سحر رمضانعلی پور - خبرنگار گروه جامعه: در روزهایی که نظام آموزشی کشور بیش از هر زمان دیگری، زیر ذره‌بین افکار عمومی است، موضوع تاثیر قطعی سوابق تحصیلی در کنکور به یکی از بحث‌برانگیزترین چالش‌ها برای دانش‌آموزان نخبه تبدیل شده است. این طرح که قرار است عدالت آموزشی را محقق کند، در عمل به نگرانی‌ها و حتی ناامیدی میان گروهی از مستعدترین نوجوانان ایران، یعنی المپیادی‌ها دامن زده است.

نخبگانـــی در دوراهی پر ریسک

آگاه: المپیادی‌ها همان دانش‌آموزانی هستند که در سنین دبیرستان با استعداد و پشتکار فوق‌العاده، مدال‌های ملی و بین‌المللی در رشته‌هایی مثل ریاضی، فیزیک، شیمی، زیست‌شناسی، کامپیوتر و نجوم مدال کسب می‌کنند. اما حالا بسیاری از آنان معتقدند که طرح جدید آموزشی، نه‌تنها پاداشی برای تلاش‌هایشان قائل نیست، بلکه مسیر علمی‌شان را با ریسک‌های غیرمنصفانه پر کرده است.

فصل اول: قانون جدید و پیامدهای ناخواسته
طرح «تاثیر قطعی سوابق تحصیلی» بر قبولی دانشگاهی، در نگاه نخست ابزاری برای ارتقای کیفیت آموزش عمومی به نظر می‌رسد. مسئولان وزارت آموزش و پرورش و سازمان سنجش استدلال می‌کنند که این طرح باعث می‌شود دوران مدرسه، از یک سکوی صرفا گذرا برای کنکور، به بستری واقعی برای یادگیری تبدیل شود.
اما المپیادی‌ها از زاویه دیگری به ماجرا نگاه می‌کنند. آنها برای موفقیت در المپیاد، ماه‌ها و گاهی سال‌ها درگیر مطالعه عمیق در یک حوزه تخصصی می‌شوند؛ مباحثی که غالبا فراتر از سطح کتاب‌های درسی است. نتیجه این تمرکز، افت نسبی نمرات دروس عمومی و امتحانات مدرسه است. وقتی قرار باشد همین نمرات به شکل «تاثیر قطعی» در سرنوشت دانشگاهی آنها نقش بازی کند، بسیاری از نخبگان جوان خود را در موقعیت بازنده می‌بینند.

فصل دوم: ریسک، تنها گزینه
امروز در فضای المپیادها اصطلاحی رایج شده است: «ریسک» تنها گزینه است. یعنی دانش‌آموز نخبه باید بین دو انتخاب دشوار، دست به انتخاب بزند: تمرکز بر المپیاد و رهاکردن بخشی از امتحانات مدرسه با ریسک شکست در کنکور. کنارگذاشتن المپیاد و محدودکردن خود به امتحانات و نمرات، با ریسک ازدست‌دادن استعداد و فرصت جهانی‌شدن. این دوراهی باعث شده بسیاری از خانواده‌ها نیز دچار سردرگمی شوند.

فصل سوم: مدارس و بی‌توجهی به المپیادها
مشکل فقط به سیاست‌های کلان آموزشی محدود نمی‌شود. در سطح خرد، مدارس نیز عموما توجه چندانی به المپیادها ندارند. بسیاری از مدارس، المپیاد را فعالیتی غیرضروری یا حتی دردسرساز می‌دانند؛ زیرا غیبت‌ها و افت نمرات این دانش‌آموزان، آمار مدرسه را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد. در برخی موارد، مدیران مدارس از دادن مرخصی یا حمایت آموزشی به المپیادی‌ها خودداری می‌کنند. حتی گزارش‌هایی وجود دارد که برخی مدارس از ثبت‌نام دانش‌آموزان در آزمون‌های المپیاد جلوگیری می‌کنند.

فصل چهارم: نه فقط مسابقه؛ سبک زندگی!
اعضای تیم‌های المپیاد برخلاف تصور عمومی، تنها مشغول مطالعه خشک و تئوریک نیستند. به‌ویژه در رشته نجوم، نوجوانان ساعت‌های زیادی را در رصدخانه‌ها، کوهستان‌ها و دشت‌های تاریک‌شب می‌گذرانند. شب‌های رصد برای آنها ترکیبی از علم و ماجراجویی است؛ فرصتی برای دیدن آسمان، گفت‌وگو با دوستان و تجربه کار گروهی. بسیاری از آنها می‌گویند المپیاد برای‌شان فقط مسابقه نیست، بلکه یک سبک زندگی و دریچه‌ای به جهان بزرگ‌تر است.

فصل پنجم: دستور وزیر علوم و امیدهای نیم‌بند
واکنش‌های گسترده دانش‌آموزان و خانواده‌ها، در نهایت وزارت علوم را وادار به واکنش کرد. مدتی پیش وزیر علوم دستور داد تا گلایه‌های المپیادی‌ها بررسی و برای آنها راهکار ویژه‌ای طراحی شود. این دستور، امیدهایی تازه ایجاد کرده، اما هنوز روشن نیست که چه اقدام عملی در پیش است. آیا برای المپیادی‌ها سهمیه‌ای مجزا در نظر گرفته می‌شود؟ آیا نمرات مدرسه آنها با شیوه‌ای عادلانه‌تر محاسبه خواهد شدیا باز هم وعده‌ها در حد کاغذ باقی خواهد ماند؟
کارشناسان آموزش معتقدند که اگر کشوری نخبه‌های علمی‌اش را ناامید کند، باید منتظر مهاجرت آنها باشد. امروز رقابت جهانی برای جذب استعدادها بسیار شدید است. ایران اگر حمایت واقعی نکند، این بچه‌ها به‌سادگی جذب دانشگاه‌های خارجی خواهند شد.

فصل ششم: چرخه باطل نادیده‌گرفتن نخبگان
این بحران آموزشی، صرفا یک موضوع فردی یا خانوادگی نیست؛ بلکه پیامدهای گسترده‌ای برای جامعه دارد، مانند بی‌انگیزگی نخبگان. به‌نحوی‌که نوجوانانی که می‌توانند آینده علمی کشور را بسازند، دلسرد و سرخورده می‌شوند. از سوی دیگر سبب افزایش مهاجرت می‌شود. چون ناگفته پیداست که نبود حمایت کافی، روند فرار مغزها را تشدید خواهد کرد. به جای فراهم‌کردن فرصت برابر، سیستم آموزشی بار دیگر به سمت یکسان‌سازی اجباری حرکت خواهد کرد و بی‌توجهی به خواسته‌های منطقی المپیادی‌ها، اعتماد عمومی به سیاست‌های آموزشی را کاهش می‌دهد. کارشناسان و خانواده‌ها راهکارهای مختلفی برای حل این بحران پیشنهاد می‌کنند. 
حفظ امتیاز ویژه برای مدال‌آوران و تضمین ورود مستقیم به دانشگاه‌های معتبر داخلی یکی از راهکارهاست. تعیین سهمیه مجزا برای دانش‌آموزانی که مراحل المپیاد را طی کرده‌اند، حتی اگر مدال نیاورده باشند، راه دیگر است. انعطاف در نمرات مدرسه و طراحی فرمولی که نمرات درسی المپیادی‌ها را با تخفیف محاسبه کند هم موثر خواهد بود. تشویق مدارس به حمایت به صورت اعطای امتیاز به مدارسی که بیشترین المپیادی‌ها را تربیت کنند. ارتباط دانشگاه‌ها با تیم‌های المپیاد و استفاده از ظرفیت استادان دانشگاه برای هدایت مستقیم این استعدادها هم قطعا می‌تواند راهکار موثری باشد.

آزمونی برای عدالت آموزشی
بحران پیش‌روی المپیادی‌ها، در واقع آزمونی است برای نظام آموزشی ایران؛ آیا سیاست‌گذاران می‌توانند بین عدالت عمومی و حمایت از نخبگان تعادل برقرار کنند؟ المپیادی‌ها سرمایه‌های کم‌نظیر کشور هستند؛ نوجوانانی که می‌توانند نام ایران را در عرصه جهانی پرآوازه کنند. بی‌توجهی به دغدغه‌های آنان، نه فقط یک خطای فردی بلکه خطری برای آینده علمی کشور است. امروز بیش از هر زمان دیگری لازم است که صدای این نوجوانان شنیده شود.

چه کسانی مشمول سهمیه المپیادی هستند؟

مدال‌آوران طلا، نقره و برنز در المپیادهای مجاز علمی شامل ریاضی، زیست‌شناسی، شیمی، فیزیک، کامپیوتر، نجوم و اخترفیزیک، ادبیات و سایر رشته‌هایی که در شورای عالی انقلاب فرهنگی سهمیه ورود به دانشگاه برای آنها تصویب شده است، می‌توانند از تسهیلات المپیادی استفاده کنند. المپیادهای «هوش مصنوعی» و «مدیریت و اقتصاد» در سال ۱۴۰۴ به گروه المپیادهایی پیوستند که شامل سهمیه ورود به دانشگاه می‌شوند.

امتیاز سهمیه المپیادی چگونه کار می‌کند؟
دارندگان مدال طلای المپیاد برای رشته مرتبط‌شان تا حدی معافیت از شرکت در کنکور را دارند؛ یعنی می‌توانند بدون شرکت در آزمون سراسری وارد دانشگاه شوند. برای مدال‌آوران نقره و برنز شرط وجود دارد؛ کسب حد نصاب ۹۰ درصد تراز آخرین قبول‌شده آزاد در آن رشته انتخابی داوطلب در کنکور. در صورت تحقق این شرط، سهمیه‌ای ویژه برای آنها منظور می‌شود.

چالش‌ها و ابهامات
بسیاری از دانش‌آموزان المپیادی در پایه‌های دهم و یازدهم به دلیل تاخیر در اعلام نتایج المپیاد یا مدال، نمی‌دانند دقیقا آیا سهمیه برای‌شان فعال خواهد بود یا نه. همین ابهام باعث شده بعضی با ریسک افت معدل و نگرانی از آینده دانشگاهی مواجه شوند. قوانین دقیق محل اجرا و نحوه عمل سهمیه‌ها در رشته‌های مختلف هنوز برای برخی المپیادها کامل روشن نشده است؛ به‌خصوص در المپیادهایی که به‌تازگی اضافه شده‌اند یا تصویب کامل‌شان هنوز در مراحل اداری است.

نکات کلیدی برای دانش‌آموزان المپیادی

دانش‌آموز باید ببیند که آیا المپیاد رشته‌اش جزو آنهایی است که سهمیه دانشگاه برایش تصویب شده باشد. اگر نه، ممکن است مدالش تاثیری نداشته باشد.
کسب حد نصاب لازم هم ضروری است؛ حتی اگر دانش‌آموز مدال‌آور باشد باید تراز کنکور در رشته انتخابی‌اش حداقل ۹۰ درصد آخرین فرد قبول‌شده آزاد باشد تا سهمیه اعمال شود (برای نقره و برنز).
مدیریت زمان و معدل بسیار مهم است؛ چون تاثیر سوابق تحصیلی در کنکور قطعی شده، بنابراین افت معدل به هیچ عنوان نادیده گرفته نمی‌شود. بنابراین حتی المپیادی‌ها باید به امتحانات مدرسه و نمرات عمومی هم توجه کنند.
دانش‌آموزان باید برای رشته‌هایی مثل هوش مصنوعی، مدیریت و اقتصاد که تازه سهمیه‌شان اضافه شده، مستندات تصویب و ابلاغ آن را پیگیری کنند؛ ابلاغ رسمی سهمیه شرط اجرایی‌شدن آن است. سهمیه المپیادی‌ها در کنکور ۱۴۰۴ در صورتی به‌صورت عملی قابل‌استفاده است که فرد مدال معتبر داشته باشد، رشته المپیادی‌اش جزو رشته‌های دارای سهمیه باشد و تراز کنکور و سوابق تحصیلی‌اش، حد نصاب لازم برای سهمیه را داشته باشند. اگر هر یک از این شروط نباشد، امکان دارد سهمیه برای همان مدال و تلاش دانش‌آموز به نتیجه مطلوب نرسد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.