آگاه: امینی در این یادداشت با عنوان «یک شعر یک خاطره»، نوشته است: در سالهای دور جلسات سهشنبههای فرهنگسرای اندیشه، قرار دیدار شاعران بود. نظیر چنین روزی برای بزرگداشت مقام حضرت فاطمه(س)، دوستان شاعر شعرهای فاطمی میخواندند.
حسین منزوی به مجری جلسه گفت: «میدانم چرا مرا برای شعرخوانی صدا نمیزنید. لابد میگویید منزوی که شعر مناسبتی ندارد. بله من شاعر مناسبتی نیستم، من شاعر عشقم. اهلبیت برای من مناسبت نیستند، عشق هستند.» بعد این شعر شکوهمند را خواند:
با هیچ زن جز تو دل دریا شدن نیست
یارایی درگیر توفانها شدن نیست
در خورد تو، ای هم تو موج و هم تو ساحل!
جز ناخدای کشتی مولاشدن نیست
تو نور چشم مصطفی و کس به جز تو
در شان شمع محفل طاها شدن نیست
تو مادر سبطینی و غیر از تو کس را
اهلیت صدیقه کبری شدن نیست
جز تو زنی را شوکت در باغ هستی
سرو چمان عالم بالا شدن نیست
جز با تو شان گم شدن از چشم مردم
وانگاه در چشم خدا پیدا شدن نیست
نخلی که تو در سایهاش آسودی او را
در سایه تو، حسرت طوبا شدن نیست
ای عالم امکان خبر، تو مبتدایش
آن جملهای که درخور معنا شدن نیست
سنگ صبور مردی از آنگونه بودن
با هیچ زن ظرفیت زهرا شدن نیست
۴ آذر ۱۴۰۴ - ۱۰:۲۵
کد خبر: ۱۸٬۲۱۵
اسماعیل امینی، شاعر و منتقد ادبی با انتشار یادداشتی کوتاه در صفحه شخصیاش، خاطرهای از شعرخوانی حسین منزوی برای حضرت زهرا(س) روایت کرد.
نظر شما