یکی از اتفاقات فرهنگی که در چند سال اخیر، شاهد آن هستیم این است که مناسبت‌های تقویم بین‌المللی در ایران هم به رسمیت شناخته شده و شاید حتی بهتر باشد بگوییم، این مناسبت‌ها خیلی جدی گرفته می‌شود؛ گاهی حتی جدی‌تر از کشورهایی که صاحب این مناسبت هستند. کافی است در ایام کریسمس یا هالووین و ولنتاین سری به خیابان‌های مرکزی و معروف شهر بزنید تا بدانید درباره چه چیزی صحبت می‌کنیم.

مرغ همسایه غازه

آگاه: احتمالا روزی که مارشال مک لوهان، استاد ارتباطات معروف کانادایی اصطلاح «دهکده جهانی» را به کار برد به این روزها فکر می‌کرد؛ روزهایی که جشن کریسمس، هالووین، ولنتاین و امثال اینها حتی در شهرهای کوچک یک کشور شرقی جشن گرفته می‌شود. در جهان امروز براساس تعریفی که مک لوهان کرده، بدون درنظرگرفتن جغرافیا و مرز آدم‌ها به واسطه وسایل ارتباط جمعی شبیه یکدیگر شده‌اند. براساس تعریف دهکده جهانی مک لوهان،‌ در این دهکده هرگونه اتفاقی که دریک نقطه می‌افتد قابل تسری و تعمیم به دیگر نقاط دهکده است، چراکه فرآیند تبادل اطلاعات، علوم و اندیشه با سرعت قابل ملاحظه‌ای درجریان است.
در چند شب گذشته، اگر احیانا مسیرتان به حوالی خیابان میرزای شیرازی یا محلات ارمنی‌نشین دیگر می‌افتاد حتما با این صحنه مواجه می‌شدید که پلیس، این خیابان‌ها را بسته است؛ دلیلش هم واضح بود، حضور جمعیت بسیار زیادی که برای خرید یا دیدن حال و هوای کریسمس به این محلات آمده بودند باعث ترافیک و تراکم جعیت شده بود. بلاگرهای شبکه‌های اجتماعی هم در این مدت حسابی تبلیغ این محلات را کرده و مردم را دعوت کرده بودند که برای قرار گرفتن در این حال و هوا به فلان محلات بروند. اصل و ماهیت چنین اتفاقاتی اصلا بد نیست چون علاوه بر جنبه سرگرمی و اوقات فراغت، به نوعی آشنایی با آداب و رسوم و فرهنگ‌های دیگر هم است. همان‌طور که بسیاری از ایرانیان خارج از کشور،‌ چهارشنبه سوری و نوروز را در کشوری که زندگی می‌کنند جشن می‌گیرند و خیلی از خارجی‌ها هم با این فرهنگ آشنا می‌شوند. ضمن اینکه در کشور ما تعداد زیادی هموطن ارامنه زندگی می‌کنند و از ایام قدیم ارتباط میان ایرانی‌ها و ارامنه روابط خوب و صلح آمیزی بوده است. ماجرا،‌ اما زمانی غیرعادی و غیرمتعارف می‌شود که این مناسبت‌ها گاهی حتی از مناسبت‌های فرهنگ خودمان جدی‌تر گرفته و تبدیل به نوعی ادا و شوآف می‌شود.

فروش اقلام کریسمسی در چین ممنوع است
اما با نگاهی بر اخبار، متوجه می‌شوید که این نگرانی بابت جدی گرفته شدن رسم و رسومات کشورهای دیگر فقط مربوط به ایران نیست و خیلی از کشورهای امثال ما هم این نگرانی را دارند و راه حل‌شان برای رفع این نگرانی هم خیلی جدی است. به عنوان مثال در یک‌سری از استان‌های چین برگزاری مراسم کریسمس قدغن اعلام شده است. به عنوان نمونه، در جنوب غربی استان یوننان، شرکت مدیریت املاکی با صدور اطلاعیه‌ای به مستاجران مراکز خرید خواست که کارت‌ها و هدایای کریسمس را نفروشند و حتی از آویزان کردن تزئینات خودداری کنند. به عقیده این شرکت، سنت‌های خارجی را نباید «کورکورانه» دنبال کرد و باید به فرهنگ خود اطمینان داشت. مدارس در برخی شهرها از دونگوان در جنوب تا هاربین در شمال شرقی نیز به‌طور مشابه از دانش‌آموزان و والدین خواستند که از سنت‌ها و فرهنگ بیگانه بدون فکر پیروی نکنند. در چین مسیحیت قدغن نیست یا انجام عبادت مسیحی ممنوع نیست اما مانند همه ادیان مجاز، نگرانی در مورد تاثیرات خارجی مسیحیت به‌شدت مدیریت و کنترل می‌شود.
در سال ۲۰۱۸، لانگ فانگ، شهری در استان هبی در جنوب پکن نمایش عمومی برای کریسمس و فروش اقلام مربوط به تعطیلات کریسمس را برای «حفظ ثبات اجتماعی» ممنوع کرد. البته ذکر این نمونه به معنای تایید این رویکرد و اینکه ما هم می‌توانیم چنین اقدامات ممنوعیتی انجام دهیم، نیست و بیشتر به این منظور بیان شد که بگوییم چنین رفتارها و نگرانی‌هایی در کشورهای دیگر هم هست و فقط مخصوص به ایران نیست.
فراموش شدن سنت‌های ایرانی در سایه کریسمس
محمود حسنی،‌ جامعه‌شناس کشورمان گفت: بعضی مخالفان جشن گرفتن کریسمس، آن‌را نماد غرب‌گرایی می‌بینند؛ اما واقعیت این است که جشن میلاد مسیح، لزوما غربی نیست و به واسطه تجربه زیست‌اجتماعی، موضوع غریبی برای ایرانیان نیست که در مجاورت ارمنی‌ها زندگی کرده‌اند. وی افزود: علاوه بر این، کریسمس برای نسلی از ایرانیان مسیحی و غیرمسیحی با بهترین کارتون‌های دهه ۶۰ پیوندی روانی دارد، آن روزها در نبود اینترنت و لوح‌های فشرده، مردم اتکای زیادی به تلویزیون ملی برای دیدن برنامه‌های سرگرم‌کننده داشتند و معمولا روزهای نزدیک به کریسمس، کارتون‌هایی چون رابین‌هود و اسکروچ از تلویزیون نمایش داده می‌شد. کارتون‌هایی که آن نسل بسیار دوست‌شان داشت؛ بنابراین حکم به یکسره نامرتبط بودن کریسمس به ایرانیان، با توجه به این پیوندهای اجتماعی و روانی بحث برانگیز است. این جامعه‌شناس ادامه داد: مرتبط بودن یک مناسبت با «ما» تنها محدود به کریسمس نیست؛ اما از نگاه کارکردگرایانه مناسبت‌ها می‌توانند فرصتی برای یادگیری، یادآوری و رشد فراهم کنند. البته به درستی می‌توان گفت، خیلی وقت‌ها این مناسبت‌ها از درس‌های‌شان خالی شده‌اند اما این تقصیر مناسبت‌ها نیست. ضمن اینکه همچنان هستند کسانی‌که از همین ظرفیت‌ها برای رشد شخصیتی و روانی‌شان بهره می‌برند. کریسمس هم به همین شیوه آموزنده و انگیزاننده است ولی آنچه باعث نگرانی می‌شود فراموش شدن برخی سنت‌های ایرانی در سایه کریسمس است. به طور مثال، رسم یلدا تقریبا همزمان با ایام کریسمس است، ولی چرخه اقتصادی که نمادهای کریسمس در بازار ایران دارد، بسیار بیشتر از یلداست و این موضوع باعث ایجاد مواضع از سوی برخی می‌شود و باید به این موضوع نیز توجه شود.

بهانه‌ای برای شادی یا چشم و هم‌چشمی
در نگاه اول شاید قدری طنزآمیز باشد که خارجی‌ها در به در به دنبال خرید عروسک حاجی فیروز باشند تا جشن عید نوروزشان را با این عروسک تکمیل کنند؛ اما اینکه ما بابانوئل می‌خریم تا وسایل جشن کریسمس‌مان جور شود، کاملا جدی است، چون ما خود، برای نگه‌داشت سنت‌های خود تلاش نکرده‌ایم. شاید سال‌های گذشته تنوع عروسک‌های بابانوئل به انگشتان یک دست هم نمی‌رسید، اما حالا می‌توان از میان اندازه و جنس‌های مختلف ده‌ها مدل انتخاب کرد. یکی دیگر از کارکردهای مناسبت‌ها، تخلیه هیجانی (شادی، غم، خشم) و کارکرد دیگر، دورهم جمع شدن است. علاوه بر اینها کریسمس فرصتی برای نشان دادن توجه و احترام به سنت‌های جامعه میزبان است. این یعنی، باز کردن فضای دوستی و تفاهم در دنیایی که مدام رو به «دیگری‌سازی»، عدم تفاهم و خشونت است.
بعضی منتقدان می‌گویند ما خود عید نوروز داریم و نیازی به کریسمس نداریم. این نقد اما، به این نکته بی‌توجه است که کریسمس برای ایرانیان جایگزین نوروز نیست. جشنی است اضافه بر آن و جامعه ایرانی همچنان همت بالایی در باشکوه نگه داشتن نوروز و شروع بهار دارد. همچنین زندگی به شکل طبیعی غم و فشار زیادی برای همه دست و پا می‌کند؛ پس چه بهتر که بهانه‌های آرامش و شادی هم بیشتر باشند. علاوه بر مواردی که در خصوص کارکردها گفته شد، تغییرات در درک هویت نیز عامل دیگری است که نگاه به مناسبت‌ها و قضاوت در مورد فرهنگ‌ها را تغییر داده است.
در جهان جهانی شده، بسیاری از مردم ضرورتی نمی‌بینند با حصارهای نامرئی مانعی سر راه شادی خود بتراشند. فرهنگ‌ها هر یک محصولات‌شان را عرضه می‌کنند و انسان‌ها بر اساس نیازهای‌شان یا کارکرد این محصولات از آن میان انتخاب می‌کنند. در سال‌های اخیر، در شهرهای مختلف ایران، در آخرین روزهای سال میلادی درخت کریسمس و تزئینات آن به ویترین برخی مغازه‌ها اضافه شده و کسب و کارهای زیادی در این رابطه ایجاد شده است.
 شاید به دلیل کمبود شادی در کشور، مردم تمایل به برگزاری مراسمی دارند که شادی و خوشحالی را به آنها بازگرداند؛ اما این رفتارها بهانه‌ای شده برای تبلیغات در فضای مجازی و چشم و هم‌چشمی‌هایی که مردم با آن در فضای مجازی داشته‌های خود را به رخ همدیگر بکشند.
 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.