آگاه: جلسه علنی مجلس شورای اسلامی در روز گذشته یکشنبه چهارم آبانماه با حاشیههایی همراه بود؛ حاشیهای که از نطق محمدباقر قالیباف آغاز شد. او در سخنانش (نطق قبل از دستور) از مواضع حسن روحانی و محمدجواد ظریف انتقاد صریح کرد و با بیان اینکه امروز تحت هر شرایطی، باید امر ملی را بر امر جناحی مقدم بداریم و به تثبیت و تحکیم دستاوردهای امروز کشور کمک کنیم، گفت: رئیسجمهور و وزیرخارجه اسبق، دقیقا در شرایطی که مسیر همکاریهای راهبردی ما با کشور روسیه در حال پیشرفت است با مواضع خود به این مسیر لطمه زدند.
اما روحانی و ظریف چه گفته بودند که رئیس قوه مقننه به آنها تذکر داد؟
رئیسجمهور پیشین ایران در دیدار با استانداران دولتهای یازدهم و دوازدهم، اظهارات تندی را در قبال جایگاه مجلس ایراد کرد و مطالبی هم درباره چین و روسیه گفته بود. روحانی با کنایه درباره قوه مقننه، گفته بود: «ما باید در برابر ملت تواضع کنیم و سر فرود بیاوریم. حالا میگویند فلان چیز، فلان مسئله را مجلس تصویب کرده است. مگر مجلس رأی چند درصد مردم را دارد؟ حالا اگر رأی هم داشته باشند، کار آنها هم قانونی باشد، اگر یک موضوعی برای ما روشن باشد که ۸۰درصد مردم مخالف آن هستند، قانونگذاری در مقابل نظر ۸۰درصد مردم یعنی چه؟ اینکه قانون نیست. اصلا وقتی یک چیزی را ۹۰درصد مردم مخالفاند، میشود بگوییم چون در مجلس رأی داده و شورای نگهبان هم امضا کرده پس همه باید مطیع باشند؟ چه ارزشی دارد کار شما؟ بله یک وقتی است که ۵۰ درصد این طرف ۵۰ درصد آن طرف، حتی ۴۰ درصد این طرف، ۶۰ درصد آن طرف هستند، قابل قبول است اما اگر ۹۰ درصد این طرف و ۱۰ درصد آن طرف هستند، اینکه قانون نمیشود. البته به ظاهرش نمیتوانیم ایراد بگیریم. به ظاهر قانونی است چون مجلس رأی داده و شورای نگهبان امضا کرده، بله ظاهرش قانونی است اما روح آن هم قانونی است؟! مثل یک گردویی است که مغزش فاسد است و پوستش خیلی قشنگ است ولی وقتی باز میکنید مغزی وجود ندارد.»
او در عین حال اشارهای نیز به قطعنامههای ایران در سازمان ملل اذعان کرد: تمام قطعنامههای قبلی که علیه ایران تصویب شد یعنی آن ۶ قطعنامهای که سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰ علیه ایران بود، فصل هفتمی هم بود که معنایش این است که ایران مخل صلح و امنیت جهان است. قطعنامه فصل هفت اهمیت ویژهای دارد به خاطر مواد ۴۰ و ۴۱ و ۴۲ آنکه معمولا از ماده ۴۲ در قطعنامهها استفاده نمیشود چون ماده ۴۲ جنگ است. در آن ۶ قطعنامه هم روس رأی مثبت داد و هم چین.
پس از مواضع جنجالبرانگیز شیخ دیپلمات، ظریف نیز ادعای جدیدی مطرح و تصریح کرد: سرگئی لاورف، وزیر امور خارجه روسیه درباره اسنپبک، خلاف میگوید. سخنان او بازتاب گستردهای در رسانهها و در بین شخصیتهای سیاسی و کارشناسان سیاست خارجی پیدا کرد و این بار نوبت به نمایندگان رسید تا نکاتی را به روحانی و ظریف یادآوری کنند.
این نکته هم جالب توجه است: وزیر اسبق امور خارجه در حالی با صحبتهایش پیرامون شرق و روسیه و موشکهای ایرانی، حاشیهساز شده بود که سیدمحمد خاتمی، غلطهای ظریف دیپلمات را لاک گرفت و در سخنانی در جمع یزدیها، موشک و مردم را به عنوان دو مولفهای که عامل سربلندی ایران در جنگ ۱۲روزه شده است، برشمرد. موضعگیری رئیس دولت اصلاحات حاکی از آن است، نظر وزیر اسبق خارجه مبنی بر اینکه موشک مهم است اما مردم مهمتر یک آدرس غلط بود؛ روشی که در دورهها و بزنگاهای مختلف و حساس از سوی لیبرالهای اصلاحطلب تکرار شده است.
بگذریم و به روایت آنچه در هرم سبز بهارستان گذشت بپردازیم. امیرحسین ثابتی، نماینده تهران از تریبون مجلس استفاده کرد و در تذکری ضمن انتقاد شدید از رئیس دولتهای یازدهم و دوازدهم، با بیان اینکه حسن روحانی، امروز رکورد منفورترین سیاستمدار ایران را جابجا کرده ولی همچنان میگوید تصمیمات مجلس با نظر اکثریت مردم فاصله دارد، تاکید کرد: اگر تو دنبال رضایت مردم بودی فاجعه آبان ۹۸ را یکشبه رقم نمیزدی و قیمت بنزین را سه برابر نمیکردی تا آن افتضاح به بار بیاید و چند صد نفر کشته شوند، اگر مردم برای تو مهم بودند برای اسنپبک هم نظرسنجی میکردی تا چنین افتضاحی را بپذیریم یا نه. حمید رسایی دیگر نمایندهای بود که نتوانست سکوت کند و پرسید: آقای روحانی! نتیجه هشت سال کرنش در برابر آمریکا چه شد؟
اما حاشیه اصلی از نطق یک نماینده مجلس کلید خورد؛ آنجا که محمد معتمدیزاده، نماینده مردم بردسیر و سیرجان در مجلس وقتی که در جایگاه حضور یافت تا نطق خود را ایراد کند، رئیس دولتهای تدبیر و امید را خطاب قرار داد و در واکنش به مواضع رئیسجمهور اسبق درباره مجلس، گفت: این شرایط بوی نفاق و برهم زدن انسجام میدهد، مجلس و شورای نگهبان را تضعیف کردند و گفتند مگر مجلس چند درصد مردم هستند؟ آقای روحانی! این مجلس و این نمایندگان چه اصلاحطلب و چه اصولگرا و همچنین مستقل به عنوان نماینده همه ملت ایران هستند، چه آنهایی که رأی دادند و چه آنهایی که رأی ندادند. اگر با تفکر شما پیش برویم باید مردم را به رأیدادهها و رأیندادهها تقسیم کنیم.
هنگامی که نطقش پایان یافت تعدادی از نمایندگان با صدای بلند شعارهایی علیه حسن روحانی سردادند و با این اقدامشان نشان دادند، او از مدار انصاف خارج شد و با هجمه به مجلس خواست نمایندگان را به سیاسیبازی و سیاسیکاری متهم کند، البته نزدیکان وی چنین دیدگاهی ندارند. هنوز زنگ پایان مجلس به صدا درنیامده بود که حسامالدین آشنا، از نیروهای نزدیک به رئیسجمهور اسبق، از سخنان رئیس مجلس شورای اسلامی انتقاد کرد و در صفحه شخصیاش در فضای مجازی با بیان اینکه تا آنجا که میدانیم آقای روحانی اخیرا درباره روسیه بیانی نداشتهاند، نوشت: جمع بستن چین و روسیه در مواضع و تحلیلهای مسئولان نظام، شایسته نیست.
توئیت مشاور روحانی بیپاسخ نماند؛ محمدسعید احدیان، مشاور رئیس مجلس در توئیتش نوشت: «آقای آشنا! خوب نیست هر چیزی به ذهنتان میرسد را توئیت کنید. سخنان روحانی در ۲۰ مهر را ببیند. ظاهرا شما هم مثل مردم چندان سخنان رئیستان را دنبال نمیکنید.» منظور احدیان، همان سخنان روحانی در جمع استانداران دولتش بود.
بالاخره مجلسیها روز گذشته با کنش و واکنشی که از خود بروز دادند دو پیام را به حسن روحانی و یاران او به ویژه ظریف منتقل کردند. نخست آنکه از سیاستمداران صاحبنام انتظار نمیرود با عینک جناحی به منافع ایران آن هم در ارتباط با شرکای دیرینه خود همچون روسیه بنگرند. این جنس صحبتها، فقط به تعاملات راهبردی دو کشور خدشه وارد میکند و به سود غربیها و ایالات متحده آمریکا خواهد بود. پیام دیگر آنکه، روحانی پس از آنکه رأی مردم را در سال ۹۲ کسب کرد، خود را فرزند مجلس نامید، حال چه شده که این فرزند جایگاه و نقش این قوه تاثیرگذار را نادیده میگیرد و میگوید مگر آنها (نمایندگان) چند درصد رأی مردم را به دست آوردهاند!
آقای روحانی خوب میداند، همفکران سیاسی او در جریان اصلاحات حاضر به حضور و نقشآفرینی در صحنه رقابتها نشده بودند و حرفشان این بود، ما کاندیداهای در صحنه نداریم. مگر در انتخابات سال ۹۴ چهرههای شناسنامهدار و شاخصشان به مجلس راه یافته بودند که در سال ۱۴۰۲ تاکیدشان بر عدم حضور در انتخابات بود. (با همان چهرهها پیروز تهران و برخی دیگر از حوزههای انتخابیه شده بودند، به طوری که فراکسیون امید را تشکیل دادند.) ضمن آنکه اگر نقدی وارد هست، که قطعا هم انقادهایی به دستگاهها و قوا وارد میشود، اما باید آن را در قالب نقد تمیز و سالم بیان کرد، نه آنکه سیاستها و راهبردهای کلان را فدای دیدگاههای شخصی و جریانی کرد. باید از تاریخ عبرت گرفت.
نظر شما