آگاه: حمید ضیاییپرور، استاد ارتباطات، عملکرد رسانههای کشورمان در حادثه هرمزگان را از سه زاویه قابلبررسی دانست و افزود: زاویه اول رسانههای اجتماعی و فضای مجازی است. زاویه دیگر شبکههای ماهوارهای و شبکههای تلویزیونی عمدتا فارسیزبان است و یکی هم رسانههای رسمی ایران، اعم از صداوسیما، خبرگزاریها و مطبوعات. او با اشاره به نقش رسانههای اجتماعی، خاطرنشان کرد: چیزی که در رسانههای اجتماعی اتفاق افتاد، این بود که بسیاری از تصاویر مربوط به انفجار و جزییات و حوادث آن، ابتدا مثل هر حادثه دیگری توسط رسانههای اجتماعی یا شبکههای اجتماعی منتشر شد. مردم، کاربران و افرادی که در داخل حادثه بودند، اولین تصاویر را منتشر کردند. معمولا در همه بحرانها مرسوم است؛ بحرانی که بهفوریت اتفاق میافتد، خود افرادی که درگیر بحران هستند بهوسیله موبایل فیلمبرداری میکنند و منتشر میکنند. یکسری تصاویر هم از دوربینهای مداربسته منتشر شد که جزییات بیشتری را نشان میداد. ضیاییپرور در ارتباط با فضای خبری شبکههای ماهوارهای نیز توضیح داد: در ارتباط با شبکههای ماهوارهای اتفاقی که افتاد این بود که اولا اغلب آنها تحریف را در دستور کار قرار دادند و سراغ یکسری کارشناس رفتند تا بر اساس سناریویی که داشتند، علت حادثه را جویا شوند و حادثه را به سوخت جامد موشک که ایران از چین خریداری کرده، ربط دهند. این موضوعمحور تبلیغات و اطلاعرسانیهایشان بود و مدام سعی میکردند شواهدی هم از داخل پیدا کنند. این خط کاملا در شبکههای ماهوارهای بدون اینکه هیچگونه سند و مدرک معتبری از آن ارائه بدهند، محسوس بود. از طرفی آنقدر از این اصطلاحات و مواد شیمیایی استفاده کردند که بازشناسی و صحتسنجی همان ادعاها خودش نیاز به یک ترم کلاس شیمی دارد تا بفهمیم حرفهایی که آنها زدند، چقدر درست است. آخرین شاهکاری هم که اتفاق افتاد در یکی از همین شبکهها بود که کارشناس انگلیسیزبانی را آوردند که استاد شیمی بود و ایشان گفت که اصلا این مادهای که عنوان میشود، کاربردش در کودهای شیمیایی یا حداکثر برای انفجارهایی است که برای معادن و این موارد استفاده میشود. در واقع آن خط خبری رسانههای ماهوارهای خیلی با مستندات کافی نبود، ولی هدف این بود که یک القایی کنند، شبههای را ایجاد کنند و این مسئله کماکان هم هنوز ادامه دارد.
هنوز درس عبرت نگرفتیم
این استاد ارتباطات درباره عملکرد رسانههای داخلی هم اظهار کرد: ما برخلاف اینکه یک کشور بحرانخیز هستیم و حدود ۴۲ و حتی بیش از این میزان، بحران جهانی تجربه کردهایم؛ ولی هنوز درس عبرت نگرفتیم. البته در حادثه بندر شهید رجایی، مدیریت بحران در بین مسئولان بهتر از تجارب قبل بود، ولی کماکان باز هم مشکلات وجود داشت؛ بهطوریکه تعدد سخنگو مخصوصا تا روز دوم وجود داشت و از روز دوم اتحاد شکل گرفت. اولین اصل و الفبای مدیریت بحران در تمام دنیا، سخنگوی واحد است. اصل دوم روایت اول است؛ یعنی اگر تصویر روایت اول را نداشته باشید، دیگران منتشر میکنند که در این مورد هم دیر و با تاخیر متوجه موضوع شدند.
رسانههای ما از روایت اول غفلت کردند
ضیاییپرور با تاکید بر اینکه در بحرانها، بحث روایتگری از اهمیت ویژهای برخوردار است، توضیح داد: روایتگری یعنی انعکاس واقعیاتی که در حال اتفاقافتادن است. ما هنوز وارد علتشناسی نشدیم؛ یعنی علت ماجرا ممکن است ۴۰ روز بعد مشخص بشود؛ بنابراین ما در روایت ماجرا بایستی بتوانیم، ابعاد را به صورت دقیق منتشر کنیم. رسانههای ما در ابتدا حتی از ارائه یک موشنگرافی و یا اینفوگرافی که نشان بدهد، چه اتفاقی افتاده و ماجرا را روایت کند، غفلت کردند. معمول این است که رسانههای رادیو و تلویزیونی به محض اینکه چنین اتفاقی میافتد، یک انیمیشن و یا یک موشنگرافی نشان میدهند که چه اتفاقی افتاده و ماجرا چه بوده؛ در این صورت تصویر ذهنی بهخوبی در مخاطب شکل میگیرد. او بار دیگر تاکید کرد: بنابراین در حادثه انفجار اسکله شهید رجایی، انتخاب سخنگوی واحد که به نهادهای دولتی مربوط است با دو روز تاخیر انسجام بخشیده شد. نکته دوم بحث روایت اول بود که در این قضیه هم یک مقدار تاخیر داشتیم اما بههرحال نمرهمان به نظرم از دفعات قبل بهتر بود. ضیاییپرور در بخش دیگری از این گفتوگو درباره روی آوردن خبرگزاریها به تحلیل، نقشی که در روزنامهها پررنگ است، نیز توضیح داد: نگاه تحلیلی لزوما چیزی نیست که باید مستقیما توسط خبرگزاریها بیان شود، بلکه گفتوگوهای خبری عمیق، گفتوگوهای تخصصی، گفتوگو با شاهدان میتواند در دستور کار باشد. یک رکن روایت در تمام رویدادها، شاهدان عینی هستند؛ بنابراین باید در متن مطالبی که منتشر میشود با شاهدان عینی گفتوگو کرد؛ با افرادی که در ماجرا بودند گفتوگو کرد. البته سعی شد جنبههای مثبت که بحث کمکرسانی بود، مثلا اهدای خون یا موارد اینچنینی برجسته شود که خوب است؛ به شرط اینکه به بقیه جنبهها هم نگاه و توجه شود.
تکنیک استخراج خبر خوب از دل خبر بد
او در پایان مبحث عملکرد رسانهها در حادثه بندرعباس، به موضوع لزوم آرامشبخشی به جامعه اشاره کرد و گفت: نوعی هماهنگی در بین رسانهها به وجود آمده بود برای اینکه آرامشبخشی را به جامعه تزریق کند. البته ما یک تکنیک در مدیریت بحران به عنوان استخراج خبر خوب از دل خبر بد داریم؛ یعنی وسط سوانح، بحرانها و خبرهای بد، رویدادها و خردهروایتهای خوبی هم اتفاق میافتد که گاهی میشود به آنها پرداخت که در حادثه انفجار اخیر، رسانههای داخلی به آن پرداختند. ضیاییپرور در پایان با اشاره به حادثه انفجار در بندر شهید رجایی و شبهاتی که وجود داشت، یادآور شد: در این ماجرا چون بههرحال شبهاتی وجود داشت، لذا خود رسانهها هم یک مقدار رعایت یکسری ملاحظات را کردند و شاید همین امر باعث شد که تا کمی از آن جنبههای بهاصطلاح متفاوتبودن یا گمانهزنیهای مختلف دست بردارند. اما جا دارد رسانهها بر روی موضوع بیشتر کار کنند. هر چقدر که با مردم صادقانهتر برخورد شود، سرعت اطلاعرسانی بیشتر شود و متعاقبا وعدههایی که داده میشود، توسط رسانهها پیگیری شود که عملیاتی شوند، کمک میکند که مردم بهاصطلاح به رسانههای داخلی اعتماد بیشتری داشته باشند.
نظر شما