کژال جعفری، آگاه مسائل سیاسی :  آخرین تصویر از او در ذهن بسیاری نه یک صحنه جنگی و نه حتی تریبونی تبلیغاتی است؛ بلکه آن فرمانده جوانی است که در میان آوار اردوگاه «بورج‌البراجنه» قدم می‌زند، دست بر شانه پسرک فلسطینی می‌گذارد و پدرانه تسلایش می‌دهد.

مقاومت، زبان مشترک منطقه

آگاه: شهید سیدعباس موسوی آن روز به طور ناخواسته، تعریف دقیقی از آن چیزی ارائه داد که بعدها به‌عنوان هویت تاریخی حزب‌الله شناخته شد: نه یک سازمان صرفا نظامی، بلکه «روایت جمعی رنج و مقاومت.» شاید امروز که در اتاق‌های شیشه‌ای سفارتخانه‌های اروپایی، روی میزهای تمیز و بی‌حس، درباره «خلع‌سلاح» حزب‌الله بحث می‌شود، فراموش کرده باشند که این جریان نه در یک اتاق فکر، بلکه در کوچه‌های تنگ بیروت و در خلأ یک دولت فروپاشیده متولد شد. اشغال ۱۹۸۲ اسلحه‌ای به حزب‌الله نداد؛ فقط فهمی جدید از منطقه را بر ذهن یک نسل حک کرد که اگر سلاح نداشته باشی، حتی صدای گریه کودکت هم شنیده نمی‌شود.

نقطه آغاز: مقاومت بدون پشتوانه
در سال‌های نخست؛ حزب‌الله نه ارتش داشت، نه حامی منطقه‌ای رسمی. پیام‌های سیدعباس در آن سال‌ها پر از «تنها بودن» است. با این حال، اولین عملیات‌ها شکل گرفت: انفجار مقر فرماندهی اسرائیل در صور، حملات چریکی در بنت‌جبیل و از همه مهم‌تر شکل‌گیری یک شبکه اجتماعی امن در محله‌های شیعه‌نشین.

انتقال رهبری و جهش در هویت
ترور سیدعباس در ۱۹۹۲ فقط پایان یک دوره نبود؛ آغاز یک دگردیسی بود. وقتی سیدحسن نصرالله با آن لحن آرام و بدون عصبانیت پشت تریبون رفت، خیلی‌ها باور نمی‌کردند که این مرد جوان، بتواند حزب‌الله را از یک گروه مقاومت محلی به بازیگر بازدارنده منطقه‌ای تبدیل کند. اما درست از همین‌جا، مسیر جدید آغاز شد و در کمتر از یک دهه «مقاومت» از یک واژه عاطفی به چارچوب عملیاتی برای بازتعریف نظم امنیتی شامات تبدیل شد؛ و همین دقیقا همان جایی است که حزب‌الله از یک گروه صرف، به زبان مشترک منطقه بدل شد.

تحول به بازیگر منطقه‌ای
خروج ارتش اسرائیل از جنوب لبنان در سال ۲۰۰۰ صرفا پایان یک اشغال نبود؛ یک حادثه ژئوپلیتیک بود که معادله قدرت را برای همیشه تغییر داد. برای اولین‌بار، قدرت سخت غیردولتی توانست ارتش رسمی یک دولت را مجبور به عقب‌نشینی کند. اما نقطه اوج واقعی در سال ۲۰۰۶ رقم خورد. ۳۳ روز بمباران، بیش از ۱۵۰۰ حمله هوایی، صدها تانک مرکاوا... و در نهایت هیچ‌کس نمی‌تواند بگوید پیروز میدان چه‌کسی بود جز حزب‌الله. ازآن‌پس، بازی عوض شد. نوار غزه، آموزش‌های نظامی و سازماندهی خود را بر اساس مدل حزب‌الله بازسازی کرد. سوریه در جنگ داخلی، نقش «عمق استراتژیک» مقاومت را به رسمیت شناخت. حتی جریان‌های حشدالشعبی در عراق، استراتژی‌های عملیاتی خود را با الگوبرداری از حزب‌الله طراحی کردند. 

اضطراب‌ها و چالش‌ها
با وجود این دستاوردها، حزب‌الله یک‌باره وارد دوران بحران مشروعیت داخلی شد؛ به‌خصوص پس از ورود به جنگ سوریه. بعضی از جریان‌های لبنانی آن را متهم کردند که «مرز میان مقاومت و مداخله‌گری» را عمدا پاک‌کرده است. اقلام غذایی در جنوب لبنان کاهش یافت، حزب‌الله ناچار شد از ساختارهای اقتصادی خاص برای تامین معیشت مناطق شیعه‌نشین استفاده کند، و شعار معروف «الدوله فی الداخل، المقاومة فی الحدود» کم‌کم با تمسخر مطرح می‌شد. در همان زمان، رسانه‌های غربی روایت جدیدی ساختند: «بازدارندگی = تهدید برای ثبات لبنان» و این دقیقا آغاز همان چیزی است که امروز به آن «پروژه خلع‌سلاح» می‌گویند. اما آیا واقعا می‌توان روایت مقاومت را از متن لبنان جدا کرد؟ چطور می‌شود انتظار داشت که گروهی که در طول چهار دهه، نه‌تنها در برابر ارتش اسرائیل، بلکه در برابر داعش و النصره هم ایستاد، ناگهان اسلحه‌اش را زمین بگذارد، با این وعده که «این بار نهادهای قانونی امنیتی کافی خواهد بود»؟ همان نهادهایی که در سال ۲۰۱۴ حتی نتوانستند تا مرزهای شرقی عرسال را از هجوم تکفیری‌ها حفظ کنند، مگر با مداخله مستقیم حزب‌الله.

و حالا…
حزب‌الله امروز در تقاطع عجیبی ایستاده است. یک پایش هنوز در همان «روایت اولیه خون و اشغال» فرو رفته و پای دیگرش در معادلات کلان منطقه‌ای. هیچ‌کس دقیق نمی‌داند که این معادله به کدام سو می‌چرخد، ولی سوال واقعی احتمالا این نیست که «حزب‌الله چه خواهد کرد؟» اما سوال درست‌تر این است که آیا منطقه هنوز به زبانی به نام مقاومت نیاز دارد؟ یا اینکه دستگاه‌های جدید تبلیغاتی و فشار روانی، موفق شده‌اند نسل جدید را قانع کنند که «ناامنی نه از متجاوز، بلکه از بازدارنده آغاز می‌شود...» پاسخ به این سوال ساده نیست، اما تاریخ یک چیز را نشان داده: هنگامی که هویت یک گروه با رنج مردمانش پیوند بخورد، نه‌تنها سلاح، بلکه حتی یاد و خاطره‌اش می‌تواند یک جبهه کامل را سرپا نگه دارد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.