آگاه: نقش دین در زیستجهان بشر، بهویژه در جوامعی با بافت سنتی- دینی مانند ایران، صرفا به عرصه عبادات و مناسک ختم نمیشود. مردم در مواجهه با مسائل نوظهور، به دنبال پاسخهایی هستند که علاوه بر عقلانیت، رنگ ایمان نیز داشته باشند. نمونههای متعددی از این نیاز در جامعه امروز مشاهده میشود:
آیا استفاده از هوش مصنوعی در تصمیمگیریهای مهم اخلاقی جایز است؟
آیا تغییر جنسیت از منظر دینی پذیرفته است؟
چگونه با بحران محیطزیست از منظر فقهی برخورد کنیم؟
آیا سبکهای جدید زندگی مانند فرزندآوری اختیاری یا ازدواج سفید را میتوان در چارچوب فقه تحلیل کرد؟
در چنین شرایطی، حوزه علمیه بهعنوان مرجع فکری- دینی باید توان ارائه پاسخ داشته باشد. این نهتنها انتظار مردم، بلکه مطالبه رهبری نظام اسلامی نیز بوده است؛ آنجا که حضرت آیتالله خامنهای بارها بر ضرورت فقه نظام، فقه حکومتی و اجتهاد متناسب با مسائل نوپدید تاکید کردهاند. ایشان در بیاناتی در دیدار با طلاب و فضلای حوزه علمیه قم (۱۳۹۵) بهصراحت میفرمایند: «حوزه باید پاسخگوی نیازهای امروز و فردای جامعه باشد؛ اگر ما فقه نظام و فقه زندگی معاصر را تولید نکنیم، دیگران با تئوریهای سکولار جای آن را پر خواهند کرد.» البته مشخصا اجتهاد شیعی به دلیل پویایی ذاتیاش، از دیرباز توانسته خود را با نیازهای جامعه تطبیق دهد؛ اما پرسش اینجاست که آیا این ظرفیت بالفعل شده است یا همچنان بالقوه باقی مانده؟ در پاسخ باید گفت که تلاشهایی جدی در این زمینه وجود داشته است، اما هنوز با وضعیت مطلوب فاصله داریم. برخی مصادیق مثبت عبارتاند از:
ورود فقه به موضوعات پزشکی نوین مانند پیوند اعضا، لقاح مصنوعی، مرگ مغزی و حقوق بیمار.
تحلیل فقهی مسائل زنان مانند قضاوت زنان، نقش آنها در سیاست و خانواده، اگرچه هنوز اختلافنظرهایی در این زمینه وجود دارد. فقه حکومتی و فقه اقتصادی که توسط برخی اندیشمندان مانند آیتالله جوادی آملی، آیتالله مصباح یزدی، شهید صدر و اخیرا اندیشکدههای حوزوی دنبال شدهاند.
با این حال، نقدهای جدی نیز مطرح است:
واکنشمحور بودن حوزه: حوزه غالبا زمانی وارد بررسی مسائل جدید میشود که بحران یا مطالبه عمومی شکل گرفته باشد، نه از موضع پیشدستانه.
ضعف در فقه سبک زندگی: مثلا درباره معماری اسلامی، روابط اجتماعی مدرن، نحوه مصرف رسانه و فضای مجازی هنوز چارچوبهای منسجم فقهی ارائه نشده است.
کُندی ساختار تولید علم در حوزه: که باعث میشود پاسخهای فقهی با تاخیر و در قالب رسالههای فردی منتشر شوند، نه در قالب گفتمانهای جامع اجتماعی.
مقام رهبری از معدود شخصیتهایی هستند که هم جایگاه فقیه دارند و هم دغدغه راهبردی نسبت به تمدن اسلامی. ایشان بارها با عباراتی همچون «تحول در حوزه»، «فقه پیشرو» و «نظامسازی دینی» بر لزوم روزآمدی فقه تأکید کردهاند. در بیانیه گام دوم انقلاب نیز بهصراحت آمده است که علومانسانی و اسلامی باید مبتنی بر معارف اسلامی بازسازی شوند.
در دیدارهای متعدد با طلاب، رهبری بر چند محور تاکید کردهاند: عبور از فقه فردی به فقه تمدنی، ایجاد ساختارهای تحقیق جمعی و نهادی در حوزه، مواجهه فعال با مسائل زنان، نه از موضع دفاع بلکه تبیین و اقناع.
اما متاسفانه بخش زیادی از این مطالبات، هنوز در مرحله گفتمان مانده و به صورت سیاستگذاری کلان یا آموزشی در حوزه نهادینه نشده است.
مسائل مربوط به زنان یکی از جدیترین چالشها برای حوزههای علمیه است. تغییر نقشهای اجتماعی، رشد تحصیلات، افزایش اشتغال و نیز پرسشهای بنیادین درباره حقوق زن، نیازمند پاسخهای روشن و اقناعی است. با این حال، فقه سنتی عمدتاً با نگاه محافظهکارانه به این حوزه پرداخته است.
بهعنوانمثال برخی دیدگاهها درباره نابرابری دیه یا ارث، بدون تبیین فلسفه آن، باعث بدفهمی و اعتراضات اجتماعی شدهاند. یا نقش زنان در مدیریت، مرجعیت، قضاوت و حتی تدریس در حوزه هنوز محل اختلاف است. همچنین گفتوگو با ادبیات جدید حقوق بشر یا فمینیسم اسلامی بهندرت در حوزه دیده میشود، در حالی که میتوان از این فضا برای تقویت مبانی خودی بهره برد.
البته تلاشهایی نیز در جریان است. مرکز تحقیقات زن و خانواده، وابسته به حوزه علمیه قم، در سالهای اخیر مطالعات مهمی در این زمینه منتشر کرده است. از سوی دیگر حضور زنان در عرصه اجتهاد، پژوهش و حتی درس خارج افزایش یافته و چهرههایی چون آیتالله فاطمه حرّانی یا دکتر حکیمی در حال تغییر این فضا هستند. همچنین برخی درسهای خارج زنان در حوزه قم، موضوعاتی مانند عدالت جنسیتی، نقشزن در خانواده و فقه خانواده را محور قرار دادهاند که قدمی رو به جلوست.
اما با این وجود پیشروی سریع تکنولوژی، حوزه را با چالشهای بیسابقهای مواجه کرده است. هوش مصنوعی، متاورس و واقعیت افزوده مفاهیمی هستند که بهزودی نهتنها اخلاق، بلکه فقه عبادات، معاملات و حتی هویت انسانی را تحت تاثیر قرار خواهند داد. تغییر سبک زندگی دیجیتال، روابط آنلاین، اقتصاد پلتفرمی، سبک مصرف و حتی تغییر نهاد خانواده (مثل زندگیهای بدون فرزند یا بدون ازدواج) نیز مسائلی هستند که نمیتوان نسبت به آنها بیتفاوت ماند. دیگر اینکه تحول در آموزش دینی، یعنی آموزش مجازی، شبکههای اجتماعی و زیست علمی در فضای سایبری، نیاز به بازنگری در روشهای سنتی آموزش حوزه دارد. در این مسیر، حوزه اگر بخواهد همچنان مرجعیت دینی و فکری جامعه را حفظ کند، باید به جای رویکرد دفاعی یا واکنشی، نقش آیندهساز و راهبردی را برعهده بگیرد. این به معنای ایجاد رشتههای بینرشتهای، تربیت مجتهدان با شناخت دقیق از علوم روز، و ایجاد تعامل فعال با دانشگاهها و نهادهای نوآور است. ازاینرو نقش حوزه در قبال مسائل نوپدید، یکی از مسائل سرنوشتساز برای آینده اسلام در دنیای مدرن است. هرچند حوزه علمیه ظرفیت بینظیری برای پاسخگویی به نیازهای روز دارد، اما فعلیت این ظرفیت نیازمند تحول ساختاری، فکری و نهادی است. اگر حوزه بخواهد همچنان مرجع اندیشه دینی و اجتماعی مردم باقی بماند، باید از حاشیهنشینی فاصله گرفته و در مرکز تحولات، نقش فعال، تولیدگر و تمدنساز ایفا کند. همانطور که مقام رهبری تاکید کردهاند، حوزه نمیتواند با فقه فردی و سنتی، پاسخگوی نیازهای تمدنسازی اسلامی باشد. حوزه آینده باید حوزهای باشد که هم عمق سنت را حفظ کند، هم به افق آینده چشم بدوزد؛ این نیازمند شجاعت در نقد خود و جسارت در ورود به عرصههای جدید است.
۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۳:۲۴
کد خبر: ۱۲٬۸۶۵
محمدحسین شیخ شعاعی: آیا سنت میتواند پاسخگوی سرعت تغییرات دنیای مدرن باشد؟ این پرسشی است که در مواجهه با حوزههای علمیه، فقه سنتی و اندیشه دینی در جامعه امروز ایران و جهان اسلام، به شکلی جدی مطرح میشود. جامعه امروز با پدیدههایی همچون پیشرفتهای فناورانه، تغییرات اقلیمی، تحولات سبک زندگی و دغدغههای نوین زنان روبهروست؛ مسائلی که پاسخ به آنها صرفا در حوزه علومتجربی خلاصه نمیشود، بلکه نیازمند هدایتهای معرفتی، اخلاقی و دینی نیز هست. اینجاست که حوزههای علمیه بهعنوان یکی از کهنترین نهادهای تولید فکر دینی، با پرسشی بنیادین مواجهاند: آیا توانستهاند با این تحولات همگام شوند یا در حاشیه تحولات جاماندهاند؟

نظر شما