌های جهانی، فلسفه، علوم سیاسی و به‌ویژه ادبیات پایداری و دفاع مقدس، مطالعه داشته و صاحب‌نظر شده‌اند. این سطح از مطالعه، یک «ذائقه‌سنجی ادبی» استثنایی و یک «شاخص سنجش کیفیت» کم‌نظیر را برای ایشان به ارمغان آورده است. بنابراین، وقتی کتابی از این فیلتر سختگیر و دقیق عبور می‌کند و به مرحله تقریظ‌نویسی می‌رسد، در حقیقت یک «مهر تایید نخبگانی» در بالاترین سطح ممکن را دریافت کرده است. این تایید، نه از سر تفنن یا سفارش، که برآمده از یک تشخیص کارشناسانه است. این همان نقطه‌ای است که تقریظ، از یک «نظر شخصی» فراتر رفته و به یک «معیار اعتبارسنجی» تبدیل می‌شود.

۲. رهبر به مثابه راهبر جریان‌های فرهنگی: نقشه‌خوانی فرهنگی یک ملت
اینجا به لایه دوم و شاید حیاتی‌ترین بعد ماجرا می‌رسیم. رهبری یک جامعه، تنها مدیریت اقتصاد و سیاست نیست؛ هدایت «جریان فکر» و «مهندسی فرهنگی» یک تمدن است. در این میدان، کتاب، یکی از قدرتمندترین ابزارهاست. تقریظ‌نویسی، در این نگاه، یک ابزار هدایت غیرمستقیم و هوشمندانه است.
در هر برهه، جامعه نیاز دارد تا روی چه موضوعاتی تمرکز کند؟ کدام روایت‌ها باید تقویت شوند؟ کدام بخش از حافظه تاریخی‌مان در خطر فراموشی است؟ تقریظ ایشان بر کتابی مانند «دا»، یک پیام شفاف به جامعه دارد و آن اینکه «روایت ایثار و مقاومت این مادران و رزمندگان، گنجینه هویت شماست؛ آن را بخوانید، بشناسید و زنده نگه دارید.» یا تقریظ بر رمان «من زنده‌ام» که بر نگاه مقاومت‌جویانه و عفیفانه یک اسیر زن تاکید دارد، به‌وضوح یک الگوی زن مسلمان انقلابی را به جامعه، به‌ویژه نسل جوان، معرفی می‌کند.
وقتی رهبری بر کتابی تقریظ می‌نویسند، آن کتاب از قفسه کتابفروشی‌ها به کانون گفت‌وگوی ملی تبدیل می‌شود. رسانه‌ها درباره‌اش گزارش می‌نویسند، ناشران به چاپ‌های متعدد می‌پردازند، مدارس و دانشگاه‌ها آن را در لیست مطالعاتی خود قرار می‌دهند و حلقه‌های مطالعاتی حول آن شکل می‌گیرد. به یک معنا، تقریظ، موتور محرکه یک «گفتمان‌سازی گسترده» است.
برای نویسنده‌ای که سال‌ها در خلوت قلم زده و دغدغه‌های انقلابی و ارزشی خود را بر کاغذ آورده، دریافت تقریظ از رهبری، یعنی نهایت تشویق و تایید. به او ثابت می‌کند که مسیرش درست بوده، زحماتش دیده شده و اثرش در سطح کلان، موثر واقع شده است. این امر، بزرگ‌ترین مشوق برای ادامه کار برای تمامی نویسندگان متعهد است.

۳. مخاطب‌شناسی جهانی: پیامی برای هر سن و سلیقه
نکته ظریفی که لازم است به آن اشاره شود، این است که ایشان «برای همه سطوح و سنین» کتاب مطالعه کرده‌اند و پیشنهاداتی هم دارند. این، کلید طلایی درک استراتژی ارتباطی ایشان است. بررسی فهرست کتاب‌های مورد عنایت ایشان، از خاطرات ساده و صمیمی یک نوجوان رزمنده گرفته تا رمان‌های پیچیده ادبی و کتب تاریخی سنگین، نشان از یک «مخاطب‌شناسی عمیق» دارد.
این تنوع، چند پیام مهم در خود دارد. اول اینکه برای هر قشری، حرفی و پیامی وجود دارد. رهبری با زبان یک نوجوان، با او سخن می‌گوید و با زبان یک استاد دانشگاه، با او. دوم اینکه هیچ اثر ارزشمندی، در هیچ سطحی، ناچیز و کم‌اهمیت شمرده نمی‌شود. گاهی یک خاطره ساده، از یک تحلیل پیچیده، گویاتر و اثرگذارتر است و سوم، این عمل دموکراسی فرهنگی را به نمایش می‌گذارد و نشان می‌دهد که دغدغه فرهنگ و کتاب، مختص به یک قشر خاص فرهیخته نیست و همه مردم، از کودک تا کهنسال، می‌توانند و باید در این عرصه حاضر باشند.

۴. مشغله فراوان و انتخاب هدفمند: عمق نگاه در پس یک کنش
در این میان اشاره به «مشغولیت‌های فراوان» ایشان، نکته بسیار حیاتی است. یک رهبر با آن حجم از مسائل پیچیده سیاسی، امنیتی، اقتصادی و بین‌المللی، چگونه وقت می‌کند و چه مقدار دغدغه دارد که به صورت مستمر و منظم کتاب بخواند و بر منتخب آنها تقریظ بنویسد؟ پاسخ در یک جمله نهفته است، «برای ایشان، کتاب و فرهنگ، یک امر حاشیه‌ای و تفننی نیست؛ بلکه جبهه‌ای اصلی و خط مقدم مقابله با تهدیدات نرم است.»
این انتخاب‌ها، کاملا هدفمند و استراتژیک است. هر کتابی که ایشان انتخاب و معرفی می‌کنند، مانند مهره‌ای است که در یک نقشه بزرگ فرهنگی جای می‌گیرد. این کار، نشان از «اولویت‌دهی به فرهنگ» در سطوح عالی مدیریت کشور دارد. این پیام را به تمام دستگاه‌های فرهنگی می‌رساند که کار شما، کار اصلی و زیربنایی  ست.

از کتابخانه شخصی تا میدان عمومی
از این رو تقریظ‌نویسی مقام رهبری را می‌توان به پلی تشبیه کرد که دو کرانه «شخصی و نخبگانی» ایشان به عنوان یک ادیب و صاحب‌قلم و «عمومی و رهبری» ایشان به عنوان هدایت‌گر جامعه را به هم متصل می‌کند. این پل، کتاب را از حریم خصوصی کتابخانه رهبری، به قلب تپنده جامعه منتقل می‌کند و به آن «ارزش افزوده فرهنگی-اجتماعی» می‌بخشد.
این اقدام، درخشان‌ترین تجلی این اندیشه است که کتاب، تنها کالایی برای سرگرمی نیست، بلکه سلاح، غذا و نقشه راه یک تمدن زنده است و رهبر این تمدن، خود، پیشقراول این میدان است. ایشان با این کار، به همه می‌فهماند که در جنگ روایت‌ها، باید بهترین روایت‌ها را نوشت، خواند و به رسمیت شناخت.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.