روستا در ایران همواره به‌عنوان یک مفهوم اجتماعی و فرهنگی، حامل بارهای نمادین و تاریخی عمیقی بوده است. با وجود این، در سال‌های اخیر و به‌ویژه در پرتو تحولات سریع اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، تصویر روستا در رسانه‌های عمومی و گفتار غالب جامعه به‌تدریج به یک فضای ایستا، محروم و صرفا کشاورزی‌محور تقلیل یافته است. برنامه تلویزیونی «ایران سبز» اما، به‌عنوان یک پدیده رسانه‌ای نوظهور می‌کوشد تا این کلیشه‌ها را به چالش کشیده و روستا را به‌عنوان یک زیست‌جهان پیچیده، متنوع و زنده بازنمایی کند.

بازنمایی روستا در «ایران سبز»

آگاه: از منظر نظری «ایران سبز» در حوزه بازنمایی رسانه‌ای به‌مثابه یک پروژه بازسازی هویت جمعی عمل می‌کند. این برنامه با بهره‌گیری از گفت‌وگوهای مستقیم با اهالی روستا، شاعران محلی و فعالان فرهنگی تلاش دارد تا «صدای بومی» را برجسته کند و از سوی دیگر، روایت‌های غالب شهری و بیرونی را به پرسش بکشاند. 
چنین رویکردی به‌روشنی در قالب نظریه‌های «بازنمایی» و «گفتار قدرت» قابل‌تبیین است؛ جایی که برنامه می‌کوشد قدرت تولید معنا درخصوص روستا را از انحصار رسانه‌های غالب بیرون کشیده و آن را به دست جامعه محلی بازگرداند.
علاوه بر این، توجه ویژه «ایران سبز» به پویش تعاملی «روستای من» در چارچوب رسانه‌های مشارکتی و تعاملی جای می‌گیرد. این بخش نه‌تنها بازتعریف نقش مخاطب از مصرف‌کننده صرف به «تولیدکننده معنا» است، بلکه نوعی تمرین دموکراسی رسانه‌ای و مشارکت اجتماعی نیز محسوب می‌شود. در شرایطی که رسانه‌های جریان اصلی عموما ناظر و گزارشگر هستند، این حرکت به‌سوی «مشارکت» می‌تواند موجب تقویت سرمایه‌های اجتماعی، اعتماد و همبستگی در جوامع محلی شود. 
از منظر جامعه‌شناختی، «ایران سبز» به‌طور ضمنی به مسئله «مدرنیزاسیون معکوس» و «جنبش بازگشت به روستا» اشاره دارد؛ مفاهیمی که در پژوهش‌های توسعه روستایی و جامعه‌شناسی تحول روستاها بارها مطرح شده‌اند. با تمرکز بر نقش جوانان به‌عنوان موتور محرکه تغییر و توسعه محلی، برنامه به‌گونه‌ای ضمنی بر این باور استوار است که توسعه پایدار روستایی تنها با احیای هویت فرهنگی و مشارکت فعال جامعه محلی امکان‌پذیر است.
 این دیدگاه، فراتر از رویکردهای صرفا اقتصادی و زیرساختی، به بازتعریف مفهوم توسعه از منظر انسان‌محور و فرهنگی توجه دارد. در ساحت هویتی، «ایران سبز» توانسته است با نمایش آیین‌ها و مراسم‌های مذهبی - فرهنگی، به‌ویژه عزاداری‌های روستایی در ایام شهادت امام رضا (ع) نشان دهد که هویت دینی و فرهنگی همچنان محوریت خود را در زندگی روستاییان حفظ کرده است. این بازنمایی از هویت ترکیبی که دین، فرهنگ و زندگی روزمره را در هم می‌آمیزد، نقش مهمی در حفظ انسجام اجتماعی و تولید معنای مشترک در جامعه روستایی ایفا می‌کند.
در نهایت «ایران سبز» به‌مثابه یک پروژه رسانه‌ای، فراتر از یک برنامه تلویزیونی ساده، دروازه‌ای است برای درک مجدد و بازخوانی روستا؛ فضایی که در آن سنت و مدرنیته، اقتصاد و فرهنگ، هویت محلی و ملی به تعاملی پیچیده و پوینده درمی‌آیند. این نوع نگاه تحلیلی، می‌تواند الگویی باشد برای تولید محتوا در رسانه‌های ملی و خصوصی، به‌ویژه در کشوری که روستا هنوز بخش بزرگی از هویت تاریخی و اجتماعی آن را تشکیل می‌دهد. اما در مسیر پرشتاب جهانی‌شدن و شهرنشینی، اغلب به حاشیه رانده شده است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.