زنگزور؛ صلحی که بوی استعمار می‌دهد

هادی رضائی ـ دبیر گروه سیاسی
۱۹ مرداد ۱۴۰۴ - ۲۳:۰۳

هفدهم مرداد ۱۴۰۴، کاخ سفید بار دیگر به صحنه یک دیپلماسی نمایشی تبدیل شد.

آگاه: الهام علی‌اف، رئیس‌جمهور جمهوری آذربایجان و نیکول پاشینیان، نخست‌وزیر ارمنستان با میانجی‌گری مستقیم دونالد ترامپ توافقی را امضا کردند که محور آن ایجاد گذرگاه زنگزور و اعطای حق بهره‌برداری انحصاری ۹۹ساله به ایالات متحده است؛ مسیری که خاک ارمنستان را شکافته و نخجوان را به باکو متصل می‌کند، بدون عبور از یک کیلومتر از خاک ایران. در ظاهر این توافق با شعار «صلح پایدار در قفقاز جنوبی» معرفی شد، اما ورای لبخندهای دیپلماتیک، پیامدهای ژئوپلیتیکی سنگینی نهفته است. ایران و روسیه، دو بازیگر سنتی منطقه، عملا از فرآیند صلح کنار گذاشته شدند. مسکو که سال‌ها نقش میانجی میان باکو و ایروان را ایفا می‌کرد، اکنون نظاره‌گر نفوذ مستقیم آمریکا در حیاط‌خلوت خود است. برای کشورمان نیز گذرگاه زنگزور به معنای ازدست‌رفتن یک مسیر بالقوه ترانزیتی و ایجاد خط تماس استراتژیک جدید در مرزهای شمال غربی است. تجربه تاریخی نشان می‌دهد که استعمار اغلب با جاده و پروژه‌های عمرانی بازمی‌گردد. در قرن نوزدهم، امپراتوری‌های روس و بریتانیا به بهانه توسعه راه‌ها وارد قفقاز شدند و دهه‌ها سلطه سیاسی، فرهنگی و اقتصادی به جا گذاشتند. امروز همان منطق، اما با چهره‌ای مدرن، در قالب سرمایه‌گذاری زیرساختی و امتیازات انحصاری بازتولید شده است. حق بهره‌برداری ۹۹ساله به آمریکا یادآور قراردادهایی مانند «رویتر» در ایران قاجاری است که پیامدهای سیاسی‌اش نسل‌ها ادامه داشت. از دیدگاه تهران، این گذرگاه فراتر از یک مسیر اقتصادی است. اتصال ترکیه و جمهوری آذربایجان از طریق خاک ارمنستان، با حمایت مستقیم واشنگتن، می‌تواند دالان نفوذ ناتو به مرزهای ایران را ایجاد و حلقه پان‌ترکیسم را تقویت کند. در این سناریو، ایران با محدودیت‌های راهبردی تازه و تغییر توازن قدرت در شمال غرب خود روبه‌رو خواهد شد. نکته مهم‌تر، پیوند آشکار این توافق با جاه‌طلبی‌های انتخاباتی ترامپ است. رئیس‌جمهور آمریکا با رونمایی از نام تبلیغاتی «مسیر ترامپ برای صلح و شکوفایی جهانی»، تلاش می‌کند این پروژه را نه فقط به‌عنوان دستاورد سیاست خارجی بلکه به‌عنوان کارت برنده سیاست خارجی دولت خود عرضه کند. این رویکرد، ماهیت توافق را بیش از آنکه به یک روند صلح‌ساز نزدیک کند، به یک ابزار سیاسی شخصی شبیه کرده است. قفقاز جنوبی، منطقه‌ای است که قرن‌ها زیر فشار امپراتوری‌ها و قدرت‌های فرامنطقه‌ای بوده و هزاران کشته برای رهایی از سلطه آنان داده است. اکنون همان بازیگران با پرچم و شعارهای تازه بازمی‌گردند. اگر کشورهای منطقه از جمله ایران، ارمنستان و حتی آذربایجان، ضمانت‌های واقعی برای حفظ حاکمیت و استقلال خود ایجاد نکنند، گذرگاه زنگزور می‌تواند نه نماد صلح که نقطه آغاز بحرانی تازه باشد. صلح واقعی تنها زمانی به دست می‌آید که مبتنی بر منافع مردم منطقه باشد، نه بر مبنای امتیازات طولانی‌مدت به قدرت‌های بیگانه. آنچه امروز در زنگزور امضا شد، بیش از آنکه پایان یک مناقشه باشد، مقدمه‌ای است بر بازتعریف نفوذ در قفقاز و بازگشت آرام استعمار به قلب منطقه و تکرار خاطرات تلخی که سال‌ها بر سر منطقه سایه افکنده بود و به شکلی این ابر سیاه آسمان منطقه را فراگرفته بود که آزادی و حق تعیین سرنوشت و البته خاک حاکمیت بر سرزمین جزو بزرگ‌ترین آرزوهای ملت‌های منطقه بود و امروز دو حاکم کم‌خرد با اشتباهی استراتژیک همه آن دستاوردها و آرزوهایی که ملت‌های منطقه برای آزادی و استقلال داشتند را در سایه توافقی نمادین از دست دادند.