آگاه: طبق قانون، تنها پلتفرمهایی که از اتحادیه طلا و جواهر، وزارت اقتصاد یا درگاه ملی مجوزها پروانه فعالیت دارند، مجاز به فروش آنلاین طلا هستند؛ اما بسیاری از سایتها بدون این مجوزها فعال بودهاند. از سوی دیگر، زیرساختهای لازم برای مبادلات امن یا شفاف فراهم نیست. تضمینی برای موجودی واقعی طلا، استاندارد عیار، ذخیرهسازی در بانکها یا حتی نمایش میزان تعهد به کاربران وجود ندارد. معضل اصلی نیز خالیفروشی است؛ یعنی فروش بدون موجودی واقعی. مسئولان از انبوه شکایات در این زمینه سخن گفتهاند؛ مواردی که در آنها پلتفرمها وعده تحویل طلا میدادند، بیآنکه طلای فیزیکی در اختیار داشته باشند یا ذخایر خود را شفاف کنند. طبق قوانین کشور، فروش طلا مستلزم صدور فاکتور رسمی، درج عیار و وزن و پرداخت مالیات بر ارزش افزوده است؛ با این حال بسیاری از پلتفرمها این الزامات را نادیده میگیرند.
روند قضایی و تصمیمات اجرایی
دستگاههای نظارتی و قضایی طی ماههای اخیر با مسدودکردن و پلمب بخشی از این سایتهای غیرمجاز، وارد عمل شدهاند. هر چند این اقدام مانع ادامه فعالیت برخی متخلفان شد، اما بستر قانونی منسجمی برای بازگرداندن اعتماد عمومی و حمایت از سرمایهگذاران خُرد شکل نگرفت. شکایات مکرر از کلاهبرداری یا تحویل طلای تقلبی، اعتماد مردم را خدشهدار کرده است. امروز حتی پلتفرمهای رسمی و دارای مجوز نیز زیر سایه این بدبینی قرار گرفتهاند. سرمایهگذاران کوچک بیشترین آسیب را دیدهاند؛ کسانی که به امید حفظ اندوخته خود وارد بازار شدند، اما زیانشان در برخی موارد جبرانناپذیر بوده است.
پیگیری حقوقی نیز آسان نیست. بسیاری نمیدانند باید به کدام مرجع مراجعه کنند، چه مدارکی لازم دارند یا اصلا فروشنده قابلشناسایی و تعقیب است یا نه. دشواری کار، زمانی دوچندان میشود که پلتفرم خارجی باشد یا سرور در خارج کشور قرار داشته باشد. این نابهسامانی، تنها به زیان افراد ختم نمیشود؛ امکان بروز پولشویی، فرار مالیاتی، عرضه طلای بیعیار و تقلبی نیز بیشتر میشود. نتیجه، تاثیر منفی بر قیمت طلا، نرخ ارز، تورم و ثبات بازار مالی کشور است.
خالیفروشی طلا و باردیگر ماجرای کوروش کمپانی
«خالیفروشی» در بازار طلا، به معنای فروش طلایی است که در واقعیت موجود نیست؛ یعنی فروشنده ادعا میکند کالا را دارد یا خواهدداشت، درحالیکه پشتوانه فیزیکی کافی ندارد یا تحویل فیزیکی را مشروط به گذشت زمان یا رسیدن به حد نصاب میکند. چرا اسم کوروش کمپانی به میان آمد؟ بعد از پروندههای معروف کلاهبرداری، مانند سکه ثامن و کوروش کمپانی، توجه عمومی به خطرات خالیفروشی در بازار طلا بیشتر شد. رسانهها ازجمله ما بارها هشدار دادیم که برخی پلتفرمهای طلای آنلاین با تبلیغات گسترده، اعلام فروش طلا با هر مبلغی و امکان تحویل فیزیکی بعد از رسیدن به حد معینی، در واقع روش خالیفروشی را اجرا میکنند. برخی سایتها امکان خرید طلای آبشده را با مبالغ بسیار کم (مثلا صدهزار تومان یا کمتر) فراهم کردهاند، اما امکان تحویل طلای فیزیکی تنها زمانی وجود دارد که سرمایه به حداقل وزن معینی برسد. فروشندگان ادعا میکنند که طلای آبشده عرضه میکنند که دارای عیار و وزن مشخص است، ولی خریدار عموما نمیتواند قبل از خرید حضوری یا دریافت فیزیکی، از صحت ادعا مطمئن شود. سرمایهگذاران خرد ممکن است، پول بدهند، اما طلای فیزیکی دریافت نکنند یا طلایی که دریافت میشود، عیار واقعی نداشته باشد. ابهام در مسئولیتپذیری قانونی فروشنده وجود دارد و مشتری نمیداند که آیا مجموعهای که قصد خرید از آن را دارد، آیا مجوز صنفی یا اتحادیه دارد یا خیر! خلاصه اینکه به این شکل، اعتماد عمومی نسبت به بازار طلا آسیب میبیند و احتمال بروز شکایات زیاد میشود. پس با این شوق و علاقه مردم به خرید کالای لوکسی مثل طلا، چاره چیست؟ فروشندگان آنلاین باید موجودی فیزیکی طلا را تضمین کنند و تعهد بدهند که این موجودی تحت نظارت بانکی یا در مکانی امن نگهداری میشود. از سویی، فروشندگان موظف باشند پیش از خرید مجوز فعالیت خود (اتحادیه، درج درگاه ملی مجوزها، صنفی و تجارت) را ارائه کنند. نظارت مداوم دستگاههای دولتی و قضایی شامل پلیس، اتحادیه طلا و وزارت صمت بر پلتفرمها، تبلیغات و تعهدات فروشندگان بسیار ضروری بهنظر میرسد.
چرایی یک بحران
چرا این بحران شکل گرفت؟ یکی از دلایل اصلی، شرایط اقتصادی و تورم بالا بود که مردم را به سمت طلا بهعنوان پناهگاه امن سوق داد. تا پیش از ایجاد درگاه ملی مجوزها و نظارت جدی اتحادیهها، بسیاری از پلتفرمها بدون مجوز رشد کردند. تبلیغات گسترده در شبکههای اجتماعی و استفاده از اینفلوئنسرها نیز به رونق این بازار کمک کرد. سرمایهگذاران خُرد که توان خرید سکه یا ورود جدی به بورس را نداشتند، جذب این پلتفرمها شدند؛ زیرا با مبالغ اندک میتوانستند سهمی از طلا داشته باشند. اما این جذابیتها پشتوانه واقعی نداشت.
بازار فروش آنلاین طلا در ایران، امروز در نقطهای بحرانی ایستاده است؛ بازاری که ظرفیت بالایی برای توسعه و پاسخ به نیاز مردم دارد، اما بدون مقررات دقیق، شفافیت و زیرساختهای امن، بیش از آنکه به فرصت اقتصادی تبدیل شود، تهدیدی برای اعتماد عمومی و ثبات مالی خواهد بود. شمارش معکوس برای پایان فعالیت پلتفرمهای بیپشتوانه، فرصتی است برای دولت و نهادهای قانونی تا ساختاری را ایجاد کنند که هم سرمایهگذاران خُرد در آن احساس امنیت کنند، هم بازار طلا شفاف، منصفانه و قابل اعتماد شود. زیرا حقیقت روشن است: این را قبلا در سرمقالهای در همین روزنامه گفته بودیم؛ هیچ درختی، سکه طلا نمیدهد.
با آگاهی دل به دریا بزنید
تا بازار پلتفرمهای طلا به سمت شفافیت، انصاف و امنیت حرکت کند و در این زمینه به ثبات برسد، شما دقیقتر باشید و این نکات را به خاطر داشته باشید: هر پلتفرمی که طلا میفروشد، باید ذخیره واقعی طلا داشته باشد؛ طلاهای فروخته شده یا تعهدشده نزد بانک معتبر ذخیره شود، عیار استاندارد داشته باشد و امکان کنترل عمومی آن موجود باشد. اطلاعاتی مانند نام مالک، محل ثبت شرکت، مجوزهای موجود، تعهدات به کاربران، نحوه تحویل طلای فیزیکی یا تامین طلای آبشده، باید واضح و قابلدسترس باشد. پیش از سرمایهگذاری، درخواست مجوز فعالیت، نام کامل شرکت، محل ثبت، مسئول حقوقی، تماسها و سابقه آنان را بررسی کنید.
مطمئن شوید که عیار طلا مشخص است (۱۸، ۲۴ یا عیار اعلام شده) و در قرارداد یا فاکتور، درج شده باشد. بپرسید طلاهایی که به فروش میرسد، فیزیکی هستند یا تعهدی صرفا روی کاغذ؛ آیا ذخیره طلای فیزیکی، نزد بانک یا انبار مورد تایید وجود دارد؟ وزن، عیار، قیمت طلا در لحظه معامله، سود فروشنده، اجرت ساخت، مالیات و سایر هزینهها برایتان مشخص و در دسترس باشد. ازهزینهکردن مبالغ بیش از توان پساندازتان خودداری کنید. گزینههای مالی دیگر مانند گواهی سپرده طلا در بورس، صندوقهای طلا و داراییهای مولد را نیز در نظر بگیرید. رسیدها و مدارک مالی را نگه دارید؛ پیامکها و مکاتبهها را ذخیره کنید؛ در صورت امکان قرارداد کتبی یا الکترونیک معتبر داشته باشید. اگر شرایط قرارداد یا پلتفرم مبهم است، با وکیل متخصص مشورت کنید. از درگاههای معتبر بانکی، استفاده و از واریز وجه به حسابهای شخصی غیرشفاف پرهیز کنید. در جریان اعلامیهها و هشدارهای رسمی دستگاههای نظارتی مانند بانک مرکزی، اتحادیه طلا، قوه قضاییه و پلیس فتا باشید و اخبار و گزارشهای این حوزه را پیگیری کنید.
فصل تازه ساماندهی پلتفرمهای آنلاین طلا
بانک مرکزی، ضوابط اجرایی فعالیت پلتفرمهای آنلاین خرید و فروش طلا را تا پایان هفته یا اوایل هفته آینده ابلاغ خواهد کرد. این ضوابط بیش از ۵۰۰پلتفرم فعال در این بازار پرریسک را مشمول سختگیرانهترین الزامات نظارتی قرار میدهد. هدف از تدوین این چارچوب، شفافسازی معاملات، صیانت از حقوق خریداران و کاهش مخاطرات ناشی از فعالیتهای بیپشتوانه در بازار طلا عنوان شده است. نوشآفرین واقفی، معاون فناوریهای نوین بانک مرکزی درباره آخرین وضعیت تدوین چارچوب فعالیت پلتفرمهای آنلاین طلا میگوید: «ضوابط اجرایی این آییننامه در کمیسیون اقتصادی دولت در حال بررسی است و نهایتا این هفته یا اوایل هفته آینده مصوبه الزامات اجرایی مشخص و ابلاغ خواهد شد.» بهگفته او هدف از این ضوابط شفافسازی معاملات، حفاظت از حقوق خریداران و کاهش خطرات ناشی از فعالیتهای بیپشتوانه در این بازار است.
بازاری بزرگ، اما بیقاعده
بررسیها نشان میدهد که طی دو سال گذشته بیش از ۲.۵ تن طلا میان حدود سه میلیون کاربر فعال در بیش از ۵۰۰ پلتفرم آنلاین جابهجا شده؛ بازاری که به گفته معاون دادستانکل کشور، بخش قابلتوجهی از آن بدون مجوز رسمی فعالیت است و عملا بدون نظارت موثر اداره میشود.بانک مرکزی برای ساماندهی این بازار بیضابطه، فهرستی از سختترین الزامات را روی میز گذاشته است؛ شروطی که بهگفته کارشناسان، اجرای کامل آنها میتواند بیش از نیمی از پلتفرمهای فعال را از گردونه خارج کند؛ این الزامات نهتنها از بروز تخلفات گستردهای مانند معاملات بیپشتوانه، قیمتسازی و پولشویی جلوگیری میکند، بلکه ساختار فعالیت را بهسمت شفافیت و پاسخگویی سوق میدهد. شامل: ذخیره واقعی طلا در بانک کارگشایی و تبدیل آن به شمش استاندارد، تا دیگر خبری از طلای کاغذی و بدون پشتوانه نباشد. احراز هویت کامل کیفپولهای دیجیتال پیش از هر معامله، برای شناسایی دقیق طرفین تراکنش. ثبت تمامی تراکنشها در سامانه جامع تجارت، بهمنظور رصد دائمی جریان طلا و وجوه نقد. تسویه ریالی حداکثر ظرف ۴۸ ساعت پس از انجام معامله، برای جلوگیری از بلوکهشدن طولانیمدت پول کاربران. اخذ تاییدیه امنیتی پلیس فتا، پیش از ادامه فعالیت با هدف جلوگیری از کلاهبرداری و حملات سایبری؛ این شروط اگرچه راه را برای فعالیتهای پرریسک و پلتفرمهای غیرمجاز سخت میکند، اما در عمل میتواند به بازسازی اعتماد عمومی و تثبیت بازار منجر شود.
سازوکار نظارت باید مشخص شود
سردار حسین رحیمی، رئیس پلیس امنیت اقتصادی در واپسین ماههای سال گذشته گفت که به دلیل اقبال گستردهای که شهروندان نسبت به خرید طلا از سکوهای خرید دارند، پلیس امنیت اقتصادی برای تامین امنیت اقتصادی و روانی جامعه به این موضوع وارد شد. البته دادن مجوز به سکوها، از چهار سال قبل آغاز شد و برای صدور مجوز ۱۸ بند پیشبینی شدهبود که در حال حاضر مشخص شده این دستورالعمل دارای ضعفهایی است؛ ازجمله اینکه اطمینانی برای محل نگهداری طلاهای خریداری شده، وجود ندارد. بنابراین پلیس امنیت اقتصادی بعد از صورتدادن پیگیریهای لازم، بالغ بر یک و نیم تن طلا تحویل گرفت و در حال حاضر در دو بانک کارگشایی و بانک ملت نگهداری میشود. جالب این است که بانکهای عامل هم برای تحویل گرفتن این مقدار طلا همکاری نمیکردند. بهگونهای که پلیس ناگزیر شد طلاهای موردنظر را برای مدتی در پلیس امنیت اقتصادی نگهداری کند. سردار رحیمی درباره میزان طلای خریداری شده و میزان سرمایهای که برای خرید پرداخت شدهاست، میگوید: «اکنون میزان خرید مشخص نیست. به همین دلیل باید ساز و کارهای لازم برای نظارت پلیس و دستگاههای نظارتی تعریف شود. بررسیها در اینباره نشان میدهد بیش از ۱۰ میلیون نفر اقدام به خرید کردهاند، اما مشخص نیست این موضوع چگونه کنترل و نظارت میشود که سازوکار نظارت روی این سکوها باید تعریف شود.»
سرابی که سرمایههای مردم را میبلعد
بازار طلا در ایران سالهاست که به چشم مردم، محلی امن برای حفظ ارزش داراییها و پشتوانه روزهای سخت اقتصادی دیده میشود. در خانه، بسیاری از خانوادهها حتی مقدار اندکی طلا، نه صرفا بهعنوان زیور، بلکه بهعنوان امانتی برای روز مبادا نگهداری میشود. اما این روزها اصطلاحی نگرانکننده بیش از گذشته به گوش میرسد: خالیفروشی در بازار طلا؛ پدیدهای که اگر جدی گرفته نشود، میتواند امنیت روانی و مالی بخش بزرگی از جامعه را به خطر اندازد. خالیفروشی یا همان فروش دارایی که وجود خارجی ندارد، در ذات خود نوعی سوداگری و قمار اقتصادی است. در این شیوه، معاملهگر بدون آنکه حتی یک گرم طلا در اختیار داشته باشد، آن را روی کاغذ میفروشد و به امید تغییرات قیمتی در آینده، سود میجوید. شاید این رفتار در ظاهر، بخشی از بازیهای مالی بازار بهنظر برسد، اما حقیقت تلخ آن است که قربانیان اصلی چنین بازیهایی، نه دلالان بزرگ بلکه مردم عادی هستند؛ همان خانوادههایی که طلای خانگیشان را سایه امنی برای آینده فرزندان میدانند. پیامدهای اجتماعی خالیفروشی فراتر از یک زیان مالی فردی است. وقتی خانوادهای به امید سود یا حفظ ارزش پولش وارد چنین معاملهای میشود و ناگهان با ناپدیدشدن فروشنده یا کالای خریداری شدهاش مواجه میشود، تنها سرمایهاش نیست که دود میشود، بلکه اعتمادش به بازار، به قانون و حتی به جامعه نیز از بین میرود. بیاعتمادی گسترده به بازار طلا، به مرور میتواند جایگاه این پناهگاه سنتی را در ذهن مردم متزلزل کند و امنیت روانی جامعه را بر هم بزند؛ جامعهای که در آن اعتماد بشکند و فرو بریزد، دیر یا زود در برابر بحرانهای اقتصادی و اجتماعی بیدفاع خواهد ماند. از سوی دیگر، نبود شفافیت و ضعف نظارت بر این معاملات به رشد قارچگونه سوداگران دامن میزند؛ سوداگرانی که با تبلیغات فریبنده، وعده سودهای کلان و سریع میدهند. اما در عمل تنها چیزی که بر جا میگذارند، خسارتهای سنگین و سرخوردگی جمعی است. این چرخه، اگر مهار نشود میتواند به یک بحران ملی تبدیل شود.راهکار روشن است؛ نظارت سختگیرانه، برخورد قاطع با متخلفان و مهمتر از همه آگاهیبخشی عمومی. مردم باید بدانند که طلا تنها زمانی امن است که بهطور واقعی در دسترس باشد؛ نه روی کاغذ، نه در قراردادهای مشکوک و نه در وعدههای فروشندگان بینام و نشان. ما بهعنوان رسانه، طی مدت اخیر بارها وظیفه اطلاعرسانی در این زمینه را انجام دادهایم تا موج تازهای از خسارتها شکل نگیرد، اما وظیفه اصلی برعهده مسئولان بالادست است که با وضع قوانین بازدارنده، مانع یک سرخوردگی و ورشکستگی جمعی شوند. بازار طلا باید همچنان مأمن اعتماد خانوادهها باقی بماند، نه میدان سراب و خالیفروشی. این هشداری است برای امروز، پیش از آنکه دیر شود.
۵۰۰ سکوی پلتفرم فعال و فروش سایتی طلا، در فضای مجازی مشغول فعالیت هستند که بخش قابلتوجهی مجوز رسمی ندارند.
۲.۵ تن طلا، بین کاربران در این پلتفرمها طی دو سال اخیر جابهجا شده است.
سه میلیون کاربر فعال در این پلتفرمها، طی دو سال اخیر درگیر این معاملات بودهاند.
۱۰ میلیون نفر از این پلتفرمها طلای آبشده خرید کردهاند.
۸۱۲ کیلوگرم طلا، مقدار طلای تعهد شده نزد برخی پلتفرمها، در سه پلتفرمی است که آمار دادهاند.
۱.۵ تن طلا از بعضی پلتفرمها، توسط مراجع نظارتی جمعآوری شد و در اختیار بانکهای عامل قرار گرفت.
۱۳۳۷ درخواست برای مجوز فعالیت در حوزه طلای آنلاین بود که ۲۶۱ مورد آن پذیرفته شده و اطلاعات آنها در درگاه ملی مجوزها ثبت شده است.