۱۶ شهریور ۱۴۰۴ - ۱۱:۱۳
کد خبر: ۱۵٬۹۶۹

تالیفات او بعد از ۱۰۰ سال هنوز هم اعتبار دارد

کارنامه ادبی بدیع‌الزمان فروزانفر، در گفت‌وگو با ادب‌پژوه ایرانی و استاد رشته زبان و ادبیات فارسی:

استاد بدیع‌الزمان فروزانفر، ستاره‌ای درخشان و بی‌بدیل در آسمان زبان و ادبیات فارسی است.

آگاه: وی عمر گران‌بهای خود را برای پژوهش، تربیت شاگردان برجسته، تحقیق و تالیف‌های ماندگار گذراند و آثاری خلق کرد که امروز از منابع مهم و معتبر رشته ادبیات فارسی است. خبرگزاری کتاب ایران به مناسبت زادروز این استاد برجسته با مهدی نوریان گفت‌وگویی کرده است که بخشی از آن را در ادامه می‌خوانید: 

تالیف آثار معتبر و برجسته
نوریان با تاکید بر اینکه نقش فروزانفر در پرورش استادان نسل بعدی پررنگ است، افزود: ایشان در کنار تدریس، تالیف را هم ادامه می‌دادند. یکی از کتاب‌هایی که همان اوایل چاپ کردند، «سخن و سخنوران» نام داشت که شامل معرفی کوتاه و نمونه‌هایی از شعر شعرای قرون اولیه ادبیات فارسی تا قرن ششم است. وی در توضیح این اثر گفت: معرفی این کتاب بدیع و عالمانه و انتخاب اشعار هم بسیار درست و دقیق است. این کتاب هم حدود صدسال پیش تالیف شده اما هنوز اعتبار خودش را حفظ کرده است. 
این استاد ادبیات با تاکید بر اینکه پس از آن فروزانفر تمام نیروی خود را برای شناخت مولانا صرف کرد، ادامه داد: فروزانفر شروع به تصحیح بعضی آثار مولانا کرد مثل «فیه ما فیه» یا کلیات دیوان شمس که مجموعه غزلیات مولاناست. او همچنین معارف بهاءولد را که مربوط به پدر مولاناست و شامل گفته‌های اوست که در جمع گفته و دیگران می‌نوشتند، در دو جلد با مقدمه و تعلیقات عالمانه تصحیح کرده است. وی افزود: مقامات برهان‌الدین محقق ترمذی نیز از دیگر آثار فروزانفر است. همچنین کتابی تالیف کردند و شرح احوال و تحلیل آثار عطار نیشابوری را در دستور کار قرار دادند که این اثر هم به نحوی به مولانا مربوط می‌شود، چون مولانا به آثار عطار توجه ویژه داشته است. نوریان گفت: فروزانفر در اواخر عمر پس از سال‌ها تدریس مثنوی و کتاب درباره مولانا، شروع به شرح مثنوی کرد و این کار را در سه جلد انجام داد که شامل شرح سه‌چهارم دفتر اول مثنوی است. وی با تاکید بر اینکه عمر استاد کفاف نداد این اثر ارزشمند را تمام کند، تصریح کرد: این اثر را دانشگاه تهران چاپ کرد. همین مقدار اندک هم کلید و سرمشق باارزشی برای کسانی است که می‌خواهند وارد دنیای مثنوی شوند. 

استادی توانمند و موقر در دانشگاه 
نوریان از کسانی نام برد که شاگرد استاد فروزانفر بودند و همه استادان بزرگی شدند. ذبیح‌الله صفا، پرویز ناتل خانلری، حسین خطیبی، عبدالحسین زرین‌کوب، محمد معین و... این نام‌های بزرگ هستند. وی در این خصوص خاطرنشان کرد: من به واسطه شاگردی این افراد شاگرد استاد فروزانفر محسوب می‌شوم، چون خودم متاسفانه توفیق نداشتم مستقیم شاگرد ایشان باشم. من در سال ۴۹ سال سوم دوره لیسانس خود را می‌گذراندم و استاد، دوره فوق‌لیسانس و دکتری را تدریس می‌کرد. ایشان اردیبهشت همان سال بر اثر سکته از دنیا رفتند و اگر دو سال بیشتر زنده می‌ماندند، من هم می‌توانستم توفیق شاگردی ایشان را داشته باشم تا این افسوس و تاسف همیشه برای من باقی نماند. 
این استاد ادبیات در ادامه خاطره‌هایی از استاد بدیع‌الزمان فروزانفر تعریف کرد که یکی از آنها به نقل از پرویز ناتل خانلری بود. وی گفت: ناتل خانلری استاد بزرگ ادبیات و یکی از بزرگ‌ترین کسانی است که فرهنگ ایران را به خود ایرانی‌ها معرفی کرد و خدمات زیادی کرد. وی تعریف کرد: بعد از وفات فروزانفر، مجلسی در تالار فردوسی دانشگاه تهران برگزار شد و همه بزرگان آن دوره در این مجلس حضور داشتند. مثلا جلال همایی نطقی عالی کرد و استاد خانلری هم سخنرانی داشت.  نوریان تعریف کرد: نکته جالبی که ناتل خانلری گفت این بود که شرح داد زمانی که می‌خواسته تصدیق ششم ابتدایی را بگیرد و امتحان نهایی بدهد، در مدرسه دارالفنون با استاد بدیع‌الزمان فروزانفر مواجه شده است که امتحان می‌گرفته است.  نوریان به نقل از ناتل خانلری گفت: من برخی سوال‌ها را جواب دادم و بعد استاد فروزانفر از من خواستند که شعر بخوانم. من یادم می‌آید که از حافظ یا سعدی شعر خواندم و سپس گفتم اجازه دارم شعر خودم را هم بخوانم؟ فروزانفر پرسید مگر تو شعر می‌گویی؟ گفتم جسارتا بله. وی اجازه داد که بخوانم؛ من هم یک شعر بچگانه را که گفته بودم، خواندم. ایشان خیلی تشویقم کرد و از من پرسید که می‌خواهم چه‌کاره شوم؟ من گفتم پدرم و جدم در وزارت امور خارجه بوده‌اند، من هم می‌خواهم همین شغل را ادامه دهم. استاد بدیع‌الزمان فروزانفر به من گفت که به رشته ادبیات فارسی بیا. ۶ سال بعد دیپلم گرفتم و سال اول رشته ادبیات بودم که استاد فروزانفر به کلاسی آمد که به جز من حدود ۳۰ دانشجوی دیگر هم بودند. یک نفر چقدر باید حافظه‌اش قوی باشد که پس از ۶ سال وقتی نگاهش به من افتاد گفت پرویز آمدی؟ در مدت ۶ سال چهره آدم خیلی عوض می‌شود و این همه محصل هست ولی در ذهنش بود که به من چه گفته و این برای من خیلی جالب بود. نوریان سپس خاطره‌ای را که خودش داشت، تعریف کرد: ما سال دوم دوره لیسانس که بودیم، درس تاریخ‌ادبیات فارسی داشتیم. صبح‌های پنج‌شنبه کلاس استاد فروزانفر بود. او از راهروی شمالی دانشکده ادبیات می‌آمد و تمام مسیر را تا راهروی جنوبی می‌پیچید سمت چپ که کلاس ۱۰۲ بود. وی ادامه داد: دانشجوها هم بودند و هر هفته او را می‌دیدیم و سلام می‌کردیم. فروزانفر عادت داشت در جواب سلام، کلاه‌شاپوی خود را برمی‌داشت. ما از این حالت خوشمان می‌آمد و مدام به او سلام می‌کردیم. نوریان گفت: یک روز با هم‌کلاسی‌ها گفتیم شاید دیگر فرصتی نباشد و برویم سوالی از استاد بپرسیم و با او صحبت کنیم. وقتی ایشان از کلاس خارج شد، با پنج یا ۶ نفر از دوستانم سراغ او رفتیم و سوالی که تازه هم در درس تاریخ‌ادبیات یاد گرفته بودیم را از او پرسیدیم و گفتیم برخی محققان این را که یوسف و زلیخا اثر فردوسی است رد می‌کنند. نظر شما در این خصوص چیست؟ این استاد ادبیات در ادامه این خاطره تعریف کرد: استاد فروزانفر با محبت گفتند فرزندم! وقتی یک نفر سنش بالاتر می‌رود و تجربه‌اش افزایش پیدا می‌کند، ورزیده می‌شود و باید شعر و نثرش قوی شود. این کتاب شعرهای سستی دارد که در برابر شعرهای عالی شاهنامه قابل‌قیاس نیست؛ پس از نظر سبک‌شناسی نمی‌تواند متعلق به فردوسی باشد.  نوریان گفت: او سپس به شرح دلایل تاریخی پرداخت و نمی‌توانم توضیح بدهم که چگونه نام اشخاص، تاریخ‌ها و مکان‌های مختلف را به شکل دقیق گفت. واقعا انسان مات می‌شد. گویی همه این مطالب را امروز از بر کرده و حالا تندتند در حال تکرارکردن آنهاست. چگونه کسی می‌تواند این همه اسم و سال‌های مختلف، وقایع و مطالب را روان و بدون کوچک‌ترین درنگی از بر کند؟ همه ما در برابر این مرد بزرگ مات شده بودیم. 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.