اگر از پرسه‌زنان فضای مجازی باشید احتمالاً هرچند وقت یک‌بار می‌بینید که جریان جوک و شوخی با واژه‌هایی که فرهنگستان زبان و ادب فارسی می‌گزیند راه می‌افتد و واژه‌های انتخاب شده به جای اینکه راه خود را به ادبیات روزمره مردم باز کنند، راهی شوخی‌های مجازی و واقعی می‌شوند و گاهی همین شوخی‌ها عملکرد فرهنگستان زبان و ادب فارسی را هم زیر سوال می‌برد.

چرا واژگان مصوب فرهنگستان استفاده نمی‌شوند؟

آگاه: داستان تشکیل و تاسیس فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی، خیلی جالب است و با مروری بر آن متوجه می‌شویم که این فرهنگستان طی سال‌ها چگونه ذره‌ذره تغییر کرده و بزرگ شده و به جایی که امروز قرار دارد رسیده است.
قصه تاسیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی به سال ۱۳۱۴ و دوران رضاشاه برمی‌گردد. در این دوره فرهنگستان با فراز و فرودهای بسیار تا سال ۱۳۳۳ به فعالیت خود ادامه داد و سپس با کناره‌گیری رضاشاه تعطیل شد. به این دوره فرهنگستان، فرهنگستان اول هم گفته می‌شود. انتخاب معادل برای اصطلاح‌ها و واژگان خارجی جزو اصلی‌ترین کارهای این فرهنگستان بود. محمدتقی بهار از جمله روسای فرهنگستان اول بود.
پس از این دوره از حوالی سال ۱۳۴۲ صحبت از ضرروت تاسیس مجدد فرهنگستان مطرح شد و بحث درباره آن ادامه داشت تا اینکه در سال ۱۳۴۹ فرهنگستان زبان ایران که به آن فرهنگستان دوم هم گفته می‌شد، تاسیس و دوره جدیدی از فعالیت‌های این فرهنگستان آغاز شد. پایه‌گذار فرهنگستان زبان ایران، محمد مقدم، موسس گروه‌های آموزشی زبان‌شناسی دانشگاه تهران بود. همچنین در این دوره فرهنگستان در پی تشکیل جلسه‌های شورای خود در سال ۱۳۴۹، چهار پژوهشکده واژه‌گزینی، گردآوری واژه‌های فارسی، زبان‌های باستانی و فارسی میانه و دستور را، به همت وزارت فرهنگ و هنر و ۱۰ نفر از اعضای پیوسته ایجاد کرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی فرهنگستان زبان ایران یا همان فرهنگستان دوم با چند مرکز و نهاد علمی دیگر ادغام شد و پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی پدید آمد و نهایتا فرهنگستان زبان و ادب فارسی در سال ۱۳۶۹ تاسیس شد.
فرهنگستان زبان و ادب فراسی تاکنون دو رییس به خود دیده است؛ مرحوم حسن حبیبی که اولین رییس فرهنگستان بود و سپس غلامعلی حدادعادل. در دوره‌ای که حدادعادل رییس مجلس شد، مرحوم حبیبی مجددا رییس این مجموعه شد و پس از بیماری حبیبی، حدادعادل مجددا رییس فرهنگستان زبان و ادب فارسی شد و اکنون هم عهده‌دار این مجموعه است. با نگاهی به فعالیت‌های فرهنگستان در دوره‌های مختلف می‌بینیم که یکی از اصلی‌ترین وظایف این نهاد، حفظ و پاسداری از زبان فارسی در برابر واژه‌های خارجی و بیگانه و استفاده از ظرفیت‌های زبان فارسی است منتها نکته‌ای که باید در نظر داشت «زمان» است. احتمالا در دوره فرهنگستان اول و دوم به واسطه نبودن اینترنت و شبکه‌های اجتماعی حجم و میزان استفاده از واژه‌های خارجی به اندازه امروز نبوده و به همین دلیل هم لازم است که شیوه نگرش فرهنگستان به این موضوع در دوره فعلی با آن دوره تغییر کند و به اصطلاح به‌روز شود. یک‌بار در پی شوخی‌ها و کنایه‌هایی که به عملکرد این فرهنگستان در خصوص واژه‌گزینی زده شده بود، اعضای این فرهنگستان در متنی نوشته بودند: «بسیاری از واژه‌های مصوب نخستین فرهنگستان ایران (مانند شهرداری، دادگستری، دامپزشک، پزشک، دانشگاه، دانشکده، کارمند و غیره)، چنان رایج و زیبا به‌نظر می‌رسند که اغلب مردم اصلا نمی‌دانند اینها برگزیده یا ساخته فرهنگستان بوده و شماری از آنان هم که می‌دانند، تصور می‌کنند این واژه‌ها از آغاز به‌آسانی پذیرفته شده‌اند. اما آن فرهنگستان نیز از طعنه و توهین در امان نبود و این روال ناپسند، به‌جای همکاری و پیشنهاد برای اصلاح، دهه‌هاست که ادامه دارد.» دانستن این موضوع به خوبی نشان می‌دهد که عملکرد فرهنگستان در همه دوره‌ها مورد نقد و طعنه بوده و اینکه امروز چنین رفتاری با واژه‌ها می‌شود اتفاق تازه‌ای نیست اما احتمالا تا امروز، هیچ دوره‌ای اندازه دوران معاصر، استفاده از زبان خارجی رایج نبوده است.

هر نسلی زبان مربوط به خود را دارد
فارغ از سخن گفتن درباره مسائل حوزه و تکنولوژی که گاهی فکر می‌کنیم جز اصطلاح غربی آنان واژه دیگری نمی‌توانیم به کار ببریم در اغلب مواقع ما از زبان غیرفارسی استفاده می‌کنیم چون فکر می‌کنیم انگلیسی صحبت کردن شیک است و ما با استفاده از لغات خارجی زیاد می‌توانیم خود را مربوط به یک طبقه یا جایگاه اجماعی مشخص بدانیم در حالی که اصیل‌ها به زبان فارسی احترام می‌گذارند و تا جایی که می‌شود در گفتار خود از زبان فارسی استفاده می‌کنند. با این حال سرعت اتفاقات در فضای مجازی آنچنان زیاد است که هر نسلی زبان مخصوص به خود را دارد و مثلا همین الان اگر شما متولد دهه ۵۰ یا ۶۰ باشید و با یک متولد نسل z ‌ یا آلفا گفت‌وگو کنید احتمالا بخش زیادی از سخنان او را متوجه نمی‌شوید و اگر هم به آنها گوشزد کنید جدی نمی‌گیرند چون ضرورتی برای حفظ زبان فارسی نمی‌بینند و احتمالا جزو آخرین دغدغه‌های‌شان است.
در چنین وضعیتی، فرهنگستان وظیفه دارد واژگانی را انتخاب کند که از لحاظ آوایی و تلفظ راحت‌تر جای خود را در میان مردم باز کنند. مصطفی عاصی، استاد زبان‌شناسی، معتقد است: پذیرش واژه‌های مصوب فرهنگستان در حوزه عمومی به جو اجتماعی هم برمی‌گردد. مردم که قرار است این واژه‌ها را به کار ببرند، باید آمادگی این را داشته باشند که یک واژه فارسی را به‌جای واژه خارجی به‌کار ببرند. باید توجه کنیم در ساخت واژه‌های عمومی، نظم سیستماتیک حوزه علمی شاید لزومی نداشته باشد و مقداری آن را تعدیل کنیم. در ساخت واژه‌های عمومی، واژه‌ها باید خوش‌ترکیب، خوش‌ساخت و خوش‌آوا باشند تا به ذهن راحت تداعی شوند و مردم آنها را بپذیرند و مسخره نکنند.

«زبان مخفی» چه زبانی است؟
مهدی سمائی، پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی اصطلاح «زبان مخفی» را برای واژگانی که در زبان رسمی باب می‌شود ابداع کرده و معتقد است این اتفاق که یک زبانی غیر از زبان رسمی و معیار در میان مردم به خصوص نسل جوان و نوجوان باب شود، همیشه بوده و جای نگرانی هم ندارد چون خیلی از این واژگان، عمر بلندی ندارند و زود می‌میرند و این موضوع در همه کشورها هم وجود دارد. وی در خصوص عملکرد فرهنگستان در حوزه واژه‌گزینی می‌گوید: سازنده زبان مردم هستند، مردم هستند که مولای زبانند، مردم هستند که با خلاقیت خود مبدع زبانند بنابراین منتظر فرهنگستان نمی‌شوند. حجم الفاظی که فرهنگستان می‌سازد در مقابل آنچه مردم می‌سازند هیچ است. فرهنگستان چاره‌ای ندارد، صرفا می‌تواند الگویی برای واژه‌سازی باشد. فرهنگستان وظیفه فرهنگی دارد و می‌تواند بر اذهان مردم تأثیر بگذارد و نمی‌تواند حریف حجم واژه‌هایی که وارد زبان می‌شود، شود و واژه‌هایی که در فرهنگستان ساخته می‌شود بسیار ناچیز است. 
فرهنگستان نیروی اجرایی ندارد و نمی‌تواند مردم را اجبار کند که فلان لفظ را به کار ببرند یا فلان لفظ را به کار نبرند. آنها واژه‌ها را می‌سازند و این رسانه‌ها و صدا و سیما هستند که باید آنها را به کار ببرند و اشاعه دهند. بسیاری از واژه‌های فرهنگستان هم جا می‌افتد. فرهنگستان زحمت بسیار می‌کشد و فرهنگستانی که الان داریم با فرهنگستان کشورهای دیگر متفاوت است و آجر به آجرش بومی است و از روی نیاز درست شده، اما اینکه حریف هجوم الفاظ خارجی شود، توقع زیادی است. اما همان‌طور که در جو عمومی، عملکرد فرهنگستان زیر سوال می‌رود و به واژگان انتخابی آنها طعنه و کنایه زده می‌شود، اهالی فرهنگستان هم از همراهی نکردن مردم با این واژه‌ها به خصوص رسانه‌های ملی مثل صدا و سیما گلایه دارند و معتقدند اینکه بسیاری از واژگان این فرهنگستان عادی و عمومی نمی‌شود به خاطر همراهی نکردن نهادها و رسانه‌های دولتی است وگرنه چرا امروز کلماتی چون پیامک و رایانه به راحتی برای مردم جا افتادند؟ اینها هم روزی مورد تمسخر بودند اما وقتی کاربرد دولتی پیدا کردند و در رسانه‌ها زیاد استفاده شد، به مرور زمان میان مردم جا افتاد.

چرا واژگان مصوب فرهنگستان استفاده نمی‌شوند؟

استفاده از زبان فارسی ارزش است، نه زبان خارجی
وقتی پای صحبت اهالی فرهنگستان زبان و ادب فارسی بنشینیم خواهیم دید که این نهاد هم مشکلات خود را دارد و به تنهایی نمی‌تواند همه اقدامات مربوط به استفاده از زبان فارسی را انجام دهد چون بخش بسیاری از این موضوع فرهنگی است. به گفته نسرین پرویزی،‌ معاون گروه واژه‌گزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی پیش از هر اتفاقی باید این موضوع در میان مردم جا بیفتد که استفاده از زبان فارسی ارزش است نه زبان خارجی. 
وی می‌گوید: باید کاری کنیم که زبان فارسی در ذهن نسل حاضر ارزشمند جلوه کند که این کار متاسفانه آن‌گونه که باید و شاید انجام نمی‌شود و البته کار فرهنگستان هم نیست.  پرویزی درباره برخی از واژگانی که توسط فرهنگستان منتشر و مورد تمسخر واقع می‌شود، این‌گونه توضیح داد: هر واژه‌ای که به تصویب فرهنگستان می‌رسد، سه سال آزمایشی است و برای این منتشر می‌شوند که رسانه‌ها این مصوبه‌ها را به کار ببرند تا بازخوردهای مردم را ببینیم و بدانیم این واژه‌ها در بافت عادی و طبیعی زبان چگونه به کار می‌رود.
 بنابراین انتشار هر واژه جدید به معنای قطعیت آن نیست و در بسیاری اوقات در مورد واژه‌های منتشر شده ما تجدیدنظر می‌کنیم اما گاهی هم برخی از واژگانی که منتشر و مورد تمسخر واقع می‌شود بدون هماهنگی ما منتشر شده است و ما هنوز تصمیم قطعی را درباره آن نگرفتیم اما در میان مردم مورد کنایه قرار می‌گیرد. 
وی همچنین گفت: فرهنگستان فقط می‌تواند معادل بسازد و در اختیار مردم بگذارد، اما زمانی که یک نفر به لحاظ فرهنگی علاقه‌ای به این زبان نشان نمی‌دهد، مشکل از جای دیگری است. باید جامعه، مسئولان جامعه، وزارت ارشاد و صداوسیما و... به این فکر باشند که ما چه کنیم که نسل حاضر هویت ملی خود را ارج بنهد و از آن به عنوان یک میراث نگهداری کند نه اینکه آن را زبانی ببیند که کارایی نداشته و ترجیح می‌دهد به «میز» بگوید «تِیبل».
الان این‌طور شده، در گذشته در فروشگاه می‌گفتند در آن پیشخوان یا در آن قفسه است الان می‌گویند در آن تیبل است. همه کلماتی که دارند به کار می‌برند انگلیسی است و رسما دیگر فارسی حرف نمی‌زنند. متاسفانه این موضوع تفاخر شده و باید جای این تفاخر را عوض کنیم. باید به ملیت خودشان فخر بفروشند نه به ملیت بیگانه. این فقط کار فرهنگستان نیست. 
وظایف فرهنگستان مشخص است و سعی می‌کنیم با صداوسیما برنامه‌هایی در جهت تقویت زبان فارسی داشته باشیم. صحبت‌هایی شده اما باید کارهای بیشتری با وزارت ارشاد داشته باشیم که اهمیت این زبان و اهمیت ملیت خودمان را نشان بدهیم. با در نظر گرفتن دو طرف ماجرا یعنی فرهنگستان و مردم، نتیجه‌ای که می‌توان گرفت این است که، استفاده از زبان فارسی و رواج آن در میان مردم بیش از هر چیز یک امر فرهنگی است که نیاز به فرهنگ‌سازی دارد و این فرهنگ‌سازی هم نیاز به یک برنامه تمام‌عیار توسط نهادهای مختلف فرهنگی دارد و فقط مربوط به یک نهاد نیست بلکه یک امر فرهنگی همه‌جانبه است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.