آگاه: او گفت: در بین دولتها تنها دولتی که میتوانیم بگوییم دولت حزبی است، دولت آقایان رجایی و باهنر است. از موتلفه آمدند. مقام معظم رهبری که رئیس جمهور شدند، رئیسجمهور همه مردم شدند؛ مردم شعار دادند تا چشم منافقین شود کور، شد خامنهای رئیس جمهور؛ آن زمان با امام (ره) صحبت کردیم و آقای خامنهای به عنوان دبیرکل حزب رئیسجمهور نشده بود؛ این حرکت، یک اقدام مردمی زیبا بود. آقای خامنهای هرچند دبیرکل حزب جمهوری اسلامی بودند، اما بهعنوان دبیرکل حزب وارد عرصه نشدند که رأی بیاورند؛ ایشان رئیسجمهور همه ملت و نماینده جریان انقلاب بودند. در مقابل، آقای باهنر نیز که هر دو از مؤتلفه برخاسته بودند، همچنان از دل همان جریان جمهوری بیرون آمدند. با این حال، آیا میتوانستیم در گام اول انقلاب یک دولت کاملاً حزبی داشته باشیم؟ خیر؛ چنین چیزی امکانپذیر نبود. چرا؟ چون نظام ما یک نظام مردمسالار اسلامی است، نه صرفاً یک نظام مردمسالار عادی و نه یک جمهوری صرف.
رئیس شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی تاکید میکند: در جمهوری اسلامی، مردمسالاری مبتنی بر آموزههای اسلامی است. بنابراین، دولتی که قرار است همه ملت را اداره کند، نمیتواند در یک حزب خلاصه شود. البته این به معنای ممنوعیت حضور احزاب نیست. حزبی اسلامی، مردمی، پاک و باسابقه که در سراسر کشور شعبه دارد، در خارج روابط بینالملل دارد و همراه با ولایت حرکت میکند، میتواند نقشی مؤثر ایفا کند. اما در انتخاب وزرا و مسئولان، آیا باید همهچیز صرفاً حزبی باشد؟ خیر. اگر در حزب فردی اصلح و شایسته وجود داشت، میتواند برگزیده شود. اما اگر فردی خارج از حزب شایستهتر باشد، انتخاب او به نفع جامعه اسلامی است. آنچه مسلم است، از اول پیروزی انقلاب اسلامی، دولت کاملاً حزبی تشکیل نشده است اما در بعضی از دورها، احزاب نزدیک به دولت پا به صحنه سیاست نهادند و کمک رسان رئیس قوه مجریه شدند، حتی بعد از پایان دولت هم به فعالیتشان ادامه دادند و امروز دارای تشکیلات منسجم هستند. عدهای دیگر هم تشکیلاتی عمل نکردند، اما با این حال از صحنه سیاست دور نیستند و همچنان از عملکرد دولتشان دفاع میکنند. کدام احزاب و در کدام دولتها، به متن سیاست ایران ورود کردند؟ آیا آنها را میتوان احزب دولت ساخته نامید؟
تولد کارگزاران سازندگی در دولت هاشمی
سال ۷۴ حزب کارگزاران سازندگی با محوریت تعدادی از اعضای کابینه هاشمی اعلام موجودیت کرد. کارگزاران از درون دولت هاشمی رفسنجانی متولد شد و یک حزب کاملاً نزدیک به دولت بود و از آن مقطع تا به امروز سنگ دولتِ تکنوکرات هاشمی را به سینه میزند. کارگزارانیها پس از اتمام دولتهای پنجم و ششم به ریاست اکبر هاشمی رفسنجانی همچنان به کنشگری خود ادامه میدهند، به طوری که در حال حاضر هم صاحب یک ارگان رسانهای به نام روزنامه سازندگی هستند و هم در جبهه اصلاحات ایران حضور دارند.
جبهه مشارکت در کنار دولت اصلاحات
رئیس دولتهای هفتم و هشتم با هاشمی رفسنجانی یک نقطه اشتراک داشت؛ یاران خاتمی هم پس از تشکیل دولت، حزب تشکیل دادند. سال ۷۷ جبهه مشارکت ایران اسلامی با حضور نزدیکان رئیس جمهور اسبق اعلام موجودیت کرد و تا سال ۸۸ به عنوان یک حزب شناخته شده در جریان اصلاح طلب فعالیت میکرد، اما از انجا که نیروهای صاحب نام و تاثیرگذار مشارکت همچون حجاریان، تاج زاده و رجبعلی مزروعی در فتنه ۸۸ دمیدند، با حکم دستگاه قضا، مشارکت منحل شد.
سوال اساسی اینجا است: آیا مشارکتیها، حزب دولت ساخته بودند؟
سعید شریعتی، عضو پیشین جبهه مشارکت میگوید: ایده تفکر ساختن این حزب به پیش از انتخابات برمیگشت و محور آن هم خود آقای خاتمی در حلقه آیین بود که به ضرورتهای تشکیل یک حزب فراگیر در سال ۱۳۷۵ رسیده بودند اما فرصت تشکیل ستاد انتخاباتی آقای خاتمی، این جریان را از نیرویی سراسری تغذیه کرد که در ستاد انتخاباتی فعالیت میکردند.
از خرداد ۱۳۷۶ تا آذر ۱۳۷۷، نیروها در دو جریان فعال بودند؛ یکی تشکیل دولت آقای خاتمی و جذب نیروهایی که در انتخابات به کمک آقای خاتمی آمده بودند و بخشهایی هم به تشکیل جبهه مشارکت مشغول شدند تا اینکه رسماً در آذر ۱۳۷۷ جبهه مشارکت ایران اسلامی بیانیه اعلام حضور خود را با امضای ۱۱۰ نفر از فعالان سیاسی شناختهشده وقت (با ترکیبی از نیروهایی که پیش از آن در جریانهای دانشجویی دهه ۶۰ فعال بودند و نیروهایی که در وزارت کشور با آقای خاتمی همکاری داشتند و بخشی از روزنامهنگاران و همچنین بخشهایی از نیروهای فعال در انجمنها مانند انجمن اسلامی معلمان) منتشر کرد و بعد از آن یک حلقه ۱۱۰ نفر دیگری هم تشکیل شد تا اینکه به اولین کنگره حزب در تیرماه ۱۳۷۹ رسیدیم. اظهارات شریعتی نشان دهنده آن است که یاران خاتمی نقش تاثیرگذاری در پیروزی او در انتخابات دوم خرداد ۷۶ ایفا کردند و در تشکیل دولت اصلاحات سهیم بودند و در دوره «پسا انتخابات» از نام و تابلوی خود یعنی «مشارکت» رونمایی کردند، بنابراین میتوان آن را یک تشکل دولت ساخته نامید.
دولت احمدینژاد و حلقه بهاریها
محمود احمدی نژاد و یاران او در ۸ سال حضورش حزبی تشکیل ندادند اما وقتی رئیس دولتهای نهم و دهم از پاستور خداحافظی کرد، یارانش با حلقهای به نام «بهاریها» دور هم جمع شدند. سایت دولت بهار نیز به ترویج گفتمان آنها میپردازد. احمدینژاد رفت و روحانی کلید دار پاستور شد. طرفداران شیخ دیپلمات در حزب اعتدال و توسعه در انتخابات سال ۹۲ و ۹۶ تمام قد از او حمایت کردند و در دوره «پسا انتخابات» هم چهرههایی همچون نوبخت، واعظی و جنتی راهی کابینه شدند، براین اساس نقش اعتدالیها هم در تشکیل دولت اعتدال پُرنگ بود.
وفاق، حزب میشود؟
شهید رئیسی اردیبهشت سال ۱۴۰۳ شهید شد. حامیان و یاران او حزب تشکیل ندادهاند و بنیاد شهید رئیسی تنها مجموعهای نزدیک به آنها است. اما دولت چهاردهم...
یکسال از عمر دولت پزشیکان میگذرد و یاران نزدیک به او حزب یا تشکیلاتی پایه گذاری نکردهاند، باید دید آیا حامیان شماره یک وفاق در سه سال آیند مسیر گذشتگان را در پیش میگیرند و حزب تشکیل میدهند؟