آگاه: علاوه بر جنبههای دینی، مسئله نحوست ماه صفر در طول دورههای اسلامی، به بخشی از فرهنگ و سبک زندگی ایرانیان تبدیل شده و گاه با رسوم پیش از ظهور اسلام نیز درآمیخته است و بدون توجه به مستندات تاریخی یا اصول اعتقادی، به شکلی مستمر در مناطق مختلف ایران آیینهای ویژهای در آن اجرا میشود. مثلا به باور برخی ۱۳ صفر نحسترین روز سال است و مانند ۱۳ فروردین (سیزدهبهدر) از خانهها بیرون میروند تا نحسی این روز را به در کنند. دراینباره مثلهایی نیز میان مردم رایج است که از نمونه آنها میتوان به این مثل اشاره کرد: «نه تو بیایی، نه ۱۳ ماه صفر».
درآمیختن خرافه با آیین دینی از دیرباز تا کنون
برخی مراسمها هم در روزهای ۲۰ و ۲۸ ماه صفر برپا میشود که در آنها نذرونیاز و عزاداری میکنند، مثل پختن آش شله (در ۲۸ ماه صفر)، راهافتادن دستهها و تعزیهخوانی که از آیینهای ماندگار در روزهای پایان ماه صفر است. اما از درآمیختن خرافه با آیین، شب آخر ماه صفر، شب روشنکردن آتش و کوزهشکستن و چهارشنبه آخر این ماه مربوط به مراسم بختگشایی دختران دمبخت است؛ در اصفهان برای بختگشایی به حمام کلیمیها و منار تهبرنجی میروند. در همین روز در بهبهان قربانی میکنند و مردم باور دارند که در آن مسافرت رفتن و لباس نو خریدن بدشگون است. در چهارشنبه آخر ماه صفر مردم آتش میافروزند و برخی براساس روایاتی آن را نشانهای از خروج مختار ثقفی میدانند. در این شب رسم است که مردم فال هم میگیرند.
مراسم چهارشنبه آخر صفر، مهمترین و رایجترین آیین در این ماه است. هنوز در بسیاری از نقاط استان فارس مانند شیراز، فسا، لار، سروستان و کازرون، چهارشنبه آخر ماه صفر را نیز چهارشنبهسوری میخوانند و در آن مراسم مختلفی اجرا میکنند. پسین سهشنبه آخر ماه صفر که شب چهارشنبهسوری باشد، چند زن جمع میشوند، ظرفی را آب میکنند و هرکدام یک انگشتری در آن ظرف میاندازند و زیر درختی سرسبز میگذارند. شب که شد، دختری نابالغ یا دختری را که هنوز عروس نشده باشد حاضر میکنند، دختر یک انگشتر از داخل ظرف درمیآورد، در دستش پنهان میکند، شعری میخواند و بعد دستش را باز میکند. انگشتر مال هرکس که باشد، آن شعر فال او میشود. این کار را برای هر یک از حاضران ادامه میدهند. به اعتقاد اهالی میناب هر کس در ۱۴ ماه صفر ظرفی را آب کند و یک تکه آهن یا انگشتر در آن بیندازد، به آرزو و مراد خود میرسد.
بدیمنی این روز و ماه، گاه در مثلها نیز کرد یافته است. برخی اقوام لر میگویند: شوم همچون چهارشنبه از ماه صفر. ازاینرو بیشتر مراسمی که در چهارشنبه آخر ماه صفر برگزار میشود، جنبه رفع قضا و بلا دارد. برای نمونه، در این روز در جندق تیر خالی میکنند، بعد یک سبوی آب میآورند و کمی بوته آتش میزنند و بالای بام میبرند و میگویند: «بلا بهدر قضا بهدر/ از خانمان ما بهدر». سپس آتش و کوزه آب را از بالای بام پایین میاندازند. اهالی شهر سروستان بر این باورند که در شب چهارشنبه آخر ماه صفر، هرکس آبتنی کند، رفع قضا و بلا میشود؛ زیرا آبتنی باطلکننده سحر و جادوست و آثار آن را بهکلی از میان میبرد. مردم میناب نیز در این روز برای رفع بیماری و چشمزخم به دریا میروند.
نوشتن چهلبسمالله یکی دیگر از کارهایی است که سروستانیها و شیرازیها برای رفع قضا و بلا انجام میدهند؛ بهاینترتیب که صبح پیش از طلوع خورشید نزد ملای محل میروند و هدیهای به او میدهند و او نخستین بسمالله را با آیه «وَ اِنْیَکاد» مینویسد. آنگاه در کوچه و بازار به راه میافتند و به هر صلاحیتداری که برخورد میکنند، میدهند تا یک بسمالله و یک وَ اِنْیَکاد بنویسد. وقتی شمار آنها به ۴۰ رسید، چهلبسمالله را که روی کاغذی طومارمانند نوشته شده است، میپیچند و مومیایی میکنند و بعد لای تکهای چرم میگذارند (جلد چرمی میگیرند) و با بندی نازک به گردن کودکان معمولا از یکساله به پایین میآویزند.
نزلهبندی (عملی است که توسط دعانویسان انجام میشد) نیز از رسوم کرمانیها در این روز است. اهالی کرمان در روز چهارشنبه آخر ماه صفر یا چهارشنبهای دیگر پیش نزلهبند میروند. نزلهبند یک نی که همقد شخص باشد میآورد، نی را از میان دو قطعه میکند، روی آنها قدری دعا و اسم فرشتگانی چون جبرئیل، میکائیل، عزرائیل و چند تای دیگر را مینویسد و دو تکه نی را به دست شخص میدهد. وی باید ته یکی از نیها را روی زمین بگذارد و تکه دیگر را با فاصلهای بالاتر نگه دارد. بعد نزلهبند مقابل این شخص مینشیند و شروع به خواندن دعا میکند، تا آنکه دو سر نی بدون اینکه شخص خودش خواسته باشد، روی هم میآید. او سپس نیها را میشکند و به آن شخص میدهد و میگوید: برو و آنها را در قبرستان کهنه دفن کن و بهاینترتیب نزله رفع میشود.
چطور با عمل به یک رسم ساده به بدعتگذار در دین تبدیل میشویم
همین چند سال پیش بود که «کوبیدن در بسته هفت مسجد» بدل به آیینی مرسوم و فراگیر شده بود و بسیاری را به این اقدام علاقهمند و مشتاق کرده بود. میگفتند در نخستین ساعات شب اول ربیعالاول به در مساجد رفته و در بسته هفت مسجد را کوبیده و با مژده دادن به اهلبیت(ع) در بهپایانرسیدن ماه صفر و آغاز ماه ربیعالاول حاجات خود را طلب کنید تا حاجتروا شوید.
خرافه را لغتنامه دهخدا به معنای حکایتهای شب و در تداول فارسی، سخنان پریشان و نامربوط. یا سخنان بیهوده و پریشان که خوش آینده باشند، تعریف کرده است. آنچه سخن بیهوده را در نظر ما خوشرنگ و لعاب و البته در قامت یک اقدام واقعی و اثرگذار جلوهگر میکند، اساس و مبنای آن است؛ مبنایی که اگرچه اصل و اصیل است، اما در فرآیند تبدیلشدن به یک خرافه، چیزی از آن باقی نمیماند و به تمامی بدل به چیزی بیهوده میشود.
دین و آیینهای دینی، اگرچه راههای زیادی برای اجتناب از تحریف و خرافه پیشنهاد کردهاند، اما بسیار در معرض ورود خرافات و درآمیختن با آن هستند. «رفع بلا» کلیدواژه بسیاری از آداب خرافه برای فراگیرشدن اقداماتی است که اگرچه به ظاهر بیخطر بهنظر میآید، اما با تهدیدهایی عمیق همراه است. ازجمله اینکه بیاثری اعمال دینی را به باوری عمومی بدل میکند؛ در طول زمان همانطور که اعمال و باورهای بسیاری بهمرور منسوخ شده و از عرصه به حاشیه رانده میشوند، امید به اثربخشی و حقیقی بودن آنها نیز از بین میرود. همچنین، زمانی که اعمالی بر پایه خرافه بنا شده و به اعمال و اعتقادات دینی گرهخورده است، بروز بیاعتنایی مردم نسبت به آن در طول زمان، به اصل و پایه آن باور که معمولا در جامعه ما، باورها و اعتقادات دینی است، آسیب میزند. خرافه دینی را گفتار یا کرداری تعریف میکنند که به ظاهر دینی است، اما بر مبنای عقل و منطق استوار نبوده و با موازین شرع سازگار نباشد. بهطور خلاصه آنچه در میزان عقل و وحی مردود شمرده شود، خرافه است.
بدعتگذاری در دین و ایجاد سنتهای بیاساس که ظاهری دینی و عامهپسند دارند، از بزرگترین گناهان و بدترین اعمال است. امام علی(ع) در این باره فرمودهاند: «ما هَدَمَ الدّینَ مِثلُ الْبِدعِ»؛ هیچچیز مانند بدعت، دین را از بین نمیبرد (بحارالانوار، ج ۷۸، ص ۹۲). ایشان از بدعتگذاری در دین نهی فرموده و گفتهاند: «إِیّاکَ أَن تَسُنَّ سُنَّۀَ بِدعَۀٍ فَإِنَّ الْعَبدَ إِذا سَنَّ سُنَّۀً سَیِّئَۀً لَحِقَهُ وِزرَها و وِزرَ مَن عَمِلَ بِها»؛ بپرهیز از این که رسم بدعتآمیزی را پایهگذاری کنی، زیرا اگر بندهای چنین کند، گناه عملش و گناه هر کس که بدان عمل میکند، به او خواهد رسید (بحارالأنوار، ج ۷۷، ص ۱۰۴). همچنین در روایات اهل بیت(ع) اهل بدعت و کسانی که خرافهها را بهعنوان اعتقاد و عملی دینی انجام میدهند، نکوهش شدهاند. پیامبر گرامی اسلام (ص) فرموده است: «أهلُ البِدعِ شَرُّ الْخَلقِ والْخَلیقَۀِ»؛ بدعتگذاران بدترین مردم و بدترین موجودات هستند (میزان الحکمۀ).
نکتهای که حائز اهمیت است این است که شهرت عمومی و عملکردن مردم به یک رسم، دلیل بر صحت عمل و مطابقت با سنت نبوی نیست. در کلامی از امام علی(ع) آمده است: بدعتگذاران کسانی هستند که با فرمان خدا و کتاب او و پیامبرش مخالفت میورزند و براساس رای و هواهای نفسانی خود عمل میکنند هر چند شمارشان بسیار باشد (کنزالعمّال).
اعمال وداع با ماه صفر
ماه صفر ماه غم و اندوه برای خاندان پیامبر اکرم (ص) و همه محبان اهلبیت(ع) است؛ در این ماه صدقه دادن از جمله افضل اعمال محسوب میشود، چرا که به گفته ائمه معصومین (ع)، صدقه ۷۰ نوع بلا را دفع میکند. صدقههای مالی هر چند اندک باشد، بر برکت مال صدقهدهنده میافزاید.
صدقه: در آیه ۲۶۱ سوره بقره خداوند متعال میفرمایند: «مَثَلُ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ کَمَثَلِ حَبَّۀٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِی کُلِّ سُنْبُلَۀٍ مِائَۀُ حَبَّۀٍ وَاللَّهُ یُضَاعِفُ لِمَنْ یَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ»، «مثل آنان که مالشان را در راه خدا انفاق میکنند، به مانند دانهای است که از آن هفت خوشه بروید و در هر خوشه صد دانه باشد و خداوند از این مقدار نیز برای هر که خواهد بیفزاید و خدا را رحمت بیمنتهاست و به همه چیز داناست.»
در آیات بسیاری بر صدقه تاکید شده و در باب کیفیت آن گفتهاند که سعادت را برای خود و دیگران در دنیا و آخرت رقم میزند. در روایات آمده است امام صادق (ع) در مورد دادن صدقه فرمودهاند: «ثَلاثٌ مَنْ آتی الله بِواحِدَهْ مِنْهُنَّ اَوْجَبَ الله لَهُ الْجَنَهْ اَلاْنْفاقُ مِنْ اِقْتارٍ وَ الْبِشْرُ لِجَمیعِ الْعالَمِ وَ الاِنْصافُ مِنْ نَفْسِهِ»؛ «هر کس یکی از این کارها را به درگاه خدا ببرد، خداوند بهشت را برای او واجب میگرداند: انفاق در تنگدستی، گشادهرویی با همگان و رفتار منصفانه»، بنابراین روایت، دادن صدقه در ماه صفر خصوصا اواخر این ماه مورد تاکید بسیاری از بزرگان دین قرار گرفته است.
دعای پایان ماه صفر: دعایی برای روزهای پایان ماه صفر وجود دارد که توسط پیامبر اکرم (ص) بیان شده است، در این دعا آمده است: «سُبحانَ الله یا فارِجَ الهَمّ وَ یا کاشِفَ الغَمّ فَرِّج هَـمّی وَ یَسّر اَمری وَ ارحِم ضَعفی وَ قِلَـّهَ حیلَتی وَ ارزُقنی حَیثَ لا اَحتَسِب یا رَبَّ العالَمین»، «خداوندا مرا از غم و دلتنگی نجات ده، شادم ساز و مرا شامل رحمت خود کن، ای پروردگار جهانیان»
روزهداری در پایان ماه صفر و دعایی دیگر: همچنین، در روزهای انتهای ماه صفر روزهداری از جمله اعمال ارزنده محسوب میشود. در کتاب مفاتیحالجنان دعای دیگری برای روزهای پایانی ماه صفر بیان شده که مومنان میتوانند با خواندن روزانه ۱۰ مرتبه از این دعا به فضیلت دست یابند، این دعا فرازهای زیبایی دارد و ارزشمند است: «یا شَدِیدَ الْقُوی وَ یَا شَدِیدَ الْمِحالِ، یَا عَزِیزُ یَا عَزِیزُ یَا عَزِیزُ، ذَلَّتْ بِعَظَمَتِکَ جَمِیعُ خَلْقِکَ فَاکْفِنِی شَرَّ خَلْقِکَ، یَا مُحْسِنُ یَا مُجْمِلُ یَا مُنْعِمُ یَا مُفْضِلُ، یَا لَاإِلهَ إِلّا أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَنَجَّیْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَکَذلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنِینَ، وَصَلَّی اللّهُ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ»، «ای سخت نیرو و سخت کیفر، ای عزیز، ای عزیز، ای عزیز، همه آفریدگانت در برابر عظمتت خوارگشته، مرا از شر آفریدگانت کفایت کن، ای نیکوکار، ای زیبا کار، ای نعمتبخش، ای فزونیبخش، ای که معبودی جز تو نیست، منزهی تو، من از ستمکارانم، پس دعایش را مستجاب کردیم و او را [اشاره به رهایی حضرت یونس از دل ماهی] از اندوه نجات دادیم و اینچنین مومنان را نجات میدهیم، درود خدا بر محمد و خاندان پاک و پاکیزهاش.»
زیارت و توسل به ائمه اطهار (ع): توسل به ائمه اطهار (ع) از جمله اعمالی است که در روزهای پایان ماه صفر مورد تاکید قرار گرفته است، توجه به سیره رفتاری و شخصیت ائمه معصومین (ع) و همچنین سبک زندگی این بزرگواران از جمله نکاتی است که باید به آن توجه شود. عزاداری و زیارت ائمه معصومین (ع) از جمله اعمال ارزنده محسوب میشود؛ بنابراین در خانه و به همراه خانواده میتوان به پیامبر اکرم (ص) و امام حسن مجتبی (ع) و ائمه معصومین (ع) توسل کرد.
نظر شما