آگاه: اما همهگیری کووید-۱۹ در سال ۲۰۲۰ نقطه عطفی در این روند بود. همزمان با افزایش استفاده از پلتفرمهای اجتماعی، پدیدهای به نام «بوکتاک» در شبکه اجتماعی تیکتاک ظهور کرد. کاربران جوان شروع به اشتراکگذاری ویدیوهای خلاقانه درباره کتابها کردند. این ویدیوها که معمولا ۶۰ ثانیه بودند و با موسیقی متن و تاثیرگذاری احساسی همراه میشدند، به سرعت وایرال شدند. تا پایان سال ۲۰۲۲، هشتگ #BookTok بیش از سه میلیارد بار دیده شده بود. تاثیر این پدیده بر صنعت نشر به معنای واقعی کلمه شگفتانگیز بود. کتابهایی که سالها از انتشارشان میگذشت، ناگهان به صدر فهرست پرفروشها بازگشتند. مثلا کتاب «The Song of Achilles» (نغمه آشیل) که در سال ۲۰۱۲ منتشر شده بود، در تابستان ۲۰۲۱ پس از معرفی در بوکتاک به لیست پرفروشهای نیویورکتایمز بازگشت. فروش کتابهای فانتزی جوانان ۱۵۰ درصد رشد کرد و کتابفروشیهای مستعد که تا دیروز در آستانه ورشکستگی بودند، شاهد افزایش ۷۰ درصدی مشتریان نوجوان شدند.
مستندهای جدید با فرمتهای تازه
در حوزه سینمای مستند نیز تحولی مشابه رخ داد. در سال ۲۰۱۵، نتفلیکس با تولید «Making a Murderer» فرمول جدیدی را در مستندسازی معرفی کرد. این مستند که به سبک درامهای پلیسی ساخته شده بود، در کمتر از یک ماه، ۲۰ میلیون بیننده جذب کرد. موفقیت این فرمت جدید باعث شد بودجه تولید مستندهای واقعنما به طور چشمگیری افزایش یابد. اوج این موفقیت در سال ۲۰۲۰ با تولید «Tiger King» رخ داد که در چهار هفته اول ۶۴ میلیون بیننده داشت و به پربینندهترین مستند تاریخ تبدیل شد. مستند «The Social Dilemma» نیز که در سال۲۰۲۰ منتشر شد، تاثیر اجتماعی قابلتوجهی داشت و باعث افزایش ۳۰۰ درصدی استفاده از اپلیکیشنهای کنترل زمان صفحه نمایش شد. این تحولات چند ویژگی مشترک داشتند. اولا همگی از پلتفرمهای دیجیتال و شبکههای اجتماعی به عنوان بستر اصلی استفاده میکردند. ثانیا زبان و فرمی متناسب با ذائقه نسل جوان به کار گرفته بودند. ثالثا به جای ارائه خشک اطلاعات، بر ایجاد تجربههای احساسی و تعاملی تاکید داشتند. پدیده بوکتاک نه تنها باعث رونق صنعت نشر شد، بلکه جامعههای کتابخوانی جدیدی ایجاد کرد که اعضای آن به تبادل نظر درباره کتابها میپرداختند. همچنین در مورد مستندهای واقعنما، این آثار نه تنها بیننده جذب کردند، بلکه بحثهای اجتماعی مهمی را دامن زدند.
مثلا مستند«The Jinx »شبکه HBO باعث شد پرونده قضایی قدیمی مجددا بررسی شود.
مرز باریک میان موفقیت و سطحیگرایی فرهنگی
با این حال، این تحولات چالشهایی نیز به همراه داشتهاند. در مورد بوکتاک، نگرانیهایی درباره سطحیشدن بحثهای ادبی و تبدیل کتابها به کالاهای مد روز وجود دارد. در مورد مستندهای واقعنما نیز، مرز باریکبین واقعیت و نمایش و خطر تحریف حقایق برای جذابیت بیشتر، موضوعاتی هستند که باید مورد توجه قرار گیرند. با این وجود آنچه مسلم است این است که این تحولات دیجیتالی توانستهاند صنایع فرهنگی را از بحران نجات دهند و رابطه جدیدی بین مخاطبان و محتوای فرهنگی ایجاد کنند. آینده این صنایع نیز به احتمال زیاد شاهد ادغام بیشتر با فناوریهای جدید مانند واقعیت مجازی و تولید محتوای تعاملی خواهد بود.
در مورد بوکتاک، تحقیقات نشان میدهد که ۶۵ درصد از کاربران این پلتفرم بین ۱۶ تا ۲۵ سال سن دارند و این نشان میدهد که نسل جوان بهشدت تحت تاثیر این پدیده قرار گرفته است. همچنین، ۷۸ درصد از کاربران بوکتاک اعلام کردهاند که پس از مشاهده ویدیوهای این پلتفرم، کتابهای بیشتری خریدهاند. این آمار نشاندهنده تاثیر عمیق شبکههای اجتماعی بر عادات مطالعه نسل جوان است. در ایران نیز اگرچه بوکتاک بهاندازه کشورهای غربی گسترده نشده، اما شاهد رشد قابلتوجهی در میان جوانان کتابخوان بوده است. کتابهایی مانند «نیمهشبهای تهران» اثر مهدی افروزمنش و «ملت عشق» اثر الیف شافاک از جمله کتابهایی بودهاند که در ایران نیز تحتتاثیر این پدیده به فروش بالایی دست یافتهاند. در حوزه مستندهای واقعنما، آمارها نشان میدهد که بینندگان این ژانر عمدتا بین ۲۵ تا ۴۰ سال سن دارند و این نشان میدهد که این فرمت نهتنها برای نوجوانان، بلکه برای بزرگسالان نیز جذاب است. همچنین ۶۰ درصد از بینندگان مستندهای واقعنما زن هستند که نشان میدهد این ژانر بهویژه در میان زنان محبوبیت دارد. در ایران نیز مستندهایی مانند «آخرین مردمان» که به موضوع همهگیری کرونا پرداخت، با استقبال خوبی روبهرو شد و نشان داد که این فرمت میتواند در بازار محتوای ایران نیز موفق باشد.
هوش مصنوعی در خدمت ترویج فرهنگ
یکی از دلایل موفقیت بوکتاک و مستندهای واقعنما، استفاده از الگوریتمهای پیشرفته شبکههای اجتماعی است. این الگوریتمها با تحلیل رفتار کاربران، محتوایی را که بیشترین جذابیت را برای آنها دارد، شناسایی و پیشنهاد میکنند. این امر باعث میشود که کاربران به صورت مداوم با محتوای جدید و جذاب روبهرو شوند و انگیزه بیشتری برای تعامل با این پلتفرمها داشته باشند. همچنین قابلیت اشتراکگذاری آسان محتوا در شبکههای اجتماعی باعث شده است که این پدیدهها بهسرعت گسترش یابند و به بخشی از فرهنگ عمومی تبدیل شوند.
در مورد بوکتاک، ناشران بزرگ نیز به اهمیت این پلتفرم پی بردهاند و شروع به همکاری با خالقان محتوای بوکتاک کردهاند. برخی ناشران حتی بخشهای ویژهای برای این همکاریها ایجاد کردهاند و بودجههای قابلتوجهی را به بازاریابی دیجیتال اختصاص دادهاند. این تغییر استراتژی نشان میدهد که صنعت نشر به اهمیت شبکههای اجتماعی در جذب مخاطبان جدید پی برده است. در مورد مستندهای واقعنما نیز، استودیوهای بزرگ تولید محتوا شروع به سرمایهگذاری سنگین روی این ژانر کردهاند و این نشاندهنده آینده روشن این فرمت است. با وجود تمام این موفقیتها، چالشهای پیشروی این تحولات دیجیتالی نیز قابلتوجه است. در مورد بوکتاک، نگرانیهایی درباره تمرکز بیش از حد بر کتابهای پرفروش و نادیدهگرفتن آثار کمتر شناخته شده اما باارزش ادبی وجود دارد. همچنین برخی منتقدان معتقدند که این پدیده ممکن است به کاهش توجه به عمق و کیفیت ادبی آثار منجر شود. در مورد مستندهای واقعنما نیز، نگرانیهایی درباره تحریف واقعیت برای جذابیت بیشتر و تاثیر این امر بر درک عمومی از حقایق وجود دارد.
افق روشن تحولات فرهنگی
آینده این تحولات دیجیتالی بسیار امیدوارکننده به نظر میرسد. پیشبینی میشود که بوکتاک و پلتفرمهای مشابه به رشد خود ادامه دهند و تاثیر بیشتری بر صنعت نشر بگذارند. همچنین مستندهای واقعنما نیز به احتمال زیاد با ادغام فناوریهای جدید مانند واقعیت مجازی و تعاملی، تجربههای جدیدی را به مخاطبان ارائه خواهند داد. این تحولات نهتنها صنایع فرهنگی را متحول کردهاند، بلکه نشاندهنده تغییرات عمیقتری در شیوه مصرف محتوا توسط نسل جدید هستند. در نهایت، میتوان گفت که این پدیدهها فصل جدیدی در تاریخ صنایع فرهنگی گشودهاند و راه را برای نوآوریهای بیشتر در آینده هموار کردهاند.
نظر شما