۳ خرداد ۱۴۰۴ - ۲۲:۴۴
کد خبر: ۱۳٬۲۱۴

بازگشت پر سروصدای استالین

علی ودایع _ کارشناس سیاست خارجی

ژوزف استالین به‌تنهایی دوگانه عشق شدید و نفرت شدید را به رادیکال‌ترین شکل ممکن همراه دارد. برخی می‌گویند او رهبر شوروی در جنگ جهانی دوم بوده است و گروهی بزرگ‌ترین قاتل روسیه خطاب می‌کنند.

بازگشت پر سروصدای استالین

آگاه: فارغ از مناقشه تاریخی درباره نقش استالین، او بازگشته است. مجسمه دیواری با رنگ‌ولعاب هنر شوروی در اندازه واقعی در ایستگاه متروی تاگانسکایا، نگاه مسکو را به خود خیره کرده است. مجسمه استالین در میدان سرخ مسکو، در حالی که جمعیتی از شهروندان شوروی او را با تحسین نگاه می‌کنند؛ رونمایی شده است. این مجسمه، بازسازی بنای یادبودی است که در سال ۱۹۵۰، سه سال قبل از مرگ استالین، در همان ایستگاه رونمایی شد. متروی مسکو اعلام کرد که بنای یادبود اصلی استالین در سال ۱۹۶۶، زمانی که ایستگاه متروی تاگانسکایا میزبان آن بود، گم شد. مترو مسکو در بیانیه‌ای اعلام کرد که نسخه جدید این بنای یادبود که در ۱۵ مه به عموم مردم ارائه شد، یکی از هدایای آن به مسافران برای بزرگداشت نودمین سالگرد سیستم حمل‌ونقل گسترده، آراسته و مشهور به کارآمدی بود. عنوان اصلی مجسمه دیواری ایستگاه متروی تاگانسکایا، سپاس مردم از رهبر و فرمانده، به نقش استالین در پیروزی اتحاد جماهیر شوروی در جنگ جهانی دوم اختصاص داده شده است. روسیه در نهم مه، هشتادمین سالگرد شکست آلمان نازی را به بی‌سابقه‌ترین شکل پس از شروع جنگ اوکراین گرامی داشت.

بازگشت پر سروصدای استالین

چالش قهرمان و قاتل
در نگاه برخی شهروندان روس به‌وضوح می‌توان شوروشعف را مشاهده کرد. یوگنی ایوانف ساکن مسکو، می‌گوید که این مرد (استالین)، چیزهای زیادی خلق کرد. او چیزی برای افتخار دارد و خراب‌کردن آن کار ما نیست. یک مرد کاری انجام داد. ما باید به کاری که او انجام داد احترام بگذاریم. در پایین پای استالین، انبوهی از میخک‌های قرمز وجود دارد و در مقابل، جمعیتی از مسافران در حال سلفی گرفتن، ازدحام کرده‌اند. کریل فرولوف، یکی دیگر از ساکنان پایتخت، اذعان می‌کند که سابقه استالین متناقض است و نمی‌توان او را خوب نامید؛ اما او گفت که نقش استالین به عنوان یک پیروز در جنگ جهانی دوم و صنعتی‌سازی موفقیت‌آمیز اتحاد جماهیر شوروی به این معنی است که او به نتایج واقعی دست یافته و شایسته به یاد ماندن است. ولادیمیر پاترف هم می‌گوید که این مرد بیش از هر کس دیگری برای کشور ما کار کرد. به همین دلیل فکر می‌کنم این (بنای یادبود جدید) خوب است و باید تعداد بیشتری از آن ساخته شود. زیرا نسل مثلا دهه ۲۰۰۰ و بعد از آن، اصلا نمی‌دانند این کیست. در طرف مقابل، اپوزیسیون روسیه موضع‌گیری کرده و رسانه‌های غربی به‌شدت آنها را مورد توجه قرار می‌دهند. سوتلانا با ناباوری می‌پرسد: آنها چه فکر می‌کردند؟! چند نفر تحت رهبری او مردند؟ ناگهان او اینجا ظاهر می‌شود، این خون‌آشام. چطور چنین چیزی ممکن است؟!
حزب لیبرال یابلوکو اعتراض رسمی خود را علیه آنچه بازگرداندن بنای یادبود یک مستبد و دیکتاتور نامید، صادر کرد و از متروی مسکو خواست که به جای آن، بر بزرگداشت قربانیان سرکوب‌های استالین تمرکز کند. یابلوکو در بیانیه‌ای گفت: بازگشت نمادهای استالینیسم به مسکو، تف‌کردن به چهره تاریخ و عملی تمسخرآمیز علیه نوادگان سرکوب‌شدگان است. ناگفته نماند، نیکیتا خروشچف رهبر اتحاد جماهیر شوروی، در سال ۱۹۵۶ تکفیر رهبری پیشین را کلید زد و تصاویر استالین بعدا به عنوان بخشی از کمپین استالین‌زدایی به طور سیستماتیک حذف شدند. در سال‌های اخیر، برخی بناهای یادبود استالین در برخی مکان‌ها دوباره ظاهر شده‌اند. گفته می‌شود که مجسمه گم شده به دستور شخص خروشچف برداشته شده بود.

زندگی با مرد پولادین
به نوشته روزنامه مسکو تایمز، زمانی که ولادیمیر پوتین در آغاز هزاره جدید به ریاست‌جمهوری رسید، تعداد انگشت‌شماری از این مجسمه‌ها و بناهای یادبود استالین در سراسر روسیه وجود داشت. امروزه، بیش از ۱۰۰ عدد از آنها در شهرهای بزرگ و مناطق دورافتاده‌تر روسیه نصب شده‌اند. با رونمایی از تعداد بیشتری از آنها، به‌ویژه برای بزرگداشت روز پیروزی، به نظر می‌رسد که بنای یادبود استالین به طور فزاینده‌ای به بخشی از زندگی روزمره در روسیه پوتین تبدیل شده است. کرملین صراحتا در حال بازتعریف نقش استالین در تاریخ سیاسی روسیه است؛ اتفاقی که مطلوب غرب‌گرایان نیست، اما مبتنی بر فرهنگ سیاسی روسیه، استالین نقش پدربزرگ در جنگ را ایفا کرده است. جای تعجب نیست که مجسمه بنای یادبود تاگانسکایا همزمان با روز پیروزی رونمایی شود. طبق برنامه، ولگوگراد اکنون در مراسم یادبود سالانه به استالینگراد تغییر نام می‌دهد تا خاطرات نبردی را که ورق را در جنگ جهانی دوم برگرداند. در فرهنگ اواخر استالینیستی با رهبری استادانه رهبر مقدس پیوند نزدیکی یافت، زنده می‌کند. امسال، مقامات منطقه‌ای حتی از هشت تا ۱۰ مه به فرودگاه ولگوگراد تابلوی استالینگراد را نصب کردند. در مقابل، مقامات شوروی حتی در دهه‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ ترجیح می‌دادند از عباراتی مانند نبرد در ولگا استفاده کنند. کیش استالین به عنوان یک فرهنگ فولادین مقابل دشمنان سرزمین مادری در جنگ‌های میهنی قلمداد می‌شود. فرهنگ سیاسی روسیه از ویرانه‌های فروپاشی شوروی رخ‌خود را نمایش می‌دهد. این امر در هیچ کجا به‌اندازه موزه جدیدی که کلیسای جامع وسیع و دولتی نیروهای مسلح در مسکو را احاطه کرده است، آشکار نیست، مجموعه‌ای که نظامی‌گری روسیه را در گذشته و حال گرامی می‌دارد. در داخل موزه، یک نمایشگر چندرسانه‌ای تعاملی، بازدیدکنندگان را دعوت می‌کند تا خود را در روایت پر از شکوه و آسیب دولت از جنگ غرق کنند و سخنان حکیمانه استالین، رهبر بزرگ، را که در میدان سرخ صحبت می‌کند، بشنوند. داستان زمانی پیچیده‌تر می‌شود که بسیاری از یادبودهای جدید استالین که در شهرهای کوچک و روستاهای مناطق روسیه ساخته شده‌اند، توسط مردم محلی تامین مالی شده‌اند. بازگشت استالین به همان اندازه که محصول بخش‌های خاصی از جمعیت است که آرزوی دورانی از عظمت ملی تحت رهبری قدرتمند را دارند. در واقع، به نظر می‌رسد نگرش عمومی نسبت به استالین در این فضای فرهنگ سیاسی روسیه تغییر کرده است. در سال ۲۰۲۳، جامعه‌شناسان اوکراینی دریافتند که تقریبا دوسوم روس‌ها (۶۳درصد)، از جمله تقریبا نیمی از روس‌های ۱۸ تا ۲۴ ساله (۴۸درصد)، نگرش مثبتی نسبت به استالین دارند. می‌توان گفت، نگاه مثبت روس‌ها به شخص استالین و اقتدار شوروی در حال اوج‌گیری است. کرملین در حال تقویت روحیه اقتدار شورویایی با پرستیژ تزاری است؛ شاید این کلیدواژه قفل رفتاری حاکمیت روسیه و حملات غرب را بگشاید. پوتین در مصاحبه‌ها و سخنرانی‌هایش به دو طریق از استالین یاد می‌کند. اولا، او نمونه‌ای از رهبری خردمندانه است: مردی که عمل‌گرایی خشنش او را قادر ساخت تا میلیون‌ها نفر از مردم شوروی را برای خیر و صلاح عمومی در جنگ بزرگ میهنی به کام مرگ بفرستد و حتی ظاهرا پسر خودش را در قربانگاه پیروزی قربانی کند. ثانیا او مردی است که قدرت مطلقش یک اوکراین مصنوعی ایجاد کرد. پوتین علاقه‌مند است استالین را به عنوان یک رهبر دوران جنگ معرفی می‌کند. در طرف مقابل، غرب از استالین به عنوان یک قاتل بی‌رحم تصویر می‌کند.

استراتژی اقتدار
اوضاع داخلی روسیه پس از انقلاب ۲۰۱۴ اوکراین و پیروزی غرب‌گرایان اوکراین به سمت تقابل با غرب برای دفاع از سرزمین مادری حرکت کرده است. تاریخ برای روسیه موتور محرک فرهنگ سیاسی و اراده برای اعمال دکترین کرملین محسوب می‌شود. پدربزرگ قهرمان و جنگ میهنی کلیدواژه‌های مسکو به عنوان نمادهای قدرت روسیه محسوب می‌شود. در شرایط تنش با غرب پس از جنگ اوکراین، برخی نمادهای دوران شوروی (مانند استالین) ممکن است به عنوان ابزاری برای تقویت هویت ملی و مقاومت در برابر فشارهای خارجی مورد استفاده قرار گیرند. نظرسنجی‌ها در روسیه نشان می‌دهد که به‌رغم انتقادات از دوره استالین (مانند سرکوب‌های سیاسی)، برخی شهروندان به‌ویژه نسل مسن‌تر، او را به دلیل نقشش در صنعتی‌سازی و پیروزی در جنگ جهانی دوم می‌ستایند. نصب مجدد تندیس ممکن است بازتابی از این گرایش‌ها باشد. روسیه در یک جنگ شناختی تمام‌عیار با غرب نه‌تنها می‌خواهد مانع تکرار انقلاب‌های مخملی شود که می‌خواهد مبتنی بر فرهنگ سیاسی و تاریخ این کشور، آماده رزم در معادلات بی‌ثباتی آینده شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.