آگاه: مریم سادات مومنزاده، کارگردان مستند «آنچه در توان داشتم» درباره هدف از ساخت مستند و چرایی انتخاب موضوع «خط سفید» گفت: یکی از انگیزههای اصلی ما، عمل به تاکیدات مقام رهبری درباره نمایش پیشرفتهای کشور بود. سالهاست درباره مشکلات صحبت میکنیم و نقد درونگفتمانی داریم، اما در کنار همه این چالشها، اتفاقات ارزشمندی هم در حوزههای مختلف در حال وقوع است که متاسفانه کمتر دیده میشود. ما تلاش کردیم در قالب این مجموعه، بخشی از پیشرفتهای واقعی کشور را با کیفیت مناسب و روایت درست به مخاطب نشان دهیم. مومنزاده درباره دلیل تمرکز مجموعه «خط سفید» بر پیشرفتهای پزشکی توضیح داد: هدف ما فقط نمایش دستاوردها نبود؛ میخواستیم بخشی از نگرانیهای مردم را در حوزه درمان کم کنیم. ما برای دل خودمان کار نمیسازیم که در کمد بماند؛ کار میکنیم تا دیده شود و اثر بگذارد. هرچه دیدهشدن بیشتر باشد، هم مردم سود میبرند هم ما. او با اشاره به بازتاب گسترده اثر سال گذشته در تلویزیون افزود: همان بازخوردها باعث شد ادامه مجموعه را نیز دوباره به موضوع پیشرفتهای پزشکی اختصاص بدهیم. او افزود: پزشکی دغدغه مشترک همه خانوادههاست. ممکن است مردم مسائل صنعتی یا تخصصی را دنبال نکنند، اما موضوع سلامت و درمان همیشه با زندگیشان گره خورده است. به همین دلیل سراغ روایت پیشرفتهایی رفتیم که برای جامعه ملموستر است و درعینحال کمتر معرفی شده؛ از جمله تلاشهای تاثیرگذار در تولید داروی سرطان. میخواستیم نشان بدهیم برخلاف تصور عمومی، در همین حوزههای حساس هم کارهای بزرگی در کشور انجام شده است.
خط سفید؛ از روپوش تا مسیر خدمت
مومنزاده درباره چرایی انتخاب عنوان «آنچه در توان داشتم» توضیح داد: نام خط سفید را از همان روپوش سفید پزشکان گرفتیم؛ مسیری روشن که میخواستیم در مقابل تصور رایج جامعه برجسته کنیم. قرار بود نشان بدهیم همه پزشکان در پی ثروت نیستند؛ در همین حوزهای که میتواند بسیار پولساز باشد، انسانهای بااستعداد و درستکاری هستند که راه اخلاقی را انتخاب میکنند و از کنار رنج مردم بیتفاوت رد نمیشوند. خط سفید برای ما فقط یک نام نبود؛ یک مرز نمادین بود میان آنهایی که در مسیر دشوار پزشکی دلسرد میشوند و کنار میروند و کسانی که با وجود فشارها، کمبودها و سنگینی کار، پای مسیر سفید و روشن خدمت میایستند و به نتیجه میرسند. عنوان آنچه در توان داشتم نیز ادامه همین معناست؛ روایتی از ایستادگی، تلاش و انجام تمام توان برای برطرف کردن درد مردم.
مومنزاده ادامه داد: جملهای که دکتر، سوژه اصلی روایت، در پایان مستند میگوید، چکیده تمام زندگی و تلاش اوست، من برای کشورم هرچه در توان داشتم انجام دادم؛ شاید کم بوده، اما بیش از این نمیتوانستم. وقتی روزی از دنیا بروم، خیالم راحت است که آنچه در توان داشتم برای کشورم انجام دادم. این جمله فقط یک دیالوگ ساده نبود، بلکه روح و استخوانبندی روایت را شکل میدهد و نتیجه دههها مقاومت، رنج و پیگیری تولید دارویی است که همه از انجامش ناامید شده بودند. به همین دلیل، عنوان آنچه در توان داشتم دقیقترین نام برای این داستان است.مومنزاده درباره سختی مسیر تولید این داروی مهم گفت: سالها بود همه میگفتند این دارو باید تولید شود، اما عملا هیچکس نتوانسته بود آن را به سرانجام برساند. افراد مختلف آمدند، بودجه گرفتند، کار را نیمهکاره رها کردند و کنار رفتند؛ حتی برخی دستگاههای دولتی هم با همه امکاناتشان موفق نشدند. اما در نهایت، یک انسان عادی، بیهیاهو و بدون پشتوانههای سنگین ایستاد و کاری را انجام داد که دیگران از انجامش عقب کشیده بودند. او ادامه داد: از نظر اعتقادی شاید شبیه تصویر کلیشهای نخبگان مذهبی نباشد، اما دقیقا همان جایی که رهبری درباره «قداست خانواده» تاکید میکنند، معنا پیدا میکند. خانوادهای که تربیت سالم و اخلاقی داشته باشد، حتی اگر در ظاهر شبیه معیارهای ذهنی ما نباشد، میتواند انسانی مومن، مسئول و قابلاعتماد تربیت کند. مادر او در مستند دیده میشود و کاملا میتوان فهمید که پشت این انسان پرتلاش، خانوادهای با ریشههای اخلاقی محکم ایستاده است. مومنزاده با اشاره به جایگاه علمی این فرد افزود: او جزو نخبگان و رتبههای برتر کشور بوده؛ کسی که میتوانست مسیر راحتتری انتخاب کند، اما خودخواسته پای یک کار سخت و پیچیده ایستاد؛ کاری که همه میگفتند شدنی نیست، اما او نهتنها باور کرد، بلکه تا آخر راه رفت و نتیجه گرفت.
داستان ایستادگی
مومنزاده با اشاره به چالشهای تولید این مستند گفت: مانند بسیاری از گروههای فرهنگی، در مسیر ساخت اثر با کمبود امکانات و دشواریهای اجرایی مواجه بودیم، اما اهمیت موضوع باعث شد کار را تا رسیدن به استاندارد مطلوب ادامه دهیم. مخاطب حق دارد اثر باکیفیت ببیند؛ بنابراین حتی با وجود محدودیتها تلاش کردیم از نظر فنی و محتوایی کاری قابل دفاع ارائه کنیم. تمام تلاش ما این بود که نشان دهیم در کنار همه مشکلاتی که در کشور وجود دارد، حرکتهای جدی و امیدبخشی هم شکل گرفته است. اگر این دستاوردها بیان نشوند، تصویر جامعه یکسویه میشود و ما وظیفه داریم بخش واقعی این تلاشها را روایت کنیم.
مومنزاده درباره مهمترین چالشهای تولید «آنچه در توان داشتم» توضیح داد: واقعیت این است که بزرگترین مشکل ما در ساخت چنین آثاری امروز بیاعتمادی است؛ بیاعتمادی مردم نسبت به رسانه و حتی نسبت به فیلمساز. بسیاری حاضر نیستند مقابل دوربین بیایند، نسخهای از کار را ببینند یا حتی پاسخ تلفن بدهند. میترسند حرفی بزنند و بعد پشیمان شوند یا احساس کنند ممکن است حرفشان تحریف شود. او افزود: از سوی دیگر، سوژههایی که با آنها کار میکردیم بهویژه در حوزه پزشکی و تولید دارو بسیار حساس بودند. برای ثبت روند تولید باید وارد کارخانهای میشدیم که کاملا استریل است و کوچکترین ورود عوامل میتواند چرخه کشت سلول را مختل کند. تعطیل کردن بخشی از خط تولید، پوشاندن تجهیزات، ورود دوربین، لنز، پایه و تیم فیلمبرداری یعنی ساعتها زحمت برای بازگرداندن محیط به حالت اولیه. طبیعی بود که مقاومت داشته باشند و مدام بپرسند این همه دردسر برای ما چه دستاوردی دارد؟
مومنزاده با اشاره به چالشهای رسانهای تولید مستند گفت: مشکل اصلی نه مسائل فنی، بلکه کاهش اعتماد عمومی به تلویزیون بود. وقتی میگفتیم کار برای تلویزیون است، همکاریها سختتر میشد؛ مردم احساس میکنند تلویزیون دیگر دیده نمیشود و همین قطع ارتباط، کار ما را ده برابر دشوارتر میکند. در مقابل، انتشار چند ثانیه از یک اثر در صفحات پرمخاطب اینستاگرام همکاریها را بسیار سریعتر پیش میبرد اما اسم تلویزیون که میآید، برخی فکر میکنند قرار است وقتشان تلف شود. در حالیکه برای این پروژه به حداقل ۱۰ روز حضور مداوم سوژه مقابل دوربین نیاز داشتیم؛ فرآیندی طولانیتر از یک گفتوگوی ساده. این چالشها محدود به این پروژه نیست و بخش بزرگی از مستندهای میدانی با چنین مشکلاتی روبهرو هستند. بعد از همه اینها تازه نوبت کمبود بودجه میرسد. اگر مشکل بیاعتمادی و نبود یک پلتفرم معتبر و پرمخاطب حل شود، بخش زیادی از مسیر تولید هموار خواهد شد. مومنزاده درباره سختترین بخشهای تولید مستند گفت: پیچیدهترین مرحله، ثبت فرآیند برداشت و کشت سلولهای انسانی بود. این بخش بسیار حساس بود و مراکز مربوطه اجازه فیلمبرداری نمیدادند. بارها رفتیم و برگشتیم، اما حساسیتها باعث میشد کار عقب بیفتد. او درباره فیلمبرداری در کارخانه افزود: روند تولید دارو در محیطی کاملا استریل انجام میشود؛ کوچکترین آلودگی کل محصول را نابود میکند. ما مجبور بودیم با لباسهای چندلایه و دوربین بستهبندیشده وارد شویم. حتی نمیتوانستیم از پایه دوربین استفاده کنیم. این شرایط کار را بسیار سخت میکرد.
ماهها تلاش برای چند دقیقه واقعیت
او درباره مدتزمان ساخت پروژه افزود: از روزی که کلید زدیم تا پایان کار حدود ۶ ماه و نیم طول کشید؛ نه اینکه تمام این مدت تصویربرداری باشد، اما روند تولید همینقدر زمانبر است. خیلی از سوژههای ما از جمله همین آقا نمیتوانستند هر روز وقت بگذارند. ما باید در بهترین زمانها سر میزدیم تا روایت شکل بگیرد. او با اشاره به تجربههای پیشین حضور در جشنواره مردمی فیلم عمار ادامه داد: در دوره گذشته اثری با عنوان بدون ترس و اندوه ارائه دادیم که درباره یکی از دستاوردهای پزشکی و چهرهای بود که پشت آن موفقیتها قرار داشت و آن اثر مورد تقدیر هم قرار گرفت. همین تجربهها به ما اطمینان داد مسیر انتخابیمان درست است. مومنزاده با تاکید بر لزوم بازنگری در شیوههای توزیع و ارتباطگیری افزود: اولین قدم این است که از حصارهای ذهنی بیرون بیاییم. اینکه فکر کنیم فقط یک مسیر برای نمایش وجود دارد فقط خودمان را محدود کردهایم. باید از ظرفیتهای رسانهای دیگر استفاده کنیم؛ فضای مجازی، پلتفرمها، کمپینهای مردمی، حتی اکرانهای کوچک در دانشگاهها و مدارس. مردم باید احساس کنند این روایتها به زندگی خودشان مربوط است.
نظر شما