آگاه: دبیرینژاد با بیان اینکه هر مدرسه میتواند یک موزه داشته باشد، گفت: امروز به جایی رسیدیم که موزهها پذیرفتند، کودکان بخشی از بازدیدکنندگان هستند. در حال حاضر بچهها فقط از طریق مدرسه به موزه نمیآیند. امیدوارم به جایی برسیم که موزههای تخصصی کودکان شکل گیرد و حتی در مدارس موزه داشته باشیم. او با بیان اینکه موزهها میتوانند جایی برای حفظ هویت باشند، افزود: موزهها منبع دانشی هستند که امکان آموزش را ذاتا در خود دارند و مسئله ما چگونه مواجهکردن بچهها با موزه و جذب کردن آنهاست. بچهها نسبت به بزرگترها از تجربه خالیتر هستند به تبع آن، کمتر تعلق خاطر دارند و قصههای کمتری میدانند. وقتی بچهها با خوشی و حال خوب چیزی را بفهمند دچار شعف میشوند و آن مسئله در ذهنشان میماند.
رئیس موزه هنرهای معاصر یکی از اهداف تعریف شده برای موزه را محلی برای لذت بردن ذکر کرد و افزود: وقتی فردی به عنوان گردشگر به شهر و کشوری دیگر میرود هدفش این است که حالش خوب شود، خاطره خوبی بسازد و با شگفتی روبهرو شود. موزه طبق تعریف امروزه، نهادی سرگرمکننده و لذتبخش است، نه صرفا آموزشی.
جایی برای مواجهه بچهها با میراث فرهنگی
او با اشاره به راههای مواجه کردن بچهها با میراث فرهنگی، بیان کرد: یکی از جاهایی که میراث فرهنگی وجود دارد، موزهها و بناهای تاریخی است. غذا، پوشاک، رقص، موسیقی و نمایشهای آیینی راه دیگر انتقال میراث فرهنگی به کودکان و نوجوانان است. راه سوم مواجه کردن بچهها با میراث فرهنگی، قصههاست.
این نویسنده و پژوهشگر، لذتبردن، تقویت هویت ملی و کمک به حفظ میراث فرهنگی را ماموریت امروز موزهها برشمرد و گفت: در موزهها با یک مخاطب سر و کار نداریم زیرا موزهها در دسترس هستند. هدف از بردن بچهها به موزه باید مشخص شود؛ آموزش یا لذت؟ نیازهای بچهها نیز باید شناسایی شود. دبیرینژاد افزود: اگر موزهها را نهاد آموزشی ببینیم باید تفاوتی با مدرسه و مهد داشته باشند زیرا موزهها علاوه بر دارا بودن نماد و نشانهها، فضایی متنوع و سرگرمکننده هستند که امکان رها بودن، کشف و تجربه جدید جمعی به بچهها میدهد، به عبارتی بچهها به واسطه موزه، اجتماعی میشوند و کار جمعی یاد میگیرند. او با بیان اینکه برخی اشیا مانند سکه و تمبر برای بچهها ناآشنا است، اظهار کرد: بچههای امروز نمیدانند تمبر و نامه چیست. ما در موزه تمبر، از توضیح پیام و پیام الکترونیک برای آنها شروع کردیم تا به نامه رسیدیم. از بچهها خواستیم تمبر تخیلی خود را نقاشی کنند و نامهای به پدر و مادر خود بنویسند. زمانی هم در موزه هنرهای معاصر نمایشگاه پیکاسو داشتیم و برای درک بیشتر بچهها به شکل مار و پله، یک بازی برای آنها طراحی کردیم.
رئیس موزه هنرهای معاصر قصه، بازی، نمایش، کار عملی و تعاملی، همانندسازی (شبیهسازی با تجربه امروز بچهها)، آشناسازی و سادهسازی را چند الگوی قابل استفاده در موزه برای بچهها برشمرد و افزود: در سالن کمالالملک، دیواره شجرهنامه داشتیم و بهانهای بود که به بچهها مفهوم شجرهنامه را شرح دهیم. این همان آشناسازی است. دبیرینژاد با اشاره به اینکه میتوان موزه را به مدرسه برد، بیان کرد: در موزه بچهها را بمباران اطلاعاتی نکنیم. موزهها را شبیهسازی کتابهای درسی نکنیم. باید از موزه فضای خوش و جذابی برای بچهها ساخت. الگوی تجربه موزهها را میتوان به مدارس تسری داد. کلاس درس را میتوان با خلاقیت، تبدیل به موزه کرد.
قابلیت تبدیل مدارس به موزه
او به ذکر چند خاطره در مورد مواجهه بچهها با موزه پرداخت و گفت: پروژه بچههای خیابانی را داشتیم. این بچهها در مدارس خاصی درس میخوانند. پیش از بازدید آنها از موزه، ابتدا کارشناسان و همکاران ما دو، سه جلسه به مدارس رفتند و مقدمهسازی کردند. برای آنها کارگاه ساخت عروسک گذاشتند، قصهگویی زال و سودابه را انجام دادند و از بچهها خواستند عروسک رستم و زال درست کنند و قصهای برای آنها بسازند.
موزه برای بچههای اوتیسم میتواند جایی امن و آرام باشد
رئیس موزه هنرهای معاصر، موزه را برای همه بچهها اعم از کودکان کار، بیمار، دورگه و اتباع قابل استفاده دانست و افزود: برای این امر باید بین قابلیتهای موزه و نیازهای بچهها ارتباط برقرار کنیم. به عنوان مثال موزه حتی میتواند برای بچههای اوتیسم که از جمع فراری هستند، جایی آرام و امن باشد و زمینه حضور اجتماعی آنها را در جامعه فراهم کند. دبیرینژاد خاطرنشان کرد: میتوان به بچهها یاد داد در خانه با گردآوری اشیایی از پدربزرگ و مادربزرگها موزه بسازند. فراموش نکنیم هر موزه به شما یک قابلیت میدهد. همانطور که بچهها حق تغذیه سالم و بهداشت و آموزش دارند. حق فرهنگی، تاریخی، خانوادگی و شهروندی هم دارند و میتوان با موزهها این حقها را به جا آورد.
نظر شما