آگاه: غدیر، اتصال عقلانیت دینی به هندسه وحی است؛ پیوند نبوت به امامت، در چارچوب نص الهی، نه مشورت اهل سقیفه یا اجماع اکثریت. در غدیر، ولایت بهعنوان استمرار تکوینی و تشریعی نبوت، از زبان پیامبر اکرم (ص) به فرمان الهی اعلام شد؛ ولایتی که در آن، علی بن ابیطالب(ع) نهتنها بهعنوان جانشین، بلکه بهمثابه نفس پیامبر و میزان حق معرفی شد. در حقیقت، غدیر، نه فقط روز اعلام ولایت، بلکه روز تثبیت ساختار هدایت الهی تا عصر ظهور است؛ هندسهای که از علی آغاز شد و در حجت بن الحسن (عج) به نقطه کمال میرسد.
غدیر؛ تجلی عقلانیت وحیانی
در مواجهه با مسئله غدیر، نمیتوان از پرسش بنیادین عقل دینی گذشت: آیا پیامبری که برای احکام ظاهرا جزئی مانند مسح پا یا ترتیب وضو، مامور به بیان وحی میشود، میتواند در امر مهمی چون رهبری آینده امت، آن را به دست مردم و احتمالات تاریخی بسپارد؟
آیه کریمه «یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِن رَبِّکَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ…» (مائده/۶۷) دقیقا پاسخ به همین دغدغه است؛ دغدغهای که تنها در افق عقلانیت وحیانی قابلفهم است، نه با ذهنیتی که دین را به آداب فردی و اعمال عبادی محدود میبیند. در این آیه، سخن از ابلاغ یک حکم معمولی نیست، بلکه کل رسالت در معرض ابطال معرفی شده است؛ یعنی غدیر، مساوی با تمام اسلام است و از همینجاست که میتوان فهمید حذف یا تحریف غدیر، مساوی با تخریب نظام ولایی دین است.
غدیر؛ محشر بلاغت نبوی در اثبات ولایت
بیانیه غدیر، بزرگترین مانیفست سیاسی - الهی تاریخ اسلام است؛ خطبهای که از نظر دقت محتوایی، گستره مخاطب، سطح تاکید، صراحت و وثاقت تاریخی بیمانند است. رسول اعظم اسلام (ص) در میان اجتماع عظیم بیش از ۱۰۰ هزار نفر، در گرمای سوزان کویر، پس از حمد و ثنای الهی و شهادت به توحید و نبوت، با ندای بلند: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» میدانداری ولایت را به امیرالمومنین علی(ع) سپرد و مرزهای ایمان و نفاق، حق و باطل را شفاف ساخت.
پیامبر اکرم (ص) در این خطبه، سهلایه از ولایت علی بن ابیطالب علیهالسلام را معرفی کرد:
۱. ولایت تکوینی بر هستی و نفوس انسانها
۲. ولایت تشریعی در مقام قانونگذاری دینی
۳. ولایت اجتماعی و سیاسی در اداره امت اسلامی
و این یعنی: علی(ع)، خلیفهای صرفا سیاسی نیست، بلکه امامی تکوینی است؛ همان کسی که قرآن او را «نَفْسَ رَسُولِ اللَّهِ» میخواند.
(آلعمران/۶۱)
غدیر؛ معیار حقیقتجویی در تاریخ دین
غدیر نه فقط اعلام ولایت، بلکه سنگ محک تمییز اهل ایمان از اهل نفاق بود. چه بسیار کسانی که تا آن لحظه در صف مسلمانان شمرده میشدند اما در غدیر نقاب از چهره افکندند. غدیر روز آزمایش ایمان بود، نه فقط جشن بیعت. همانجا که امیرالمومنین(ع) بعدها در نهجالبلاغه فرمود: «لَا تَسْتَوْحِشُوا فِی طَرِیقِ الْهُدَی لِقِلَّةِ أَهْلِهِ»
راه حق، همیشه اقلیتی مقاوم و وفادار دارد. آنان که غدیر را درک کردند، در عاشورا نیز بابصیرت ایستادند، و آنان که غدیر را نادیده گرفتند، در کربلا نیز یا در سپاه باطل بودند یا در سکوت مرگبارِ تماشاچیان.
غدیر؛ نقشه راه انتظار و گفتمان مهدویت
غدیر پایان نیست؛ آغاز است. گاهشماری ولایی اسلام از غدیر شروع میشود و در ظهور حضرت بقیةاللهالاعظم (عج) به قله کمال میرسد. هر کس منتظر ظهور است، باید موضع خود را در برابر غدیر مشخص کند. بدون درک غدیر، انتظار، به شعاری بیاثر و ادعایی تهی مبدل میشود. غدیر تجسمی از همان تمدن اسلامیای است که ما در دوران ظهور در پی تحقق آن هستیم. اگر غدیر زنده بماند، تمدن علوی شکل خواهد گرفت. وگرنه اسلام در همان پوسته عبادی باقی خواهد ماند.
سخن پایانی: غدیر، عید حقیقت برتر
غدیر، عید عقلانیت است، عید عبودیت، عید آگاهی و بصیرت، عید رسوخ در حکمت ولایی و شعور دینی. اگر عاشورا فریاد مظلومیت دین است، غدیر فریاد رسالت دین است. اگر در عاشورا «هل من ناصر» شنیده میشود، در غدیر «لبیک یا رسولالله» معنا میگیرد.
و حقیقت آن است که: هر کس در غدیر مردد بماند، در عاشورا هم خاموش خواهد بود و در دوران ظهور نیز سهمی نخواهد داشت. پس سلام بر غدیر، سلام بر علی(ع) و سلام بر آنان که در عهد ولاییشان، استوار ایستادهاند؛ آنان که تا آخرین نفس، در خط ولایت و بر مدار غدیر باقی خواهند ماند.
نظر شما