آگاه: اولین سوالی که از شما دارم این است که در شرایط کنونی، علت طرح خلعسلاح حزبالله چیست؟ این موضوع ازسوی کدام کشورها نشئت میگیرد و چرا این هدف را دنبال میکنند؟
این طرح اولین بار نیست که مطرح میشود؛ در سال ۲۰۰۸ نیز ازسوی نیروهای طرفدار آمریکا در لبنان مطرح شد و شکست خورد. سلاح حزبالله همواره در خدمت دفاع بوده و در برابر تجاوز رژیم صهیونیستی به لبنان و دفاع از لبنانیها و نوامیس لبنانی عمل کرده است. به همین دلیل، مقاومت همیشه نماد ملی لبنان بوده و نهتنها طایفه شیعه بلکه تمامی طوایف دیگر نیز حامی و شریک آن هستند.
امروزه، رژیم صهیونیستی با کمک آمریکا و بعضی از متحدین عربیشان، سعی دارند از فضای غبارآلودی که در غزه ایجاد شده سوءاستفاده کنند و به دولت لبنان فشار بیاورند که سلاح مقاومت باید حذف شود. خب این طبیعی است که سلاح مقاومت همواره مکمل ارتش بوده و این دو در کنار یکدیگر عمل کردهاند. اما اینکه در چنین شرایطی بخواهد سلاح [مقاومت] حذف شود، یادآور فجایعی است که در سوریه بعد از سقوط بشار اسد افتاد؛ جایی که ۲۰ کیلومتر تا دمشق فاصله دارد و کل جنوب سوریه تحت اشغال [اسرائیل] درآمد.
اگر مقاومت نباشد، رژیم صهیونیستی (که اکنون طرح اسرائیل بزرگ را مطرح کرده) منطقه را اشغال خواهد کرد. ارتشهای کلاسیک، همانطور که ارتش مصر در برابر رژیم صهیونیستی شکست خورد و ارتش سوریه در برابر رژیم صهیونیستی بهتنهایی کافی نیستند؛ بلکه این مقاومت مردمی و جنگهای بازدارنده نامتقارن است که میتواند جلوی رژیم ددمنشانه صهیونیستی را بگیرد. همانطور که [رژیم صهیونیستی] دو سال در غزه گرفتار جنگهای نامنظم شد.
سلاح حزبالله یک سلاح استراتژیک و بازدارنده است که باید در دست مقاومت باقی بماند. سلاح ارتش در دست نظامیان است. این تحریکات رژیم صهیونیستی، با حمایت آمریکاییها تلاشی خصمانه است که میخواهد لبنان را تضعیف کند. درحالیکه امکان این موضوع وجود ندارد؛ زیرا مقاومت قدرتمند است و از حمایت مردمی قوی برخوردار است. به هر حال، سلاح مقاومت مانند ناموس انسان است و باید از آن حفاظت شود. بهنظر من، طرح خلعسلاح شکست خواهد خورد.
ما از حمایت برخی کشورهای عربی از این طرح متاسفیم. این مقاومت است که امنیت و ثبات را برای این کشور به ارمغان آورده است. در چنین شرایطی، این کشورها نهتنها به ثبات لبنان کمک نکرده و سکوت نمیکنند، بلکه بعدها باید پاسخگوی مردم خود باشند، زیرا منطقه را به ناآرامی و بیثباتی میکشانند.
نکته اساسی دیگر این است که لبنان کشوری بسیار حساس و مهم است. هرگونه بیثباتی و ناآرامی در آن، بدون شک به کل منطقه سرایت خواهد کرد؛ کما اینکه ما قبلا شاهد این تجربه بودهایم و این امری ثابتشده است. اگر رژیم صهیونیستی بخواهد با همکاری آمریکا و حمایت بعضی از کشورهای عربی، نسبت به این موضوع (خلعسلاح) اقدام کنند، بدون شک تمامی کسانی که از این طرح پشتیبانی میکنند، بعدها خود دچار تبعات سنگین آن خواهند شد. این امر سادهای نیست.
برای اینکه ملموستر کنیم که چرا سلاح مقاومت و حزبالله اینقدر اهمیت دارد، میخواستم از گذشته بگویید.
در آخرین تجاوز رژیم صهیونیستی به لبنان، گروه مقاومت با اینکه بسیاری از فرماندهان نظامی و سیاسی خود، به خصوص آقای سیدحسن نصرالله را از دست داده و شهید شده بودند و تنزدیکا سازمان دچار شوک بزرگی بود، یک ماه تمام در برابر هفت لشکر مجهز رژیم صهیونیستی در جنوب لبنان مقاومت کرد. این قدرت مقاومت یعنی اینکه در جنگ ۳۳ روزه سال ۲۰۰۶، رژیم صهیونیستی را به زانو درآورد. رژیم صهیونیستی که لبنان را در سال ۱۹۸۲ اشغال کرده بود، در سال ۲۰۰۰ برای اولین بار با خفت و خواری شکست خورد و ذلیلانه از کشور لبنان فرار کرد. رژیم صهیونیستی تا به حال هر جایی رفته (چه در صحرای سینا، چه کرانه باختری، چه جولان و جاهای دیگر) در آنجا مانده است؛ اما این مقاومت بود که اشغال لبنان را پایان داد. سلاح مقاومت سلاحی نیست که بخواهد با چیز دیگری مقایسه شود و این یک سلاح دفاع از نوامیس است که تاکنون قدرتمند عمل کرده و خواهد کرد.
اتفاق مهم اخیر، سفر آقای لاریجانی به عراق و لبنان بود. میخواستم ببینم شما این سفر را چگونه ارزیابی میکنید و چه تاثیری دارد؟
عراق کشور همسایه و برادر ماست. ما روابط تاریخی، دینی مشترک و بسیار خوبی داریم و لازم بود هر از گاهی مسئولین ایرانی و عراقی برای بررسی آخرین وضعیت روابط دیدار داشته باشند. پیام سفر آقای لاریجانی این بود که اگر کشورهای دیگر (مانند آمریکا) پارامترهای خود را دیکته میکنند، در جمهوری اسلامی در امور داخلی هیچ کشوری دخالت نمیکند. اما سلاح مقاومت امری است که در اختیار مردم و مقامات لبنان است. مقاومت برای رشد و بالندگی بسیار خوب عمل میکند و خود تصمیم میگیرد که چگونه با دولت لبنان رفتار کند. این پیام آقای لاریجانی به لبنانیها بود درحالیکه جمهوری اسلامی از مقاومت حمایت میکند، معتقد است موضوع سلاح، امری داخلی است که دولت لبنان باید با دارندگان سلاح و صاحبان اصلی مقاومت در لبنان درباره آن تصمیمگیری کند.
آینده جریان مقاومت در منطقه را با توجه به فشارهایی که به آن وارد میشود، چگونه ارزیابی میکنید؟
مقاومت تا کنون فراز و نشیبهای سختی را پشت سر گذاشته و پیروز از میدان بیرون آمده است. اگر نقطه عطف مقاومت را سال ۱۳۶۱ (۱۹۸۲ میلادی) بدانیم که رژیم صهیونیستی کل لبنان را اشغال کرد و هسته اولیه مقاومت از آنجا شکل گرفت، امروز میبینیم که چگونه این جریان قدرتمند، ریشهدار و عمیق در برابر این رژیم جنایتکار ایستاده است.
اگر حرکت حماس را نیز نقطه آغازینش را از انقلاب سنگ بدانیم که جوانان فلسطینی با سنگ به مبارزه با سربازان پرداختند، میبینیم که دو سال و اندی است در برابر رژیم صهیونیستی ایستادگی و پایداری کردهاند. بنابراین مقاومت جریانی نیست که با شهادت فرماندهان نظامی و سیاسی از بین برود، بلکه این جریان قویتر و طوفانیتر از قبل ظاهر میشود.
ما هیچگاه نباید نسبت به آینده احساس ناامیدی کنیم؛ بلکه سراسر امید، قدرت و عزت را در مقاومت میبینیم. به این دلیل که گذشته چنین نشان داده است، در آینده نیز با قدرت و عزمی مضاعف در میدان ظاهر خواهد شد. زیرا مقاومت همیشه از مردم به وجود میآید و ربطی به حکومتها یا نهادهای دولتی ندارد؛ بلکه یک حرکت خودجوش مردمی است، همانطور که در عراق و یمن نیز ظاهر شده است. نیروهای مقاومت همواره منتظر فرصتی هستند تا خودشان را ابراز کنند.
دلیل اینکه مقاومت زنده است، این آیه شریفه قرآن است: «وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ» (گمان مبرید آنان که در راه خدا کشته شدهاند مردهاند؛ بلکه زندهاند و نزد پروردگارشان روزی میخورند). کسانی که شهید میشوند، در واقع زندهاند و حرکتآفرینی میکنند و خداوند حرکتها و بازتولید حرکتهای آزادیبخش قویتر و سالمتری را پدید میآورد.
نظر شما