آگاه: کافی است یک بار نام یک کتاب را در موتور جستوجوی کامپیوترت تایپ کنی، بعد از آن هر صفحهای را باز کنی عکس و نام آن کتاب را با تخفیفهای آنچنانی میبینی. طوریکه ممکن است در نگاه اول باور نکنی که چطور ممکن است یک کتاب ۴۰۰تومانی، ۱۰۰ تومان به فروش برسد.
تخفیف، برای مشتری در هر صنفی خوب و خوشایند است اما به اندازهای که فروشنده هم ضرر نکند، علاوه براینکه تخفیف زیاد برای یک لباس یا لوازم آرایشی و بهداشتی وارداتی برای یک دوره محدود ممکن است منطقی به نظر بیاید اما لحاظ کردن تخفیف ۷۰-۸۰ درصدی برای کتابی که فرآیند چاپش در ایران هزارچالش دارد هیچ توجیه منطقی ندارد و افزون براینکه، به عقیده بسیاری از دستاندرکاران نشر، فروش کتاب با تخفیف زیاد موجب خفیف شدن آن میشود.
یک کتاب چطور قیمتگذاری میشود؟
بهطورکلی در قیمتگذاری یک کتاب عواملی چون هزینههای مربوط به آمادهسازی محتوا، هزینههای مربوط به چاپ مثل کاغذ، طراحی جلد، صفحه آرایی و...، هزینههای مربوط به نشر مثل فیپا و شابک و هزینههای مربوط به پخش دخالت دارند. برای قیمتگذاری یک کتاب و درج قیمت بر جلد آن، مجموع هزینههای مربوط به چاپ را محاسبه کرده و در عددی خاص (معمولا بین سه تا چهار) ضرب میکنند و این ضریب افزایش، همان درصد مربوط به هزینههای تهیه محتوا و فروش (اعم از درصد نویسنده، مترجم، ناشر، پخشی و کتابفروش) است که معمولا حدود ۶۰ تا ۷۰ درصد قیمت پشت جلد را دربر میگیرد. بنابراین اگر یک کتاب بهصورت واقعی ۱۰۰ تومان قیمتگذاری شود، درواقع میتوان گفت حدود ۳۰ تا ۴۰ تومان مربوط به هزینههای چاپ بوده و ۶۰ تا ۷۰ تومان سهم مؤلف، ناشر، مترجم، پخش و تخفیفهای خریداران است. حال که دانستیم تخفیفی که مشتری دریافت میکند جزئی از همین ۶۰ درصد است باید پرسید: چگونه است که بعضا در ویترین کتابفروشیها، سایتها یا دستفروشان، یک کتاب از تخفیف ۷۰ درصدی برخوردار شده است؟ آیا برای تهیه این کتاب به هیچکدام از عوامل انسانی (نویسنده، مترجم، پخشی، کتابفروش) هزینهای پرداخت نشده است؟
برای چه کتابهایی تخفیف نامتعارف لحاظ میشود؟
معمولا کتابهایی که با تخفیف غیرمنطقی به فروش میرسند کاغذ، جلد و صحافی نامرغوب دارند. شاید در نگاه اول، تفاوت کاغذ مرغوب با نامرغوب برای بسیاری از مردم واضح نباشد؛ اما گذر زمانی اندک میتواند تفاوت آنها را آشکار سازد چرا که کاغذهای نامرغوب، خیلی زود چروک و موجدار میشوند، حتی اگر در محیطهای غیر مرطوب باشند، زودتر کثیف میشوند و اثرانگشت و گردوغبار محیط را به خود جذب میکنند، ضعیفاند و سریعتر پاره میشوند، خوب برش و تا نمیخورند؛ نوشتههای پشت و روی صفحه شبیه یک برگه شفاف رویهم میافتند، حروف چاپشده روی آنها شفافیت و وضوح کامل را ندارند و چشم را اذیت میکنند، در سطوح کاغذ جمعشدگی و عدم یکنواختی دیده میشود و …
عامل دیگری که میتواند قیمت یک کتاب را بیش از حد پایین بیاورد این است که چاپ کتاب باکیفیتی پایین صورت گرفته باشد؛ معمولا در بازار کتاب ازایندست کتب (که نوشتههای آن، دچار اعوجاج، کمرنگی و پررنگی، رویهم افتادگی، لبههای غیر شفاف و موجدارند) با عنوان «کتب افستی» یاد میشود. اما یکی از رایجترین و مهمترین عوامل دخیل در تخفیفات غیرمنطقی انتشار کتاب به شکل غیرقانونی است.
نشر غیرقانونی در کشور ما، خود را بیشتر در دو جا نشان میدهد؛ یکی ترجمه آثار معروف جهان که معمولا توسط مترجمان تازهکار یا غیر مترجمان صورت میپذیرد. واقعیت این است که وقتی آوازه فروش یک کتاب از حدی میگذرد و نام و اعتبار و بازاری در کشور برای خود دست و پا میکند، طمع کسب درآمد از این برند و نام، افزایش مییابد؛ لذا حتی بعضا مشاهده میشود که متاسفانه حتی برخی کتب توسط مترجم آنلاین و یک ویراست ناشیانه و غیرحرفهای، روانه بازار میشود که سرشار از ایرادات املایی و ویرایشی است اما همچنان به دلیل خوشنامی و شهرت کتاب، مشتریان زیادی برای خود دارد. حال دراینبین و مخصوصا با گسترش دنیای مجازی و تبلیغات و توصیههای کانالها و گروههای مختلف، نباید انتظار داشت که تمام علاقهمندان به یک کتاب خوشنام و توصیهشده، کتابشناس بوده و اطلاعات درستی از ناشر و مترجم داشته باشند ازاینرو تخفیفهای نجومی میتواند از موثرترین و کوتاهترین راهها برای متقاعد کردن عموم جامعه برای جذب باشد. مورد دوم انتشار غیرقانونی یک کتاب تکثیر غیرقانونی کتابهای پرفروش است؛ وقتی یک کتاب پرفروش و به قول فعالان فضای مجازی، ترند میشود، طبیعتا بنا به میزان بالای درخواست جامعه و بازار، پای سوءاستفادهگران و متقلبان به حیطه کتاب هم باز میشود. به این صورت که بدون اجازه ناشر و مؤلف، در دخمهها و کارگاهها و زیرزمینهای پنهانی، روزانه هزاران جلد کتاب کپی شده کم کیفیت، چاپ و از طریق پخش کاذب، وارد بازار میشود. جالب اینکه وقتی به صفحه شناسنامه کتاب و تیراژ کتاب نگاه میکنید میبینید که مثلا عدد ۲۰۰۰ درجشده؛ اما در عمل میبینید که تمامی دستفروشان کل کشور و بسیاری از سایتهای اینترنتی و کتابفروشیها، این کتاب را موجود دارند که تعداد این اماکن و اشخاص بسیار بیشتر از تعداد تیراژ کتاب است. یعنی اگر هرکدام از این فروشندگان کتاب، فقط یک نسخه از کتاب را هم داشته باشند، باز تعدادش از تیراژ فراتر است و این خندهدار است و متاسفانه همانند بسیاری از حیطههای دیگر، در این موارد نیز، کتاب به نام تولیدکنندگان اصلی است اما به کام سوءاستفادهکنندگان و فرصتطلبان.
احتمال دیگری که برای یک تخفیف نامتعارف وجود دارد این است که قیمت اصلی کتاب، کاذب باشد؛ به این معنا که برخی ناشران که تعداد آنها بسیار اندک و انگشتشمار است، قیمت بسیار بالاتری برای کتاب خود در جلد درج میکنند؛ یعنی حاشیه سود بسیار غیرمتعارفی را در نظر میگیرند و از طرف دیگر، به همان نسبت تخفیف غیرمتعارف و اغواکنندهای را برایش در نظر میگیرند و به بازار میفرستند. مثلا کتابی که ارزش متعارف و موارد مشابهش در بازار نشر، ۱۰۰ هزار تومان است و هزینه تولید آن حدود ۴۰ هزار تومان بوده است را با قیمت ۲۰۰ هزار تومان به بازار روانه میکنند؛ یعنی حاشیه سودی حدودا ۱۶۰ هزارتومانی. حالا اگر به همین کتاب تخفیفی ۷۰ درصدی تعلق بگیرد، بازهم بهراحتی حد سود عرف حاصلشده است. با این تفاوت که تحت تاثیر تخفیف اعجابانگیز، بازار خواهان تیراژ بسیار بالای این کتاب میباشد که سود حاصله را تا چند صد یا چند هزار برابر بالا خواهد برد تیراژی که اگر کتاب بهصورت غیرقانونی چاپشده باشد، عدد واقعی آن، در هیچ جا ثبت نمیشود.
آخرین احتمال برای تخفیف غیرمنطقی یک کتاب هم این است که شاید فروشنده دارد کتاب را به قیمت قبل میفروشد که خب اتفاق خوبی است. تا همین چند سال پیش، لیبل و برچسب زدن یا مخدوش کردن و تغییر قیمت کتابی که قبلا قیمت خورده بود، کاری نامتعارف و بهنوعی ناپسند بود؛ حتی اگر چندین سال از چاپ آن میگذشت؛ یعنی بسیار رایج بود که کتابهایی مربوط به حتی بیشتر از ۱۰ سال قبل، با همان قیمت زمان چاپ، به فروش میرسید. بهخصوص در مورد ناشران دولتی و سازمانی و دانشگاهها، تغییر قیمت، رسما غیرقانونی بود. اما با مشکلات بازار کاغذ و تورم و...، طبعا دنیای کتاب هم از این بیسروسامانی در امان نمانده است. حالا دیگر شاهدیم که خود سازمانها، کتابهای قیمت قدیمشان را جمعآوری میکنند و با دلایل موجه یا غیرموجه، با درج قیمت چندین برابری جدید، آنها را روانه بازار میکنند. اما بازهم سایتها و ناشران و کتابفروشیهایی هستند که به اصل قدیمی بازار و به خصوص کتاب، پایبندند. پس اگر کمی کتابشناس باشید و اهل جستوجو، شاید هنوز شانس این را داشته باشید که ازایندست کتابها را هم پیدا کنید.
تخفیف ۵۰ درصدی با هیچ فرمولی منطقی نیست
یکی از ناشران فعال در حوزه کودک و نوجوان با اشاره به اینکه دائمالتخفیف بودن یک کالا در هیچ جای دنیا ممکن نیست، میگوید: ناشر واقعی همواره قیمت کتاب را به درستی تعیین میکند؛ زیرا کتاب با تیراژ کم چاپ میشود و مطالبه برای آن زیاد نیست. ناشر مجبور است برای ادامه رقابت و افزایش تمایل مردم به خرید کتاب، قیمت مناسبی برای آن در نظر بگیرد.
اعظم کیانافراز، مدیر انتشارات افراز در اینباره معتقد است: معمولا کتابهایی که با تخفیف زیاد به فروش میرسند، تولید دست اول ناشران نیست و ناشر برای تولید آنها، سرمایهگذاری نکردهاست؛ بلکه فقط با تغییر نام مترجم و کپیبرداری از کتاب ناشر معتبر، بدون صرف هزینههای جانبی اقدام به انتشار کرده است. به گفته این ناشر، هزینههای تولید کتاب، درصد ناشر، شرکت پخش و کتابفروش؛ همچنین حقالتالیف، حقالترجمه و هزینههای صفحهآرایی و... مشخص است و با وجود آنها، اعمال تخفیفهای ۵۰ درصدی، منطقی نیست.
هومان حسنپور، مؤلف و فعال نشر درباره کتابهایی که با تخفیف ۵۰ درصدی به فروش میرسند، میگوید: در جایی که کتابها با ۵۰ درصد تخفیف به فروش میرسد، نخستین چیزی که نظر مخاطب را به خود جلب میکند، کیفیتی است که در روند تولید این کتابها فدا شده است. از سر و ته متن زدهاند، اشتباه تایپی و محتوایی در آنها پیدا میشود. همه چیز در این کتابها حذف شده، فقط ساختار فیزیکی کتاب باقی مانده و گویی دستگاه کپی این کتاب را تولید کرده است. تخفیف ۵۰ درصدی شاید بتواند عاملی باشد که مردم را به سمت خرید آن کالا جذب کند اما واقعیتش این است که در اغلب مواقع این کتابها فقط خریده میشود اما خوانده نه. در چنین وضعیتی، باید امیدوار بود که این کتابها خوانده نشوند چرا که خواندن آنها موجب سردرگمی خواننده خواهد شد.
نظر شما