آگاه: اسلام آباد در نبرد با اسرائیل نشان داد که رفیق روزهای سخت است. روابط سنتی ایران و پاکستان از بدو اعلام استقلال این کشور یک روند تاریخی مبتنی بر اشتراکات فرهنگی در یک بستر تاریخی ویژه شکل و فرم گرفته است. نکته اینجاست که طرفین از ظرفیتهای بالقوه تاحدودی غفلت کردهاند اما شرایط ویژه غرب و جنوب آسیا منجر به تقویت مدار رفاقت شده است.
همکاری تاکتیکی یا رفاقت استراتژیک؟
اتفاق جالب توجه اینجاست که ایران و پاکستان دارای روابطی ویژه با چین هستند؛ در این معادله، پکن و اسلام آباد دشمنان سرسخت دهلی محسوب میشوند. همزمان، روسیه نیز بهعنوان تأمینکننده اصلی تسلیحات نظامی پاکستان، نفوذ قابل توجهی در اسلامآباد دارد؛ در عین حال روابط مسکو- تهران به سمت راهبردی است. ایجاد مثلث استراتژیک ایران-پاکستان- چین میتواند موازنهای در برابر آمریکا - ناتو ایجاد کند. داستان زمانی دارای پیچیدگی میشود که هندیها در مقام یکی از دوستان صمیمی رژیم اسرائیل ظاهر شدهاند. گفته میشود که بندر «گوادر» پاکستان بهعنوان یکی از کانالهای ترانزیتی چینیها با ایران مطرح شده است. همکاریهای ایران و پاکستان همواره بهعنوان یک هدفگذاری استراتژیک مورد توجه بوده است اما تحت تاثیر فشار آمریکا و ناتوانی در تعریف منافع مشترک اقتصادی عمدتا با محدودیت مواجه شده است. تهدیدهای راهبردی از سمت دشمنان مشترک، شرایطی است که فضایی حیاتی ایجاد و طرفین را به توسعه روابط سوق میدهد. برخی منتقدان معتقدند که حمایت پاکستان بیشتر «لفظی و تاکتیکی» بوده و تغییر راهبردی رخ نداده است زیرا پاکستان به دنبال موازنه قدرت در منطقه و حفظ منافع خود در برابر هند است. تلاش برای حفظ موازنه قدرت در تخاصم اگرچه یک مساله ملموس است اما هنر دیپلماسی و ساختارهای حاکمیتی است که باید فرصت بینظیر تهران را به یک راهبرد استراتژیک تبدیل کند. موفقیت «دیپلماسی همسایگی» ایران در ترمیم روابط با عربستان و توسعه روابط با کشورهای همسایه در نگاه به پاکستان نقشی کلیدی ایفا میکند. نباید فراموش کنیم که تهران در تقابلهای کلان و تغییر وزنکشیهای روابط بینالملل باید در حاشیه پیرامونی اقدام به تعریف منافع و تهدید مشترک کند. با توجه به تحولات اخیر منطقه و افزایش تنشها، ایران و پاکستان هر دو به دنبال تقویت مواضع مشترک خود در قبال مسائل مهمی مانند فلسطین هستند. این نزدیکی میتواند به ایجاد یک جبهه مشترک در برابر تهدیدات منطقهای و بینالمللی کمک کند. از طرف دیگر، ایران و پاکستان با چالشهای امنیتی مشترکی در مرزها، ازجمله مقابله با گروههای تروریستی و قاچاق مواد مخدر، روبهرو هستند. در این سفر، دو کشور بر تقویت همکاریهای امنیتی برای برقراری ثبات در منطقه تأکید کردند.
حلقه مفقوده همیشگی سیاست خارجی ایران، دیپلماسی اقتصادی است. تهران در تعریف منافع مشترک اقتصادی نتوانسته اهداف مورد نظر را شناسایی و عملیاتی کند. در سفر رئیس جمهوری ایرانی توسعه همکاریهای تجاری مورد توجه قرار گرفته است. مهمترین موضوع مورد توجه دو کشور پس از امنیت مرزی و مبارزه با تروریسم، مساله خط لوله صلح یا همان انتقال گاز ایران-پاکستان (IP) که از سال ۱۳۷۴در مرحله مطالعه قرار داشت، در سال ۱۳۹۰ ایران طبق توافق ۱۱۰۰ کیلومتر از این خط لوله را تا مرز پاکستان کشید، اما این کشور از آن زمان تاکنون به بهانههای مختلف ازجمله تحریم آمریکا، مشکل مالی و...، خط لوله انتقال گاز را در خاک خود احداث (لولهگذاری) نکرده است. این مساله موجب خسارت هنگفت به سرمایهگذاری ایران شده و پاکستان نیز با جریمه ۱۸ میلیارد دلاری روبهروست. گفتنی است پاکستان و ایران در سال ۱۳۹۸ توافقنامهای را امضا کردند تا به پاکستان فرصت بیشتری برای تکمیل بخش خود از خط لوله بدهد. در این توافقنامه تصریح شده بود که نه ایران و نه پاکستان تا سال ۱۴۰۳ (۲۰۲۴) طرف مقابل را برای تاخیر یا جریمه به دادگاه نمیکشند؛ اما این مهلت به پایان رسیده و پاکستان همچنان تحریمهای آمریکا را دلیل اجرایی نشدن این خط لوله اعلام کرده است. بدون شک یکی از موضوعات مورد گفتوگوی دو طرف مساله خط لوله انتقال گاز و موضوع تامین انرژی است.
نظر شما