آگاه: «سَأُلْقِی فِی قُلُوبِ الَّذِینَ کَفَرُوا الرُّعْبَ...» (انفال: ۱۲)
در دستگاه الهی، پیروزی مومنان تنها با ساز و برگ ظاهری جنگ حاصل نمیشود، بلکه سنتهایی الهی در میدان مواجهه حق و باطل جریان دارد که مهمترینشان، سنت رعب است؛ همان هراسی که نه به واسطه سلاح، که به دست ملکوتیان و بر بستر ایمان و صلابت جبهه حق در دل دشمن افکنده میشود. خدای متعال در آیه ۱۲ سوره انفال، فرمان افکندن رعب در قلوب کافران را صادر میکند و آن را مقدمهای برای سیطره جبهه مومنان قرار میدهد: «هنگامی که پروردگارت به فرشتگان وحی کرد که من با شما هستم؛ پس کسانی را که ایمان آوردهاند، ثابتقدم بدارید. بهزودی در دل کافران رعب میافکنم؛ پس بر گردنهایشان بزنید و همه انگشتانشان را در هم بشکنید.» در این منطق قرآنی، هراس دشمن نه هدفی روانشناختی بلکه مقدمهای راهبردی برای فروپاشی درونی دشمن است؛ هراسی که عقلانیت او را میرباید و او را درگیر واکنشهای هیجانی، بیسامان و بینتیجه میکند. اهل معرفت، منشأ این فرآیند را تحریک قوه غضبیه میدانند؛ آن هنگام که ترسِ بیریشه، قدرت تدبیر را از جان انسان میرباید و شهوتِ بقاء، او را به آشفتگی، تنازع درونی و شکست میکشاند. در چنین وضعی، مصداق آیه ۱۴ سوره حشر محقق میشود:
«تَحْسَبُهُمْ جَمِیعًا وَ قُلُوبُهُمْ شَتَّی...؛ ایشان را همبسته و یکپارچه میپنداری، اما دلهایشان پراکنده است، چرا که آنان قومیاند که نمیاندیشند.» سنت رعب، پیشتر نیز در تاریخ صدر اسلام کارگر افتاده است؛ از جمله در ماجرای فتح خیبر که یهود با وجود استحکامات فراوان، نه با جنگ تنبهتن بلکه با وحشتی ازلی که در دلشان افکنده شد، شکست خوردند. قرآن در سوره احزاب آیه ۲۶ میفرماید: «و کسانی از اهل کتاب را که با آنان همدستی کرده بودند، از دژهایشان به زیر کشاند و در دلهایشان رعب افکند. گروهی را کشتید و گروهی را به اسارت گرفتید.»
امروز نیز در قامت زمانه، همین سنت ربانی در مدیریت حکیمانه رهبر انقلاب اسلامی در جنگ ۱۲ روزه با رژیم غاصب و کودککش صهیونیستی تجلی یافت. از همان ساعات نخست تهاجم وحشیانه دشمن، ایشان در قامت فرماندهی کل قوا، بهجای ورود شتابزده به ادبیات تلافیجویانه یا واکنشهای احساسی، از سنت قرآنی رعب بهره بردند؛ مسیری که نشان از عمق ایمان، تدبیر راهبردی و تسلط ایشان بر هندسه قدرت در سطوح مختلف دارد.
ایشان در نخستین پیام کتبی خویش، از واژگانی بهره بردند که نهتنها حاکی از اقتدار بلکه نشانهای از اراده قاطع برای کیفر دشمن بود: «مجازات سخت»، «رهاییناپذیری دشمن از پنجه نیروهای مسلح» و در پیام تصویری، واژگانی چون «بیچارهکردن رژیم صهیونیستی»، «عدم مماشات» و «تلخکردن زندگی دشمن» مسیر مواجهه با دشمن را روشن ساخت. این تعابیر صرفا بیان احساس نبود، بلکه راهبرد عملیاتیای بود که در میدان نیز با درایت و صلابت پیاده شد.
رهبر انقلاب به درستی فهم کردهاند که نابودی اسرائیل، نه صرفا با بمبارانهای تاکتیکی بلکه با شکستن روحیه سلطهگر آن رژیم و تهیساختن آن از درون امکانپذیر است. «اسرائیل از درون خواهد پاشید»؛ این جمله نه یک شعار بلکه نتیجه تحلیل دقیق از سازوکار بقای رژیمهای پوشالیِ متکی بر اسطوره شکستناپذیری است. آنگاه که این اسطوره فرو بریزد، پایههای موجودیت آن نیز از میان خواهد رفت.
در همین چارچوب بود که جمهوری اسلامی ایران در پاسخ به تجاوز بیمحابای رژیم صهیونیستی، نهتنها با قدرت موشکی پاسخ داد بلکه با هدف قراردادن نقاطی نمادین و ضربهپذیر، لرزه بر بنیاد روانی و ذهنی دشمن افکند؛ صحنههایی که وحشت و بیپناهی اسرائیلیان را به نمایش گذاشت، نهتنها روحیه مقاومت را در داخل کشور احیا کرد، بلکه موجی از همدلی و همراهی ملتهای مسلمان و حتی انسانهای آزاده سراسر جهان را با جبهه حق در ایران همراه ساخت. اینچنین موشکهایی که در صحنه نبرد شلیک شدند، نهتنها ابزار دفاع که ابزار تمدنسازی شدند. زیرا آنچه تمدن میسازد، صرفا ساختن بنا و برج نیست، بلکه برپاداشتن «امید»، «عدالت» و «شجاعت» در برابر ظلم است. این عملیات موشکی، جلوهای از سهگانه تمدنی جمهوری اسلامی بود: همراهی ملت ایران در گام نخست، همدلی ملتهای اسلامی در گام دوم و همراهی ملتهای عدالتخواه جهان در گام سوم.
در نهایت آنچه از این جنگ دوازدهروزه بر جای ماند، نهتنها پیروزیای نظامی، بلکه فتحی معنوی و روانی بود که با سنت ربانی رعب رقم خورد. راهبردی که اگر با ایمان، حکمت و تدبیر توام شود، حتی بدون شلیک گسترده میتواند دلها را فتح کند، دشمن را درونتهی سازد و افقی تازه از پیروزی برای امت اسلامی بگشاید.
۱۲ تیر ۱۴۰۴ - ۱۲:۲۷
کد خبر: ۱۴٬۳۲۰
نظر شما