رسول جعفریان، رئیس کتابخانه مرکزی کتابخانه دانشگاه تهران می‌گوید: «آقای مطهری در یکی از گفتارهایش از این سوال بحث می‌کند که «آیا تقوا باعث می‌شود انسان در علم پیشرفت کند؟» و به روشنی می‌گوید خیر. اما در فضای سنتی ما، هنوز تصور می‌کنند «اخلاق دینی» با علم گره خورده است.

آگاه: این مسئله البته محدود به ما نیست. یک مسئله دیگر را هم بگویم: بعد از جنگ جهانی دوم، در غرب هم بدبینی‌هایی نسبت به علم شکل گرفت. پیشرفت‌های علمی سبب تولید سلاح‌هایی شد که میلیون‌ها نفر را در جنگ جهانی دوم کشت. اصلا این‌جور قتل‌عام در تاریخ نمونه ندارد. این سبب بدبینی به علم شد. علم، سبب رواج شرایطی شد که فساد به همراه داشت.» در ادامه بخشی از گفت‌وگوی رسول جعفریان با خبرگزاری کتاب ایران که در آن از مواجهه با کامپیوتر، نرم‌افزارهای پژوهشی و تکثیرپذیری متن و تاثیر این مواجهه بر علم می‌گوید را می‌خوانیم:

 این پرسش هم می‌تواند نقد باشد و هم سوال؛ کشورمان را معمولا کشور «افراد» می‌دانیم؛ یعنی کارها اغلب وابسته به اشخاص است، نه ساختار. درباره شما هم گاهی می‌گویند اگر آقای جعفریان نباشند، بسیاری از امور متوقف می‌شود. بنابراین چگونه می‌توان این رویکرد را به «ساختار» تبدیل کرد؟ چه باید کرد که اگر فردا از کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران رفتید، فرد بعدی دوباره همه‌چیز را به حالت بسته سابق برنگرداند؟ آیا به این تأمل کرده‌اید؟
این مسئله، این روحیه، این رویه، در حکم یک «پارادایم» است؛ در همه جا همین است. تا زمانی که جامعه با پرسش‌های جدی مواجه نشود و ضرورت تغییر را احساس نکند، تحول پایدار رخ نمی‌دهد. بخشی از آن رفتاری است که توضیح دادم و بخشی هم با هدف تغییر پارادایم نیازمند گفت‌وگوی پیوسته است. برخی دانشگاهیان مسئول نیز که وارد این فضاها و نقد آنها نمی‌شوند.
اجازه بدهید یک نکته جالب بگویم: من خودم هم گاهی در معرض همان ذهنیت قرار می‌گیرم. چند روز پیش ماشینم را پارک می‌کردم. یکی از کارمندان تماس گرفت و گفت شخصی آمده و اصرار دارد عکس نسخه‌هایی را که قبلا به چند نفر داده‌ایم، دریافت کند. پرسید «چه کنیم؟» گفتم چه کنیم؟ ایشان گفت این عکس‌ها حساس است. در فاصله چند دقیقه‌ای، من هم تحت تاثیر قرار گرفتم و گفتم حق چنین اعتراضی را ندارد. داشتم کم‌کم مانع می‌شدم. بعد لحظه‌ای فکر کردم که اروپا هزاران نسخه خطی نفیس اسلامی را به‌صورت آنلاین گذاشته؛ آن‌وقت ما درباره چند عکس مانده‌ایم چه کنیم؟ گفتم همین الان برایش بفرستید. یعنی حتی در خود من هم گاهی این ذهنیت «مالکیت» بروز می‌کند.
در بسیاری از کتابخانه‌ها، نسخه‌های نفیس را جدا نگه می‌دارند و می‌گویند «در اختیار عموم قرار ندهید.» استدلال دیگری نیز دارند: می‌گویند اگر نسخه‌ها در اختیار همه قرار گیرد، ممکن است تحریف یا «ضایع» شود. اما اصل مسئله این است که آنان «نگاه مدرن به علم» ندارند. علم را چیزی نمی‌دانند که باید در اختیار همه باشد. شما امروز سواد خواندن و نوشتن یا کار با کامپیوتر را به‌عنوان یک ضرورت، امری بدیهی می‌دانید، اما در محیط‌های سنتی چنین نیست.
آقای مطهری در یکی از گفتارهایش از این سوال بحث می‌کند که «آیا تقوا باعث می‌شود انسان در علم پیشرفت کند؟» و به روشنی می‌گوید خیر. اما در فضای سنتی ما هنوز تصور می‌کنند «اخلاق دینی» با علم گره خورده است. این مسئله البته محدود به ما نیست.
یک مسئله دیگر را هم بگویم: بعد از جنگ جهانی دوم، در غرب هم بدبینی‌هایی نسبت به علم شکل گرفت. پیشرفت‌های علمی سبب تولید سلاح‌هایی شد که میلیون‌ها نفر را در جنگ جهانی دوم کشت. اصلا این‌جور قتل‌عام در تاریخ نمونه ندارد. این سبب بدبینی به علم شد. علم، سبب رواج شرایطی شد که فساد به همراه داشت. حتی برخی پیشرفت‌های زیست‌شناسی، موجی از خشونت ناشی از نژادگرایی را تولید کرد. بالاتر، برخی از کشفیات علمی سبب خشونت بیشتر نسبت به زنان شد؛ پیشرفت‌هایی که مثلا می‌گفتند «مغز زنان کوچک‌تر از مردان است.» بسیاری از جوامع سنتی از علمی که سبب افسارگسیختگی جامعه‌شان شده، متنفر هستند. خب، وقتی آدم از علم چنین بینشی دارد، خیلی هم از اشاعه آن خشنود نیست.  با این حال، علم با زبان ساده‌ای که برای اشاعه انتخاب کرده، در حال پیشرفت است. پاره‌ای از کشورهای دنیا به دسترسی آزاد باور دارند. باور کنید من یک‌بار در کتابخانه برلین رفتم، مستقیم وارد فضای خطی این کتابخانه شدم. شما تصورش را هم نمی‌توانید بکنید که در کتابخانه‌های ما چنین برخوردی که سهل است یک‌دهم آن با شما بشود. البته در میان ما، با رانت رفاقت همه کاری می‌شود کرد؛ هرچه بخواهید می‌توانید بگیرید، اما اگر شما را نشناسند، چهره‌شان را درهم می‌کشند و اعتنایی نمی‌کنند.
پاسخ پرسش شما درباره اینکه چگونه این مشکل حل می‌شود، به زمان وابسته است. همان‌طور که بسیاری از مسائل فرهنگی دیگر با گذشت زمان دگرگون می‌شود، این هم حل خواهد شد. دنیای دیگری شکل خواهد گرفت. گاهی باید منتظر ماند تا نسل‌ها عوض شود. مدیران دولتی که فکرهای بسته دارند، تغییر کنند. بالاخره این اتفاق خواهد افتاد. مشکل ما مدیرانی هستند که خودشان پژوهشگر نیستند و نمی‌دانند ارزش کتاب به چیست.

 چگونه می‌توان این نگاه را به یک «ساختار پایدار» تبدیل کرد تا با تغییر مدیران، دوباره همه چیز به وضعیت بسته گذشته بازنگردد؟
 این پرسش بسیار اساسی است. واقعیت آن است، تا زمانی که جامعه علمی با پرسش‌های بنیادین روبه‌رو نشود و ضرورت گشودگی علم را نپذیرد، تغییر پایدار نخواهد بود. این امر نیازمند گفت‌وگو، آموزش، تولید گفتمان و فشار آگاهی عمومی است. برخی اقدامات انجام شده، مانند دیجیتال‌سازی پایان‌نامه‌ها یا افزایش دسترسی به نسخه‌های خطی، قدم‌های مهمی هستند، اما هنوز با یک «تحول ساختاری» فاصله داریم.
مقاومت شدید برخی نهادها و مدیرها نیز قابل انکار نیست. برای نمونه، سال‌ها دانشگاه‌ها از ارائه پایان‌نامه‌ها به ایرانداک خودداری می‌کردند. امروز نیز بسیاری از کتابخانه‌ها از اشتراک‌گذاری داده‌های خود با سامانه‌های ملی یا جهانی جلوگیری می‌کنند. برخی مقاومت‌ها ناشی از ذهنیت سنتی است و برخی ریشه در نگرانی‌های امنیتی یا حقوقی دارد. شاید کسانی هم دنبال منافع مادی برای تشکیلات‌شان باشند، چون مشکل دارند.
مشکل دیگر این است که اصولا تغییر در نظام‌های سنتی ما خیلی دیر اتفاق می‌افتد. ببینید، قانون حقوق مولفان و ناشران سال ۱۳۴۸ تصویب شده است؛ هیچ اقدام جدی برای تغییر آن و هموار کردن راه آموختن علم انجام نمی‌شود. اینها فکر می‌کنند دنیای جدید هم به همان کندی دنیای قدیم پیشرفت می‌کند. در این قانون، که قبلا حقوق مؤلف تا ۴۰ سال از زمان نشر کتاب یا مرگ مؤلف بود، آن را به ۵۰ سال تغییر دادند؛ درحالی‌که باید این قانون را به پنج یا ۱۰ سال کم می‌کردند. امروزه علم خیلی زود کهنه می‌شود. الان متن‌ها با برق جابه‌جا می‌شود، نه با چهارپا و وانت. ما به نوبه خود تلاش کرده‌ایم منابع در دسترس باشد. درحال حاضر، ۱۰۵ هزار پایان‌نامه دانشگاه تهران به آسانی در اختیار است. همین‌طور ۱۷ هزار نسخه خطی و ده‌ها هزار متن و کتاب و عکس. بسیاری از مراکز دیگر فعالیت‌شان از ما بیشتر است.
الان دسترسی آزاد به متن دیگر شوخی است. الان هوش مصنوعی برای شما جست‌وجو می‌کند، تحلیل می‌کند، داده‌های مشابه را می‌آورد و به شما کمک می‌کند که دایره تفکر خود را از متن ساده‌ای که شما در اختیارش گذاشته‌اید، توسعه دهد. اگر بپرسید ما در کتابخانه مرکزی چه کرده‌ایم، عرض می‌کنم هیچ. ما هنوز در حد گذاشتن متن‌های PDF هستیم. شاید تنها مورد، استفاده از هوش مصنوعی برای تبدیل کتاب‌های چاپی به فایل صوتی است که با سرعت در حال انجام آن هستیم.

 درباره فرهنگ کتاب‌خوانی و توسعه آن چکاری می‌توان انجام داد؟
درباره فرهنگ کتابخوانی، باید بگویم سر این قبر که فاتحه می‌خوانید، دیگر مرده‌ای نیست. گاهی فکر می‌کنم دعوت به خواندن کتاب، نوعی دعوت به عقب‌ماندگی است. باید راه‌های جدید اشاعه علم را یافت. مگر الان کسی در دنیا، مجله علمی منتشر می‌کند؟ همه، فایل است و همه‌جا هم در دسترس است. چرا کتاب نباید این‌طور باشد؟ برای تفریح خوب است عناوینی باشد، اما همان هم ظلم به طبیعت است که درخت به این نازنینی را ببرید و با آن کاغذ درست کنید که همان سبب آلودگی محیط‌زیست می‌شود؛ چه خبر است که چند سطر می‌خواهد بخواند. خوب این شخص گوشی و تبلت و لپ‌تاپ داشته باشد؛ به اندازه کتابخانه عمومی محله‌اش می‌تواند فایل در آن بگذارد. این را باید تشویق کرد.
مشکل اصلی این است که ما هنوز درک نکرده‌ایم که رفتار مطالعه تغییر کرده است. مردم امروز ساعت‌ها با گوشی تلفن خود کتاب می‌خوانند. آن‌وقت ما همچنان بر «کتاب کاغذی» اصرار می‌کنیم. این در حالی است که بسیاری از مجلات دانشگاهی دیگر چاپ نمی‌شوند. تالارهای مرجع خالی است. همه سراغ اینترنت می‌روند. با این وضع، تازه بعد از دو، سه قرن که از نهضت دایره‌المعارف‌نویسی در غرب می‌گذرد، ما بیماری دایره‌المعارف‌نویسی گرفته‌ایم. خب، برای چه هر روز رادیو مصاحبه می‌کند که چه کنیم فرهنگ کتاب‌خوانی توسعه یابد؟ به‌جای اینها، دانش را با زبان‌ها و ادبیات مختلف بریزید در گوشی مردم. باید به مردم توضیح داد که علم فقط «روی کاغذ» نیست. گوشی‌های مردم امروز، محل اصلی مطالعه است. ما باید این رفتار را بشناسیم، نه اینکه آن را انکار کنیم.

 اگر کاغذ حذف شود حق‌التالیف چه خواهد شد؟
ببینید، واقعا عرض می‌کنم ۱۰ درصد کتاب‌ها برای مولفش درآمد دارد. بیشتر اینها ضایع است و درآمدی ندارد. اصلا الان شمارگانی ندارد. ۲۰۰ نسخه منتشر شود، ۱۰ درصد پشت جلد هم بدهند، با این چه می‌شود کرد؟ الان دنیا روش‌های دیگری را برای گرفتن حق‌التالیف و همین‌طور حفظ حقوق معنوی مؤلف دنبال می‌کند. باید به فکر تحقق این روش‌ها بود. این البته زحمت دارد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.