ترانه علیدوستی، بازیگر سابق سینما که از قضا به‌واسطه طرفداری و سمپات داشتن به یک طیف خاص سیاسی، در دوره‌ای از انواع و اقسام رانت‌ها و دستمزدهای میلیاردی نیز برخوردار بود، اکنون ژست اپوزیسیون به خود گرفته و ادای فردی را درمی‌آورد که به او ظلم روا داشته شده است.

من ‌ترانه همچنان ۱۵ سال دارم

آگاه: ترانه علیدوستی در مستندی که هم‌قطارش یعنی پگاه آهنگرانی ساخته، در نهایت ادا و اطوار و اکت‌های غلوآمیز هنرپیشگی، سخنانی را در مورد دوره بازداشتش به زبان می‌راند که بیشتر به یک سناریو آب‌دوغ خیاری شبیه است.
گویا خانم علیدوستی به خواندن کتاب استنطاق داستایفسکی و بازجویی‌های افسران دولت پلیسی نیکلای اول تزاری و کتاب خاطرات زندانیان عصرستمشاهی که تحت بازجویی‌های ساواک بودند، علاقه وافری دارد و اصطلاحا رویاهایش را به خاطره تبدیل می‌کند. دکوپاژ و میزانسنی که ترانه علیدوستی از فضای زندان ارائه می‌دهد، بسیار تخیلی و انتزاعی است؛ او مدعی است در سلولی یک نفره حضور داشته که پیش از او، سه نفر در آن سکنی داشتند! این گزاره‌ای که علیدوستی بیان می‌کند حتی از تخیل هم فراتر است و کاملا مشخص است که او مخاطبش را احمق تصور کرده که هر چه او بگوید، باور می‌کند.
علیدوستی در جایی دیگر ادعا می‌کند که زندانیان سلول‌های کناری از حضور او در سلول مجاور مطلع شدند و یکصدا ترانه‌ای را خواندند که نام ترانه، ترجیع‌بند آن بود! حقیقتا این تصویرسازی علیدوستی، حتی برای سازندگان فیلم‌های احساسی و عاطفی و فراواقع‌گرایانه پیرامون نلسون ماندلا هم قفل است.
اما فارغ از توهماتی که در مستند ترانه علیدوستی پیرامون دوره بازداشت او وجود دارد، مضمون اصلی مستند نیز معیوب است، در این مستند تلاش شده خانم علیدوستی به مثابه یک قهرمان ظاهر شود، ولی چند ان‌قلت در این زمینه وجود دارد؛ نخست آنکه، حتی اگر آشوب و فتنه پاییز ۱۴۰۱ را اپیزودی قهرمان‌پرور بدانیم، قطعا آن قهرمان پوشالی، خانم علیدوستی نیست؛ همگان فراموش نکرده‌اند که نامبرده در آن مقطع زمانی با تاخیری چند ماهه اعلام وجود کرد و بسیار دیرتر از سایر هم‌مسلکانش تصویر بدون حجاب قانونی خود را منتشر کرد؛ وقتی پرس‌وجو شد که دلیل این همه تاخیر چه بود؟ پاسخ آمد که خانم علیدوستی در فرآیند کاهش وزن بود و می‌خواست تصویر بدون حجابش، اصطلاحا فیت هم باشد! خانم علیدوستی، شما قهرمان مبارزه سیاسی و اعتراضی نیستید؛ شما با ارفاق شاید جزو قهرمانان رشته مدلینگ باشید!
نکته دیگر آنکه، ترانه علیدوستی قبل از ژست اعتراضی گرفتن، باید بیاید در مورد دستمزد نجومی‌اش در سریال شهرزاد توضیح دهد؛ سریالی که حرف و حدیث‌هایی درباره رد پول‌های کثیف در ساخت آن وجود داشت و حتی عده‌ای معتقد بودند که اختلاس‌گران بانک سرمایه که از پول معلمان گرانقدر و زحمتکش دزدیده بودند، مقداری از اختلاس را صرف پولشویی در سریال شهرزاد کردند. خانم علیدوستی، یک قهرمان معترض و جنبشی، ابتدا درباره ثروتش و منشأ آن شفاف‌سازی می‌کند و بعد بیانیه سیاسی قرائت می‌کند و ژست مظلوم می‌گیرد!
اما مقوله دیگر آن است که حتی اگر ترانه علیدوستی را صادق بدانیم و فرض‌محال، باور کنیم که او حقیقتا یک معترض است نه یک شارلاتان، بنابراین باید در مستندش از تجاوز آمریکا و رژیم صهیونیستی به کشورش که منجر به شهادت بیش از هزار تن از هم‌وطنانش از جمله تعداد زیادی زن و بچه شد نیز سخن می‌گفت؛ اما علیدوستی از این کار سرباز زد!
خانم علیدوستی، در دادگاه بانک سرمایه از متهم این پرونده شنیده شد که شخص شما به همراه چند بازیگر دیگر، دارای گرین‌کارت آمریکا هستید؛ آیا این قضیه صحت دارد؟ آیا ترسیدید، آمریکا را به واسطه کشتن هزار تن از ایرانیان محکوم کنید که مبادا گرین‌کارت‌تان، باطل شود؟! خلاصه که خانم علیدوستی از آنجا که سواد سیاسی ندارید و میدان سیاست را با رمان‌های عاشقانه و اعتراضاتی از جنس اعتراض دختری که به خواستگار محبوبش نرسیده، اشتباه گرفته‌اید، خدمت‌تان عارض هستم که معمولا لیدرهای سیاسی، برای حفظ ظاهر هم که شده، کشته شدن هم‌وطنان‌شان، توسط قوای متجاوز خارجی را محکوم می‌کنند؛ حتی اگر در جیب اورکت‌شان، یک عدد گرین‌کارت براق باشد؛ این الفبای حرکت در خط اعتراض سیاسی است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.