چهارم شهریورماه تولد مردی است که او را پدر گرافیک ایران نامیده‌اند. مرتضی ممیز، همان فردی است که در طول نیم سده فعالیت هنری‌اش چه در ایران و چه در عرصه‌های بین‌المللی، در احیا و ابداع هنر گرافیک در ایران و پیشبرد و گسترش فرهنگ ملی و سنت‌های هنری نقش بارزی داشت و می‌توان گفت تاریخ گرافیک در ایران به پیش از او و بعد از او تقسیم می‌شود.

گرافیک؛ هنری با پیکر تنومند اما کم‌فروغ

آگاه: شاید خیلی‌ها ندانند، مرتضی ممیز شخصی بود که با ممارست و پیگیری‌اش توانست رشته گرافیک را در دانشگاه راه‌اندازی کند. سال ۱۳۴۷ پس از بازگشت از فرانسه وقتی در دانشکده هنرهای زیبا مشغول به کار شد، فعالیتش را برای راه‌اندازی رشته گرافیک در دانشگاه آغاز کرد و پیشنهاد ایجاد رشته گرافیک را در سال ۱۳۴۸ به دانشکده هنرهای زیبا ارائه داد و در سال ۱۳۴۹ رشته گرافیک در این دانشکده بنیان‌گذاری شد. این کار او طراحی گرافیک در ایران را متحول کرد و هنرمندان پس از او اگر مسیر درستی را طی کردند، همگی مدیون ممیز هستند.در سال ۱۳۵۵ مرتضی ممیز و تعدادی از همکارانش سندیکای گرافیست‌های ایران را تاسیس کردند. ممیز بعد از این اقدام، نمایشگاهی برگزار کرد که موضوعش ۵۰ سال گرافیک ایران بود. چیزی که امروز به‌عنوان انجمن صنفی طراحان گرافیک وجود دارد و حتی قیمت‌هایی را که پایه، اساس و عرف بازار گرافیک شده‌اند، ممیز بنیان نهاد. برگزاری نخستین دوسالانه گرافیک در ایران هم مدیون کوشش مرتضی ممیز است. او در سال ۱۳۶۵ پیشنهاد برگزاری بینال گرافیک را داد و بدین ترتیب این دوسالانه را در همین سال برگزار کرد. ممیز پنجم آذر ماه سال ۱۳۸۴  درگذشت.

از سایپا و موزه رضا عباسی تا کیهان و کتاب هفته
همه ما تاکنون بارها لوگوی شرکت سایپا، آتش‌نشانی و آرم استاندارد را دیده‌ایم، اما احتمالا کمتر کسی از بین ما با خالق این لوگوها آشناست؛ مرتضی ممیز در طول عمر هنری خود علاوه بر خدماتی که به عرصه گرافیک کرده و به بخشی از آنها اشاره کردیم، لوگوهای ماندگاری را طراحی کرده است.
لوگوی موزه رضا عباسی، لوگوی سایپا، شهرداری تهران، آرم استاندارد، لوگوی آتش‌نشانی، لوگوی سازمان چای و صدها لوگو و لوگو تایپ دیگر از آثار ماندگار استاد ممیز هستند. لوگوی موزه رضا عباسی یکی از ماندگارترین نشان‌واره‌های ممیز است که سال ۱۳۵۶ طراحی شد.  ممیز در طراحی این لوگو که یکی از زیباترین لوگوهای ایرانی است، از خوشنویسی احصایی استفاده کرده است. ممیز در رابطه با روند شکل‌گیری این لوگو در گفت‌وگویی بیان کرده است: برای طراحی نشانه موزه رضا عباسی، فرصت مغتنمی برایم پیش آمد، زیرا این نقاش جد بزرگ خانواده من است؛ این بود که مشتاقانه دست‌به‌کار شدم و کنار دست محمد احصایی نشستم و از صبوری او استفاده کردم و دائم پیچ‌وخم‌ها را به قلم و دست او دادم تا ترکیب نوشته به دست آمد و بعد در آتلیه‌ام مفصل روی ترکیب‌بندی‌ها کارکردم. آیدین آغداشلو هم‌روی گل اسلیمی اصلاحاتی انجام داد. همچنین نشریات زیادی با مدیریت او طراحی شدند از جمله «کتاب هفته»، «کیهان هفته»، «فرهنگ»، «کاوش»، «نگین»، «رودکی»، «فرهنگ و زندگی»، «کلک» و «بخارا».

ممیز از نگاه سایر هنرمندان
فرشید مثقالی هنرمندی است که خود را تحت تاثیر ممیز می‌داند. او درباره مرتضی ممیز گفته است: ممیز آدمی با حضور بسیار واضح و نیرومند است، بدان معنا که با حضور او در رشته گرافیک، محوطه‌ای روشن شده است. اگر حضور ممیز نبود، چراغ سندیکای گرافیک روشن نمی‌شد. به اعتقاد من قوی‌ترین استعداد ممیز در تصویرگری است. ممیز اول مصور بعد گرافیست بود و سپس به یک سازمان‌دهنده تبدیل شد. او نخستین شخصی بود که از حروف فارسی به خوبی استفاده کرد و توانست آرم بسازد. غلامحسین نامی (نقاش)، هم که دوستی و رفاقتی ۴۰ ساله با ممیز دارد، درباره او بیان می‌کند: مرتضی ممیز با این شانس روبه‌رو بود که با آشنایی با احمد شاملو و محمود عنایت در فضایی قرار گیرد که استعدادش شناخته و به او آزادی عمل داده شود. ممیز حضور کامل بود و اگر بپذیریم گرافیک ایران پدری دارد، بدون تردید ممیز پدر گرافیک نوین ایران  است. آلن لوکرنک فرانسوی هم که مرتضی ممیز را یکی از بهترین دوستانش می‌داند، درباره او گفته است: ممیز کار خود را با طراحی‌هایی با سبک سوئیس و پوسترهای لهستان آغاز کرد و توانست با استفاده از تسلطی که به هنر سرزمین خود دارد آن را گسترش دهد. او از مکتب سوییس دقت و ظرافت در تایپوگرافی و از پوسترهای لهستان آزادی و خلاقیت را گرفت و در تمام مدت از کپی کردن دوری کرد. ممیز خیلی زود به خاطر ایرانی و خلاق بودنش مورد توجه جهانیان قرار گرفت. پیش از جنگ ایران و عراق مرتضی برای عضویت در (AIGA) انجمن طراحان گرافیک دنیا دعوت شد. در طول سال‌های جنگ تصور بر این بود که گرافیک ایران با افول همراه شده باشد، ولی وقتی در سال ۲۰۰۲ به ایران آمدم دیدم این هنر نه‌تنها از بین نرفته است، بلکه بسیار تعلیم دیده و مدرن است.

چراغ کم فروغ گرافیک بعد از ممیز
این بالندگی تنها به خاطر تلاش ممیز و فعالیت‌های او بود. او در این سال‌ها سعی کرد، گرافیک را از زیر سلطه نقاشی بیرون بیاورد و به عنوان یک رشته نو در دانشگاه تدریس کند. معتقدم آنچه در مورد گرافیک ایران اتفاق افتاد، بدون تلاش، هوش، ذکاوت و قلب رئوف این انسان رخ نمی‌داد.  در ابتدای گزارش اشاره کردیم که به عقیده بسیاری از اهالی گرافیک، این هنر به دوره قبل و بعد مرحوم ممیز تقسیم می‌شود و دلیلش هم این است که در دوران مرتضی ممیز، گرافیک ایران وارد عرصه جهانی شد و توسعه یافت به بیان دیگر شکوفا شد. همین که او جشنواره‌ها و رویدادهای بزرگ و مهمی در این عرصه بنا کرد و در زمان حضورش حواسش به این رویدادها بود، اتفاق خیلی مهمی است. چون بعد از او تقریبا هیچ چیز عرصه گرافیک مثل آن زمان نیست. به عقیده بسیاری از اهالی این رشته، جشنواره‌ها و رویدادهایی که در عرصه گرافیک برگزار می‌شود، ارتباطی با ماهیت گرافیک ندارد و بعد از درگذشت ممیز ما شاهد اتفاق مهم و چشمگیری در این عرصه نبودیم. یکی از اصل‌ترین گلایه‌های گرافیست‌های امروز حضو افراد غیرحرفه‌ای به این حوزه است. اینکه افرادی بدون داشتن اطلاعات و تجربه کافی، صرفا به پشتوانه آشنایی و کار با نرم‌افزارهای گرافیکی و تنها با سودای کسب درآمد وارد عرصه گرافیک شده‌اند و گاهی در ازای مبالغی بسیار اندک و ناچیز، مشتی آلودگی‌های بصری را به اسم کار گرافیکی به سفارش‌دهندگان تحویل می‌دهند. مورد دیگر اینکه هنوز شناخت درست و دقیقی از گرافیک، نه در میان سفارش‌دهندگان و نه در میان مردم عادی وجود ندارد و برخی به اشتباه گرافیک را همان طراحی و نقاشی می‌دانند. علاوه براین، این رشته هم مثل خیلی از رشته‌ها دیگر دانشگاه، آنقدری که پذیرش دانشجو دارد، بازار کار ندارد.

گرافیک؛ هنری با پیکر تنومند اما کم‌فروغ

کپی‌برداری و تقلید ناشیانه، آفت بزرگ گرافیک
فرزاد ادیبی،‌ طراح و گرافیست کشورمان در مورد ضعف و آسیب‌های گرافیک کشورمان می‌گوید: فرم‌زدگی و شیوه‌گرایی، دو عاملی است که طراح امروز ما را با یک سری دغدغه‌های نابه‌جا و فعالیت‌های بیهوده و به کلی خارج از روند اصیل تولید اثر هنری در یک سطح کیفی و حرفه‌ای قابل‌قبول و اثرگذار روبه‌رو کرده و نوعی در سطح ماندن، دست پا زدن در لایه‌های سطحی و دور افتادن از مفهوم و محتوا را موجب شده است.
وی با اشاره به ضرورت ایرانی بودن کارها و تشخص و هویت ایرانی پوسترها و آثار گرافیکی امروز، کپی‌برداری و تقلید ناشیانه و سطحی از سبک و شیوه و نوع طراحی کشورهای غربی بدون هیچ شناخت عمیق و درونی از آنها را مهم‌ترین نقطه ضعف بسیاری از طراحان کنونی پوستر در گرافیک ایران دانست و تاکید کرد: کارهایی اینچنین ممکن است در یک مقطع کوتاه مطرح شده و حتی مورد تعجب و تحسین بسیاری قرار گیرد، اما در دراز مدت برای همیشه فراموش می‌شود و تنها آثاری به مرتبه ماندگاری می‌رسند که بازنمای یک هویت مستقل معنایی، زیبایی شناختی و فرهنگی باشند.  این هنرمند گرافیست، با بیان اینکه امروز کار گرافیک در کشور ما به‌دلیل درگیرشدن همزمان با سه عامل: سلیقه سفارش‌دهنده ناآگاه، چارچوب‌ها و محدودیت‌های تعیین شده و ذهنیت‌های نادرست و ناشی از آثار غیرحرفه‌ای و بازاری، سخت‌ترین کارها است، وی آموزش را به‌عنوان اصلی‌ترین بستر پرورش نگاه و اندیشه یک نسل، مهم‌ترین مسئله و بحران در این عرصه دانست و توجه دوباره به به این مسئله را مهم‌ترین راه یک برنامه‌ریزی ساختاری برای ارتقای جایگاه ایران در طراحی پوستر و گرافیک
 بر شمرد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.