اتفاقات سال‌ها و ماه‌های اخیر، بیش از پیش به همگان به‌ویژه نخبگان ثابت کرد که دنیای امروز، دنیای گفت‌وگو و مذاکره نیست، بلکه دنیای موشک و قدرت است. 

موشک، سلاح اقتدار است

آگاه: تاماس نیگل، اندیشمند آمریکایی به‌صراحت اعلام می‌کند که در عرصه سیاست بین‌الملل، تفکرِ «هابزی» حاکم است؛ بدین معنا که این قدرت و ثروت است که حرف اول و آخر را می‌زند و خشونتِ عریان در جهان حکم‌فرماست.
جان مرشایمر، دیگر اندیشمند آمریکایی علوم سیاسی نیز در نظریه رئالیسم تهاجمی اشاره می‌کند که نظام بین‌الملل ذاتا آنارشیک است و هیچ مرجع فراملی برای تضمین امنیت وجود ندارد؛ لذا دولت‌- ملت‌ها برای بقای خود باید به انباشت مداوم مولفه‌های قدرت مادی از جمله قدرت نظامی بپردازند.
کنت والتز، دیگر اندیشمند آمریکایی نیز پا را از این هم فراتر نهاده و نظریه «نئورئالیسم» را مطرح کرده است و می‌گوید: تنها راه تضمین صلح و امنیت بین‌الملل، اشاعه تسلیحات اتمی و رسیدن کشورها به بازدارندگی راهبردی است.
به دیگر سخن، نظریه غالب در دنیای امروز آن است که بقا در گرو توان قواست و توازن قوا در گرو بازدارندگی است و بازدارندگی در گرو داشتن قدرت موشکی و اتمی است. حال در چنین فضا و اتمسفری، عده‌ای از رجال شناخته شده در کشور ما طی دهه پیش و دهه جاری، همچنان پای بر توهماتی نظیر گفت‌وگو و مصالحه می‌کوبند. این اشخاص حتی در شرایطی که دشمن صهیونیستی و آمریکایی به کشور ما جنگ سخت تحمیل کرده است، باز هم از توهمات مصالحه‌محور خود دست برنمی‌دارند.

موضعی که حیرت‌آور بود!
اوایل سال ۱۳۹۵ بود که مرحوم هاشمی‌رفسنجانی اعلام کرد که «دنیای فردا، دنیای گفتمان‌هاست نه موشک‌ها!» این موضعِ مردی پخته و مجرب در عالم سیاست، سبب حیرت همگان شد. هاشمی‌رفسنجانی در مقطعی این موضع‌گیری تعجب‌آور را کرد که هیولای داعش با پشتیبانی آمریکا و اسرائیل در حال تاخت‌وتاز در منطقه بود و رئیس‌جمهور وقت آمریکا مدام در رسانه‌ها چنین می‌گفت که همه گزینه‌ها در خصوص ایران روی میز است؛ بدین معنا که امکان حمله موشکی به ایران وجود دارد.
در همان مقطع زمانی، رهبر انقلاب به موضع‌گیری فوق‌الذکر واکنش نشان دادند و فرمودند: اینکه بگویند فردای دنیا، فردای مذاکره است، دنیای موشک نیست؛ این اگر از روی ناآگاهی گفته شود که ناآگاهی است؛ اما اگر از روی آگاهی باشد، خیانت است. این حرف‌ها شبیه حرف‌های برخی اعضای دولت موقت است که اوایل انقلاب می‌گفتند جنگنده‌های اف-۱۴ را که خریده‌ایم به آمریکا پس بدهیم، به دردمان نمی‌خورد! در آن موقع ایستادگی و افشاگری کردیم و چندی بعد که صدام به ایران حمله کرد، معلوم شد چقدر به این ابزارهای دفاعی نیاز داریم.
اما از آن مقطع زمانی که هاشمی‌رفسنجانی، موضعِ حیرت‌آور «دنیای گفتمان‌ها» را اتخاذ کرد، نزدیک به ۱۰ سال می‌گذرد و طی این یک دهه فرازونشیب‌ها و رخدادهای زیادی در حوزه تحولات منطقه‌ای و جهانی به وقوع پیوسته است؛ یکی از مهم‌ترین تحولات، جنگ ۱۲ روزه است؛ جنگی که توسط اسرائیل و آمریکا به کشور ما تحمیل شد و ما به‌واسطه همان اقتدار موشکی، بر آن فائق و غالب شدیم و کسی نمی‌داند اگر ما از اقتدار موشکی محروم بودیم، اکنون چه بر سر کشور ما آمده بود؛ آیا با گفت‌وگو و گفتمان می‌توانستیم جلوی سیل حملات اسرائیل و آمریکا را بگیریم؟! قطعا اگر مرحوم هاشمی‌رفسنجانی نیز در قید حیات بود، پس از جنگ ۱۲ روزه، به اشتباه و ناصواب‌بودن موضع‌گیری سال ۹۵ خود اشاره می‌کرد و از درگاه ملت پوزش می‌طلبید.

میراث‌خوران فکری هاشمی‌رفسنجانی و اصرار بر یک اشتباه
اگر چه هاشمی‌رفسنجانی به دیار باقی شتافته است، اما تفکری که او نیز از حاملان آن بود همچنان ادامه دارد و این تفکر نمایندگان معاصری نیز دارد که راه آن مرحوم را با سرعت بیشتری می‌روند و حتی بعد از جنگ ۱۲ روزه و سیل حملات اسرائیل و آمریکا، باز هم نسخه مذاکره و گفت‌وگو و مصالحه را برای کشور می‌پیچند!
حسن روحانی یکی از آن دسته افرادی است که هنوز مختصات و مشخصات دنیای زورمدار امروز را باور نکرده است و همچنان در عوالم برجام و مذاکره و مصالحه سیر می‌کند. او این روزها به صحنه کنشگری سیاسی بازگشته است و با تقلیل همه‌چیز حتی جنگ ١٢ روزه به مسئله برجام، مرتکب خطای تحلیلی فاحش مداوم می‌شود. در شرایط فعلی، بازسازی بازدارندگی به عنوان یکی از ابزارهای اصلی تامین صلح و امنیت برای ایرانیان، یک اصل ضروری است؛ این امر خطیر در شرایط حاضر مستلزم توسعه قدرت دفاعی کشور بوده و هست؛ کاری که دولت حسن روحانی در طول هشت سال ریاست‌جمهوری خود در جهت تقویت آن هیچ گام موثر و تعیین‌کننده‌ای برنداشت.
آقای روحانی و دیگر هم‌قطاران او باید درک کنند امروز در مقام پیشنهاد نیستند و نمی‌توانند دوباره نسخه شکست‌خورده مصالحه با آمریکا را بپیچند؛ امروز آنها در مقام پاسخ‌اند و باید به افکار عمومی توضیح دهند جز مذاکره، چه کاری برای جلوگیری از تصمیم دشمن به جنگ انجام داده‌اند؟ باید توضیح دهند نیروی هوافضای سپاه در دوران حکمرانی اعتدالیون، منابع تحقیق و توسعه توان موشکی ایران را چرا با فروش زمین‌های خود تامین می‌کرد؟ روحانی اکنون و در شرایط جدید که دشمن علنا به خاک ما تجاوز کرده و بیش از هزار تن از هم‌میهنان‌مان را به شهادت رسانده، باز هم نسخه ارتجاعی برجام را تجویز می‌کند؛ او همانی است که دولتش شمایل دولت ناتوان و فلج را به خود گرفت، برنامه هسته‌ای را از رونق انداخت، چرخ سانتریفیوژها و هشت هزار کارخانه را با هم از حرکت بازداشت، تحریم‌ها را دوبرابر کرد، رشد اقتصادی را با معدل نزدیک به صفر تحویل داد و به رئیس دولت بعدی گزارش داد که نمی‌تواند حقوق سر ماه کارکنان خود را بدهد!  روحانی و یاران او همچون جواد ظریف به عنوان میراث‌خوران تفکر هاشمی‌رفسنجانی هنوز در توهم اعتماد به آمریکا، اوباما، بایدن و حتی ترامپ هستند. آنها واقعیت میدانی و واقعیت‌های دیپلماسی بر اساس تحولات واقعی را در نظر نمی‌گیرند و دنیا را «رئال» تجزیه و تحلیل نمی‌کنند، بلکه در «سانتیمانتالیسم» غرق هستند.
در زمان دولت حسن روحانی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برای نشان‌دادن اقتدار نظامی ایران و نشان‌دادن اینکه برجام به معنای خلع‌سلاح موشکی هم نیست، آزمایشات موشکی می‌کرد؛ اما روحانی فردایش می‌گفت با آزمایش موشکی و نشان‌دادن شهرهای موشکی برجام را تخریب کردند! در واقع حسن روحانی می‌خواست از مرده متعفنی به نام برجام حمایت کند و برای این کار دستاورد ملی ایرانیان یعنی اقتدار موشکی کشور را تخریب می‌کرد؛ حال آنکه اگر همان شهرهای موشکی سپاه نبود، اکنون شاید ایرانی باقی‌نمانده بود و تهران و اصفهان،  شیراز و تبریز وضعیتی مشابه به غزه پیدا می‌کردند؛ ای‌کاش روحانی و شرکا و سایر میراث‌خواران فکری مرحوم هاشمی‌رفسنجانی از گذشته عبرت بگیرید و دیگر برای کشور نسخه‌های شکست خورده را تجویز نکنند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.