۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۱۰:۵۵

با نگاهی به سایت‌های فروش بلیت تئاتر و تبلیغات شهری به‌خوبی می‌توان متوجه افزایش تعداد اجراهای تئاتر در یک سال اخیر شد؛ اتفاقی که برای اهالی تئاتر و علاقه‌مندان به این هنر، خوشحال‌کننده است اما موضوع قابل‌تامل، ژانر این آثار است؛ اغلب این اجراها از جنس سرگرم‌کننده هستند و دلیل آن هم مشخص است؛ فروش بالای این ژانر نمایش درست شبیه اتفاقی که در سینما افتاده و حلقه مفقوده در این میان، مغفول ماندن موضوعات دینی و مذهبی است و نتیجه اینکه در طول این همه‌سال به جز یکی دو اثر، نمایشی که بیانگر عظمت و شکوه واقعه کربلا باشد را نداریم.

آگاه: وقتی سخن از تئاتر آیینی به خصوص مربوط به ایام محرم و صفر و واقعه کربلا می‌شود، بیشتر ذهن‌ها به سمت اجرای تعزیه می‌رود؛ هنری که در گذشته طرفداران بسیاری داشته و جزو  جدایی‌ناپذیر ایام محرم و صفر بوده اما به مرور زمان کمرنگ شده تا به امروز که به جز برخی مناطق و یک‌سری گروه‌های قدیمی کمتر شاهد اجرای این هنر هستیم. این در حالی است که تجربه نشان داده نمایش اتفاقات و وقایع کربلا در قالب تصویر طرفدار زیاد دارد، حتی کارهای ضعیف و دلیلش هم مشخص است؛ اهمیت اصل موضوع و ماجرا.

هنر تعزیه و سیر تاریخی آن تاکنون
تعزیه یکی از اصیل‌ترین و تاثیرگذارترین گونه‌های هنرنمایشی در ایران است که ریشه در اعتقادات مذهبی شیعیان دارد و در طول قرون، نقش مهمی در حفظ و انتقال فرهنگ عاشورایی ایفا کرده است. این هنر سنتی، ترکیبی از نمایش، موسیقی، شعر و آیین مذهبی است و با محوریت واقعه کربلا شکل گرفته است. تعزیه نه‌تنها یک نمایش هنری، بلکه آیینی اجتماعی - فرهنگی است که عمق باورها و عواطف دینی مردم ایران را بازتاب می‌دهد.
تعزیه از واژه «تعزیت» به معنای سوگواری گرفته شده و شکل ابتدایی آن به قرون اولیه پس از واقعه عاشورا بازمی‌شود. با این حال، شکل نمایشی آن، به‌ویژه با سبک خاص و منسجم، در دوره صفویه آغاز شد. در این دوره که تشیع به‌عنوان مذهب رسمی ایران معرفی شد، بستر مناسبی برای رشد نمایش‌های مذهبی ازجمله تعزیه ایجاد شد. اما اوج شکوفایی تعزیه به دوره قاجار، به‌ویژه سلطنت ناصرالدین‌شاه برمی‌شود. در این دوره، تعزیه به‌عنوان یک هنر رسمی دربار شناخته شد و حتی برای اجراهای درباری، شبیه‌خوان‌هایی تربیت می‌شدند.

ساختار و ویژگی‌های تعزیه
تعزیه بر پایه روایت‌های مذهبی و تاریخی، به‌ویژه واقعه کربلا شکل می‌گیرد. شخصیت‌های اصلی در تعزیه به دو دسته تقسیم می‌شوند: اولیاخوان‌ها (شخصیت‌های مثبت مانند امام حسین (ع)، حضرت عباس (ع) و حضرت زینب (ع)) که لباس سبز یا سفید می‌پوشند و اشعارشان با موسیقی غم‌انگیز همراه است و اشقیاخوان‌ها (شخصیت‌های منفی مانند یزید، ابن‌سعد و شمر) که با لباس قرمز و صدایی خشن گفتارشان بیشتر نثرگونه و همراه با لحن تند است.
تعزیه برخلاف تئاتر مدرن، اغلب در فضای باز، در میدان یا محوطه‌ای گرد اجرا می‌شود و ارتباط مستقیم بازیگران با تماشاگران، یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های آن است. در این نمایش، روایتگری، موسیقی زنده و فضای آیینی با یکدیگر تلفیق می‌شوند تا تجربه‌ای حسی و معنوی برای مخاطب ایجاد کنند.
پس از دوران قاجار، با روی کار آمدن سلسله پهلوی، توجه رسمی به تعزیه کاهش یافت و به‌ویژه در دوره رضاشاه، به دلیل سیاست‌های نوسازی و تمرکز بر مدرنیته غربی، اجرای تعزیه در بسیاری از مناطق ممنوع یا محدود شد. با این حال این هنر مردمی به حیات خود در میان مردم، به‌ویژه در روستاها و شهرهای مذهبی ادامه داد.
پس از انقلاب اسلامی ۱۳۵۷، تعزیه دوباره به‌عنوان یک ابزار فرهنگی - مذهبی مورد توجه قرار گرفت و با حمایت نهادهای رسمی، جان تازه‌ای گرفت. در دهه‌های اخیر، تلاش‌هایی برای ثبت و حفظ این میراث معنوی صورت گرفته است. یونسکو نیز در سال ۲۰۱۰، تعزیه ایرانی را در فهرست میراث فرهنگی ناملموس جهان ثبت کرد.
علاوه بر ایران، برخی کشورهای دیگر با جمعیت شیعه مانند عراق، لبنان، هند و پاکستان نیز گونه‌هایی از تعزیه یا شبیه‌خوانی را اجرا می‌کنند، اما شکل ایرانی آن به دلیل ساختار منسجم و هنری‌اش، جایگاه ویژه‌ای در میان انواع نمایش‌های مذهبی دارد. در عصر کنونی با پدیدآمدن هنر مدرن، تئاتر، سینما و موسیقی تا حد زیادی توانستند جای هنرهای قدیمی مثل نقالی، شبیه‌خوانی، نمایش روحوضی و تا حدی تعزیه را بگیرند اما جایگزینی برای برخی ژانرها نشدند و نتیجه اینکه در مورد بعضی از حوزه‌ها مثل آیین‌های مذهبی نمایش قابل‌توجهی جز همان‌هایی که در گذشته اجرا شدند، نداریم؛ این در حالی‌ست که هرساله در ماه محرم و صفر سراسر کشور ما شور و حال حسینی دارد به جز سالن‌های سینما و تئاتر.
کافی است مروری بر اجراهای تئاتر با موضوع عاشورا داشته باشیم تا بهتر متوجه ضعف در این حوزه شویم؛ با جست‌وجویی ساده خواهیم دید که تعداد آثار برجسته با موضوع عاشورا به‌تعداد انگشتان یک دست نمی‌رسد.

آثار معروف تئاتری با موضوع عاشورا
در طول دهه‌های گذشته، آثار بسیاری در حوزه نمایش‌های آیینی اجرا شدند اما تنها چند اثر در ذهن‌ها ماندند؛ طوری که وقتی صحبت از وقایع کربلا می‌شود یاد آنها می‌افتی. «اپرای عروسکی عاشورا» به کارگردانی بهروز غریب‌پور، «خورشید کاروان» به کارگردانی محمود فرهنگ که بیش از ۲۰ سال است اجرا می‌شود و «سردار مهر و ماه» به کارگردانی حسین پارسایی که سال ۱۳۹۱ اجرا شد.

چرا اثر نمایشی خوب با موضوع عاشورا نداریم؟
کتاب و نمایشنامه با موضوع واقعه کربلا و روز عاشورا در کشورمان کم نیست، اما نپرداختن هنرمندان به این موضوعات و نبود دغدغه در بین مسئولان جای تعجب دارد؛ زیرا اکنون می‌بینیم حتی مراکزی که پرچم‌دار حمایت و اجرای این‌گونه نمایش‌ها هستند، نه تولیدی دارند و نه هنرمندان فعال در این عرصه را حمایت می‌کنند؛ بسیاری از کارگردانان نمایش آیینی یکی از اصلی‌ترین دلیل برای اجرانکردن آثار خود را نبود سالن مطرح کردند. مهدی کریمی، کارگردان نمایش «به روی نی» که به سرنوشت سر امام حسین (ع) بعد از عاشورا و انتقامی که مختار از خولی می‌گیرد، می‌پردازد، در این باره می‌گوید: به‌سختی سالن پیدا کردیم. هیچ مسئول و سالن‌داری از کار عاشورایی ما حمایت نمی‌کرد. مردم خود اهمیت این ماه‌های سال را می‌دانند و به‌طور ویژه و خودجوش مراسم‌هایی برای این روزها برگزار می‌کنند اما خالی‌بودن هنر از این نوع نمایش‌ها جای تأسف دارد و هنری که در خدمت ارزش‌های وطنش نباشد، چه سودی برای چه کسی دارد!
این کارگردان با گلایه از مسئولان بیان کرد: مسئولان مرتبط فرهنگی حالا که دغدغه تولید آثار ارزشی و مذهبی را ندارند، حداقل از جوانان خلاق و هنرمند در این عرصه حمایت کنند تا هنرمندان دیگر هم بی‌رغبت از کنار این موضوعات عبور نکنند.
یکی دیگر از دلایل ضعف در این حوزه، نگاه کلیشه‌ای و سفت‌وسخت مدیران نسبت به این موضوع است. به‌طوری‌که در بسیاری از مواقع با نمایشنامه‌ای که با کلیشه‌های این موضوع فاصله دارد، مخالفت می‌کنند. به بیان دیگر متاسفانه ما همیشه می‌خواهیم روایت آثار ذهبی را با فضای خیلی کلیشه و دم‌دستی و تکراری نشان دهیم، نمی‌توانیم آن را به روز کنیم  یا از زاویه‌های دیگری به این قصه‌ها بپردازیم و اجازه رویارویی مخاطب با یک دید جدیدتر را به این موضوعات نمی‌دهیم. اگر ما بتوانیم نگاهی درست‌تر و بهتر به این موضوعات داشته باشیم، ناخودآگاه با کیفیت بهتری در تولید آثار دینی مواجه خواهیم شد. نکته قابل‌تامل دیگر در حوزه نمایش اینکه در حوزه تئاتر نمایشنامه‌ای که قابلیت پرداخت در عرصه بین‌الملل و نمایش برای افرادی که آشنایی با این واقعه عظیم تاریخی ندارند را نداریم. نمایشنامه‌هایی که به صورت آیینی و تعبدی واقعه عاشورا را ترسیم کنند، نوشته شدند؛ ولی نمایشنامه‌های عقلانی که ما بتوانیم به جامعه فعلی جهان معاصر معرفی کنیم و به‌عنوان‌مثال بتواند به زبان انگلیسی یا فرانسه ترجمه شود نداریم.
سخن پایانی اینکه فضای تئاتر کشور، کمتر اثر نمایشی راجع به مفاهیم دینی عمیق دارد و این فقط مختص عاشورا و تاسوعا و سیدالشهدا (ع) نیست. نوشتن نمایشنامه و اجرای آثاری با مفاهیم بیست و یکم ماه رمضان، صفر و ایام فاطمیه به صورت موضوعات اجتماعی، عقلانی و علمی در طول سال تنزدیکاً صفر است و فقط در ایام خاص خودش به آن پرداخته می‌شود.
با اینکه در طول این سال‌ها به شکل دست‌وپاشکسته، جشنواره‌هایی چون جشنواره تئاتر آیینی - سنتی و جشنواره تئاتر صاحبدلان در ایران برگزار شده اما هنوز آن‌طور که باید به این موضوع به صورت جدی پرداخته نشده و این در حالی است که واقعه کربلا، باشکوه حماسی و ژرفای معنوی‌اش، می‌تواند الهام‌بخش هنرمندان سینما و تئاتر حتی در ایامی غیر از ماه محرم و صفر باشد. تئاتر عاشورایی، پلی میان گذشته و امروز، بین سنت و نوآوری است.