آگاه: پوشش و لباس، پدیدهای است که بسیاری معتقدند تنها یک انتخاب شخصی نیست بلکه مثل زبان بدن، میتواند حامل پیام باشد، پیامی که بسته به کیفیتش احترام، هویت و فرهنگ یک جامعه را تقویت کند یا برعکس میتواند باعث تضعیف آن شود. شاید برای همین است که در واکنش به اوضاع برخی کافهها باید گفت پوشیدن لباسهای ناهنجار و خارج از عرف، فقط یک مسئله ظاهری نیست؛ چون این پوشش در درازمدت اثرات اجتماعی و روانی مختلفی به جا میگذارد که در گذر زمان میتواند پیامدهای جبرانناپذیری را به بار بیاورد. وقتی لباسهایی که با فرهنگ عمومی و ارزشهای جامعه همخوانی ندارند، رواج پیدا کنند، آهستهآهسته شما شاهد این خواهید بود که مرز میان «آزادی» و «بیقیدی» کمرنگ و این دو واژه به اشتباه جای یکدیگر استفاده میشوند. برای همین باید سروقت این موضوع رفت که این اتفاق دقیقا چه آسیبهایی را رقم خواهد زد. این امر به قدری فراگیر شده که حتی خانوادههایی با داشتن حجاب اسلامی امکان استفاده از فضای کافهها را نداشته و حتی حضور با فرزندان خود در چنین اماکنی را خلاف آموزههای دینی و مذهبی و البته قانون میبینند. داشتن پوششهای خارج از عرف و نامتعارف در هر محفلی ممکن است موجب جلب توجه نادرست، قضاوتهای منفی یا حتی آسیبهای اجتماعی برای خود فرد شود و خود او اولین قربانی این نوع از ناهنجاری باشد. در جامعهای که هنوز مردمش پایبند به معیارهای مذهبی، سنتی و اخلاقی با قدمت هزارانساله هستند، نوع پوشش ناهماهنگ میتواند باعث سوءتفاهم، برخوردهای تند یا احساس طرد شدن شود. این در حالی است که یکی از کارکردهای حجاب و پوشش در جامعه، داشتن امنیت روانی و آرامش در فضای عمومی است. برای همین وقتی لباسها بیش از حد جلب توجه میکنند با واکنشهای منفی روبهرو شده و دقیقا همان حس امنیت روانی در جامعه را نشانه میگیرند و در همین فضا، اگر اعضای یک خانواده بخواهند برای ساعتی دور هم در یک کافه جمع شوند یا والدینی بخواهند به فرزند نوجوانشان اجازه دهند که با دوستش به کافه برود و... قطعا دچار چالش میشوند؛ چون فضا چه از نظر پوشش و چه از نظر طرز رفتار برخی مشتریان معمولا دائمی این کافهها، چنان نیست که امنیت خاطر ایجاد کند. در چنین فضایی به احتمال زیاد، افرادی که هنوز نسبت به اخلاقیات و رعایت حجاب پایبندی دارند ترجیح خواهند داد که دور کافه رفتن را خط بکشند.
خطر رنگ باختن یک هویت فرهنگی چندهزار ساله
این اقتضای دوران نوجوانی و جوانی است که آدمها به سمت تنوع و متفاوت بودن گرایش پیدا میکنند. ولی مشکل از جایی شروع میشود که این تمایل طبیعی، به دلیل تاثیر رسانهها یا تبلیغات افراطی در زمینه مد، به تقلید کورکورانه از سبکهایی تبدیل میشود که هیچ نسبتی با فرهنگ ما ندارند. در چنین شرایطی، آرامآرام هویت فرهنگی جامعه رنگ میبازد و لباس به جای پوشش، فقط به ابزاری برای نمایش، خودنمایی و رقابت تبدیل میشود.
به دوقطبی بودن سلام کن!
وقتی هیچ نظارت و تبلیغات درست و حساب شدهای در حوزه فرهنگ اتفاق نمیافتد به مرور ولنگاری در حوزه لباس و داشتن پوششهای ناهنجار و خارج از عرف یک حفره و خلأ بزرگ را در دل یک جامعه رقم میزند که هیچ جوره پر نخواهد شد. چون در چنین شرایطی وقتی گروهی به سمت پوششهای نامتعارف غربی میروند که هیچ سنخیتی با اتمسفر فرهنگ ایرانی ندارد و گروهی دیگر همچنان به اصول و عرف جامعه خود پایبند باقی میمانند. این دو طیف ممکن است در گذر زمان همدیگر را مدام نقد یا حتی طرد کنند تاجایی که یکی دیگری را «عقبمانده» و طرف مقابل او را «بیقید و بند» بداند و در نهایت این شکاف اجتماعی و دوقطبی فرهنگی درک متقابل را روزبهروز دشوارتر کند. چون یکی دیگر از کارکردهای پوشش ملی ایجاد حس همهویتی و احساس تعلق است و این کار باعث از بین رفتن مفهومی به نام «وحدت» میشود؛ چون نشانههای ظاهری «ما» بودن را روزبهروز بیرمقتر میکند.
از کشورهای دیگر چه خبر؟
برخلاف تصورات ما که فکر میکنیم فقط ایران دارای قوانین پوشش است خوب است بدانیم که کشورهای مختلف دنیا بر اساس عرف و فرهنگ جامعه خودشان دارای چارچوبهای مختص خودشان هستند. مثلا در واتیکان که کشور و محل زندگی پاپ محسوب میشود رعایت حجاب برای زن و مرد الزامی است و آنها باید هنگام ورود به آنجا سر خود را پوشانده باشند یا در کشورهای عربی مثل امارات برهنگی زانو و شانه در اماکن عمومی ممنوع است یا در قطر که حتی خبرهایش را در برگزاری جام جهانی میشنیدیم برای رعایت عرف پوشش در کشور خودش قوانین جالبی دارد تا جایی که آنها در جام جهانی صریحا به گردشگران ابلاغ کرده بودند: «اگر شما در قطر هستید، در واقع یکی از ما محسوب میشوید، پس لطفا در اماکن عمومی به اندازه کافی لباس بپوشید» یا نوشته بودند: «ساپورت، شلوار محسوب نمیشود.» یا در کشوری مثل استرالیا پوشیدن لباس زنانه برای مردان ممنوع است و جرم محسوب میشود یا در کشوری مثل کرهجنوبی اگر کسی در مکانهای عمومی پوشش و برهنگی خارج از عرف داشته باشد جرم مرتکب شده و مشمول مجازات خواهد شد.
شما مسئولید آقای دولت!
یکی از مهمترین وظایف حاکمیت هدایت فرهنگی جامعه است. برای کنترل چنین وضعی که بدون نظارت صحیح رواج پوششهای نامتعارف در بخشهای مختلف جامعه مثل کافهها و پارکها را روزبهروز پررنگتر میکند مدیران اجرایی و فرهنگی کشور به جای واکنشهای قهری و صفر و صدی در برخورد اول (به جای آخرین گزینه) میتوانند با سیاستگذاریهای فرهنگی مثل تقویت آموزش در مدارس و رسانهها یا حمایت از صنعت مد و پوشاک بومی در کشور خودمان به تنظیم برنامههای کاربردی و قابل اجرایی دست پیدا کنند که همسو و همراه با فرهنگ جامعه ایرانی است. در چنین جامعهای، افراد برای جلب توجه یا مجموعههای عمومی مثل کافهها برای جلب نظر به عوامل خارج از عرف متوسل نمیشوند و طرد شدن و اخطار گرفتن و پلمب شدن، افتخار محسوب نخواهد شد و افراد و مجموعهها هرچه به ذات و اخلاق انسانی پایبندتر باشند، محترمتر و قابل اعتمادتر نمود مییابند.
نظر شما