۲۶ تیر ۱۴۰۴ - ۱۰:۱۸
کد خبر: ۱۴٬۶۵۳
جنگ رسانه‌ای جدید و خرج غرب از جیب!

آگاه: اول:  در جنگ  خلیج فارس (۱۹۹۱) که برای بیرون راندن عراق از کویت صورت گرفت، ائتلافی از ۳۵ کشور به رهبری آمریکا مشارکت داشتند اما نقش اصلی را در این جنگ نه آن ۳۴ کشور و نه آمریکا، بلکه ارتشی داشت که حتی یک گلوله هم شلیک نکرد. 

جنگ رسانه‌ای جدید و خرج غرب از جیب!
واقعیت این بود جنگی که در رسانه‌ها منتشر می‌شد، با آنچه در میدان رخ می‌داد متفاوت بود و البته چیزی که مردم می‌پسندیدند و به این جنگ و جایگاه آمریکا مشروعیت می‌داد، همین چیزی بود که در رسانه‌ها می‌دیدند. کاری که رسانه‌ها انجام دادند این بود که:
۱. در برخی موارد (مثلا شبکه‌CNN) با پخش زنده ۲۴ ساعته از صحنه‌های جنگ، مانند بمباران بغداد، تصویری زنده و فوری از آنچه اتفاق می‌افتاد، ارائه شد و این دست برتر را برای جا انداختن روایت مطلوب از این جنگ به آنها می‌داد.
۲. نمایش پرحجم و با کیفیت فناوری‌های نظامی پیشرفته، مانند بمب‌های هدایت‌شونده، تصویری از یک جنگ بسیار «تمیز» و «دقیق» را برای مخاطب ایجاد می‌کرد و ضمن القای قدرت برتر آمریکا و هم‌پیمان‌های او در این جنگ، حساسیت‌ها را نسبت به تلفات انسانی و قربانیان بی‌گناه جنگ کاهش می‌داد.
۳. دسترسی به اخبار و اطلاعات محدود به «استخرهای رسانه‌ای» (journalistic pool) با نظارت یگان‌هایی از ارتش شد و فیلتر اخبار و حتی تصاویر جنگ، احساسات مخاطب را به نفع نیروهای ائتلاف سمت و سو داد. با این کار، از یک سو روحیه طرف مقابل تضعیف و در سوی دیگر حمایت عمومی از این جنگ فزونی گرفت.
این جنگ، اتفاقی مهم نه فقط در تاریخ جنگ بلکه در تاریخ رسانه بود و شاید به همین دلیل، برخی به آن «جنگ رسانه»‌ می‌گفتند. این نقش تازه رسانه که خیلی هم خوب اجرا شده بود، به‌طور ضمنی با این سوال همراه بود که «آیا اساسا آنچه در این جنگ به دست آمد، مستقیما نتیجه‌ میدان بود؟ یا بیش از آن، متکی به تصویری بود که رسانه‌ها از آن برساختند؟» و البته باید آن را به این سوال بنیادین کشاند که «اگر این جنگ را رسانه‌ها به نتیجه مطلوب رساندند، آیا واقعیت این نبود که جنگ اصلی در خود رسانه جریان داشت؟»
دوم: تجربه رسانه‌ها در جنگ خیلج فارس، بارها و مستمر در خدمت جنگ‌های بعدی قرار گرفت و آنقدر همه چیز خوب پیش می‌رفت که آنها را متقاعد کرد که دیگر مهم نیست در واقعیت چه اتفاقی می‌افتد؛ مهم روایتی است که ما از آن به دست می‌دهیم. تنها مشکلی که وجود داشت، رسانه‌های آزاد و شبکه‌های اجتماعی بودند که به‌نظر می‌رسید با تهدید و تحدید (محدود سازی حساب‌ها) و تحریم می‌شود زهرشان را گرفت. اما در این دو سه سال اتفاقاتی افتاد که محاسبات رسانه‌های روایت‌سازی غرب را به چالش کشید.
هفت اکتبر، آغاز یک ماجرای تازه بود. این فقط یک شوک به رژیم صهیونیستی و حتی به کشورهای مسلمان که فلسطین را فراموش کرده بودند، نبود. آنچه رخ داد، آشکار شدن لایه‌های نهفته‌ یک تمدن و تبدیل متشابهات توحش غرب به محکمات بود. اگر کار رسانه‌ها این بود که تصویر واقعیت را تمیز و آبرومند به نفع غرب بازسازی کنند، بحران انسانی غزه، نمایش غیرقابل انکار بود. بیّنات، همان چیزی است که پیامبران برای کندن انسان‌ها از کفرشان به آنها نشان می‌دادند. حالا مردم جهان دربرابر بیّنات قرار گرفته بودند و این چیزی بود که هیمنه رسانه‌ای غرب را به مبارزه می‌طلبید.
در جریان جنگ ۱۲ روزه، یک باردیگر و این بار با ابعادی تازه، رسانه‌ها مستقیما وارد میدان جنگ شدند؛ پیش از آغاز عملیات، با تشدید ایران‌هراسی و ارائه اخبار ضدونقیض برای اختلال در محاسبات مسئولان و بعد از شروع جنگ با مخابره تصویر باشکوه یک فاتح برای رژیم صهیونیستی و سپس که ورق برگشت، ضمن سانسور شدید مجازات متجاوز، مظلوم‌نمایی و در نهایت، دخالت آمریکای صلح‌دوست که ناگهان دکمه پایان را فشار می‌دهد و تمام. اگر در ذهن مردم جهان، همین روایت جا می‌افتاد، شاید درد موشک‌ها قابل تحمل‌تر می‌شد، اما این بار هم رسانه ملی که نسبت به قبل هوشمندانه‌تر عمل کرده بود، هم خیلی از رسانه‌های جهان که نمی‌خواستند طرف اسرائیل با چهره مخدوش این دوسال به‌نظر بیایند و هم چهره‌رسانه‌ها در شبکه‌های اجتماعی بازی رسانه‌های ارباب را به هم زدند. دیگر جنایتکار نمی‌توانست دست خود را با آب رسانه‌ها سفید بشوید.
چند صدایی شکل‌گرفته در رسانه‌ها و ظهور رسانه‌های غیر رسمیِ قدرتمند غرب را وارد جنگ جدید کرده که ابزارش را خودش فراهم آورده است. غرب البته هنوز به این ابزار امیدوار است و سعی می‌کند سوار اسب چموش شود، هرچند معطل آن هم نخواهد ماند. توییت‌بازی‌های ترامپ در آخرین ساعات قبل از توقف جنگ و ملاقات طراحی شده‌اش با یک داور سابقا ایرانی، تقلای او برای استفاده از فرصت همین رسانه‌ها است؛ ولی همین تقلای گاه مضحک نشان می‌دهد چهره بیرونی او چقدر نیازمند بازسازی است و واکنش‌ مخاطبان به این رفتارها آشکار می‌کند که واقعا تا چه اندازه موفق بوده است! 
شک نیست که آنها برای مراحل بعدی این جنگ، برنامه‌ها دارند؛ اما آنچه مشخص است از این به بعد، غرب نخواهد توانست برای حفظ آبرویش از جیب رسانه‌ها خرج کند. وضعیت جدید، غرب را ناچار خواهد کرد که یا توحش فعلی را متوقف کند یا از جیب آبروی خودش خرج کند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.