آگاه: بمباران شیمیایی شهر مرزی سردشت فجیعترین و وحشتناکترین تهاجم شیمیاییای بود که آثار و پیامدهای منفی زیادی به بار آورد. جمهوری اسلامی ایران این تهاجم را غیرانسانی اعلام کرد و شهر سردشت را نخستین شهر قربانی جنگافزارهای شیمیایی در جهان بعد از بمباران هستهای هیروشیما نامید. حمله شیمیایی هواپیماهای متجاوز رژیم بعث عراق به شهر سردشت، به شهادت ۱۱۰ نفر و مجروح شدن ۵۰۰۰ تن انجامید و هنوز هم تعدادی از مردم مقاوم و شریف شهرستان سردشت آثار و پیامدهای آن بمباران را با خود به همراه دارند.
بهرغم ارتکاب این جنایت هولناک، مجامع جهانی هیچ اقدامی در جلوگیری از ادامه تجاوز انجام ندادند و حتی آن رژیم خونخوار را هم ملامت نکردند و چون گذشته بیاعتنا از کنار این حادثه گذشتند. یکی از مهمترین کارکردهای سینما، روایت وقایع تاریخی است و از این منظر شاید بتوان گفت، فیلمساز باید فرزند زمانه خودش باشد و با ساخت فیلم و مستند از اتفاقات تاریخی، آرشیوی از وقایع را برای نسلهای آینده داشته باشد. با وجود اینکه جنایتی که در شهر سردشت رخ داد، یکی از فجیعترین رخدادهای دنیاست، اما فیلمسازان کمی سراغ پرداخت سینمایی به این سوژه رفتهاند؛ این درحالی است که تجربه نشان داده اگر این وقایع در قالب تصویر دربیایند، بسیار میتوانند در عرصه ملی و بینالمللی تاثیرگذار باشند؛ نمونهاش فیلم تاثیرگذار «درخت گردو» ساخته محمدحسین مهدویان.
درخت گردو
این فیلم، در سه بازه زمانی سالهای ۱۳۶۶، ۱۳۸۴ و ۱۳۹۵ روایت میشود و بر پایه داستان واقعی و تلخ زندگی فردی رنج کشیده، به نام قادر مولانپور در روستای مرزی رشهرمه در نزدیکی سردشت ساخته شدهاست؛ قادر و خانوادهاش درگیر فاجعه بمباران شیمیایی سردشت شدند.
پیمان معادی، مهران مدیری، مینو شریفی و مینا ساداتی از جمله بازیگران فیلم «درخت گردو» هستند. فارغ از نقد و پرداخت سینمایی فیلم «درخت گردو»، این اثر را میتوان یک سوگنامه دانست برای حادثه تلخی که برای هموطنان کُرد ما در سردشت رخ داد و از این حیث که به یک حادثه تاریخی فراموش شده پرداخته شده، قابل احترام است.
از کرخه تا راین
این فیلم از ساختههای شاخص ابراهیم حاتمیکیا است که به سرگذشت چند جانباز شیمیایی دفاع مقدس میپردازد.
سعید که بر اثر بمبهای شیمیایی نابینا شده، به همراه گروهی از همرزمانش برای معالجه به آلمان اعزام میشود. لیلا خواهر سعید که سالهاست در آلمان با شوهر آلمانی و پسرشان یوناس (یونس) زندگی میکند، سعید را در آسایشگاه میبیند. بین سعید و یونس رابطه عاطفی عمیقی برقرار میشود. یکی از همرزمان بسیجی سعید قصد دارد پناهندگی کشور دیگری را بپذیرد و سعید و دوستان دیگرش نسبت به عمل او معترض هستند. با کوششهای پزشکان متخصص یکی از چشمهای سعید معالجه میشود، اما آزمایشهایی که روی او انجام میشود روشن میکند که او بر اثر گازهای شیمیایی مبتلا به نوعی سرطان خون شده است. همسر او در ایران زایمان میکند و سعید پس از معالجهای نافرجام میمیرد و پس از مرگ او، خواهرش لیلا عازم ایران میشود.
«از کرخه تا راین» ساخته مشترک کشور ایران و آلمان است که اکثر داستان در کشور آلمان روایت میشود. از بازیگران این فیلم میتوان به علی دهکردی، هما روستا، هانس نویمن، صادق صفایی، اصغر تقیزاده، پرویز شیخطادی، مجید صفوی، نوربرت هانزیگ، نایکل گریل و آندریاس کورتز اشاره کرد. موسیقی این فیلم از ساختههای استاد مجید انتظامی است که سومین همکاری بین انتظامی و حاتمیکیا پس از «آژانس شیشهای» و «بوی پیراهن یوسف» است.
در یازدهمین دوره جشنواره فجر، فیلم «از کرخه تا راین» در ۹ رشته نامزد شد و سیمرغ بلورین «بهترین فیلم» و «بهترین چهرهپردازی» را دریافت کرد. همچنین صادق صفایی برای نقش مکمل و مجید انتظامی برای بخش موسیقی دیپلمهای افتخاری از این جشنواره دریافت کردند.
«میم مثل مادر»
فیلم «میم مثل مادر» رسول ملاقلیپور، قصهای جذاب و بهنوعی خاص از کادر پشتیبان جبهه در زمان بمباران سردشت را روایت میکند.
در خلاصه داستان این فیلم آمده: سپیده در زمان جنگ ایران و عراق، از پرستاران شهر سردشت بود و در بمباران شیمیایی سردشت، دچار تاثیرات شیمیایی شد. سالها بعد سهیل و سپیده در انتظار فرزند خود هستند. پس از سونوگرافی، پزشکان میگویند فرزند سپیده دچار مشکلات تنفسی و معلولیت است و این وضعیت ناشی از گازهای شیمیایی زمان جنگ است. سهیل اصرار دارد تا فرزندشان را سقط کنند اما سپیده مخالفت میکند و سهیل، سپیده را طلاق میدهد. پس از زایمان، در چکآپهای ماهیانه، پزشک به سپیده میگوید که این وضعیت سعید، ناشی از مشکلات ژنتیکی است و گازهای عصبی روی سعید تاثیری نداشته و... این فیلم بنا به تشخیص کمیتهای از بنیاد سینمایی فارابی بهعنوان نماینده ایران در هشتادمین دوره جوایز اسکار در سال ۲۰۰۷ انتخاب شد. از بازیگران این فیلم میتوان به گلشیفته فراهانی، حسین یاری، علی شادمان، سحر دولتشاهی، جمشید هاشمپور، شراره دولتآبادی، امیرحسین صدیق و رامین راستاد اشاره کرد.
موسیقی این اثر، ساخته آریا عظیمینژاد است که در دوران اکران ۵۳۵ میلیون تومان فروش داشته است.
«چریکه بیدنگ» و «گلابی سیاه»
علاوه بر این آثار شاخص سینمایی، فیلمهای کوتاه، انیمیشن و مستند بسیاری نیز با موضوع این جنایت تاریخی ساخته شده است. سالها پیش نرگس آبیار دو فیلم کوتاه «چریکه بیدنگ» و «گلابی سیاه» را در این خصوص ساخته است. «چریکه بیدنگ» از نگاه کودکان به این واقعه ساخته شده است. کودکانی که هنوز هم از تبعات این جنایت بزرگ، در حال رنج کشیدن هستند و فیلم «گلابی سیاه» نیز به خود مردم و به دادگاهی که در کشور هلند برگزار شد و کشورهایی را که این سلاح شیمیایی به صدام حسین دادند را محکوم میکند، توجه داشته است.
انیمیشن «بادها کجا می میرند»
سال ۱۴۰۰ هم انیمیشنی با عنوان «بادها کجا میمیرند» به کارگردانی پژمان علیپور ساخته و نمایش داده شد. این انیمیشن محصول مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی است. در خلاصه داستان این انیمیشن آمده است: «این فیلم درباره بمباران شیمیایی سردشت یکی از شهرهای استان آذربایجان غربی است که در واقع نخستین شهر شیمیایی شده جهان محسوب میشود که در آن از گاز خردل استفاده شده است.» «بادها کجا میمیرند» در مدت زمان ۱۲ دقیقه و با تکنیک تلفیقی سل دیجیتال و انیمیت فریم بایفریم و روتوسکوپی و جلوههای بصری و نقاشی دیجیتال و... تولید شده است.
«سپیده دمی که بوی لیمو میداد» و «مردی از رش هرمه»
«سپیده دمی که بوی لیمو میداد» نام مستندی از آزاده بیزار گیتی است که در مورد بمباران شیمیایی سردشت که بزرگترین بمباران شیمیایی شهری جهان بعد از جنگ جهانی اول به شمار میآید، ساخته شده و در جشنواره فیلم کن هم به نمایش درآمده است.مستند «مردی از رش هرمه» به کارگردانی برهان احمدی، نام دیگر اثری است که با موضوع بمباران شیمیایی سردشت ساخته شده است. موضوع این مستند بر پایه زندگی قادر مولانپور، شخصیت اصلی فیلم سینمایی «درخت گردو» است. با این تفاوت که این یک فیلم مستند است و به تمام زوایای پنهان و واقعی بمباران شیمیایی روستای رش هرمه که همزمان با شهر سردشت بمباران شده و ماجراهایی که برای خانواده قادر مولانپور، در بیمارستانهای تبریز و تهران اتفاق افتاده است، میپردازد.
نظر شما