۱۴ آبان ۱۴۰۴ - ۲۳:۴۲
کد خبر: ۱۷٬۷۰۴

رویکرد استثمارگرایانه یک مکتب

چهره‌ای پشت پرده پیشرفت و نفوذ

حجت‌الاسلام رضا واوسری ـ پژوهشگر معارف انقلاب اسلامی

تمدن غرب، به‌رغم دستاوردهای علمی و صنعتی‌اش، از آغاز شکل‌گیری تا امروز همواره با رویکرد سلطه‌گرانه و استثمارگرانه همراه بوده است. مبانی فکری این تمدن، از اومانیسم تا سکولاریسم و لیبرالیسم، انسان را محور و معیار قرار دادند، اما این محوریت، در عمل، اغلب به مشروعیت‌بخشی به سلطه اقتصادی، سیاسی و فرهنگی غرب بر دیگر ملت‌ها تبدیل شد.

آگاه: در تاریخ معاصر، این روند در قالب استعمار کهنه، اشغال نظامی و بعدها در قالب جنگ ترکیبی و نفوذ فرهنگی و رسانه‌ای ظاهر شده است. استعمار کهنه غرب، با اشغال سرزمین‌ها و غارت منابع، پایه‌های سلطه اقتصادی و سیاسی را در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین بنا نهاد. با گذر زمان و تغییر ساختار قدرت جهانی، استکبار غرب شکل پیچیده‌تری به خود گرفت؛ نفوذ رسانه‌ای، عملیات روانی و جنگ اقتصادی، ابزارهای نوین این سلطه‌اند. هدف از این تغییر تاکتیک‌ها روشن است: ایجاد باور عمومی که «غرب یگانه الگوی پیشرفت و تمدن است» و کمرنگ کردن مقاومت‌های فرهنگی و سیاسی جوامع هدف.در مقابل این روند، تاریخ جهان و ایران شاهد نهضت‌های مقاومت و مبارزه با استکبار بوده است. از مالکوم ایکس و چگوارا تا شیخ فضل‌الله نوری و امام خمینی، این چهره‌ها نشان دادند که مقابله با سلطه بیگانه تنها ممکن است از مسیر بیداری فکری، سازماندهی اجتماعی و ایستادگی اصولی عبور کند. انقلاب اسلامی ایران، به‌عنوان نقطه عطفی در تاریخ مقاومت، الگویی جهانی ارائه کرد که بر استقلال سیاسی، خوداتکایی فرهنگی و ارزش‌های دینی متکی است.
یکی از مهم‌ترین ابعاد مقابله با سلطه غرب، فهم دقیق ماهیت تمدنی آن است. غرب، در کنار پیشرفت علمی و صنعتی، همواره نابرابری، استثمار و تحمیل فرهنگی را نیز به همراه داشته است. نخبگان جوان باید درک کنند که پیشرفت تکنولوژیک و مدرن بودن، لزوما به معنای عدالت و اخلاق‌مداری اجتماعی نیست؛ بلکه غرب گاهی از این پیشرفت‌ها برای تثبیت سلطه خود بهره برده است.
ایران، با پشتوانه‌ تمدن اسلامی-ایرانی، ظرفیت‌های منحصر به فردی برای مقابله با سلطه دارد. فرهنگ دفاع مقدس، تشیع انقلابی، رهبری مدبرانه و تجربه تاریخی مقاومت، ابزارهایی هستند که می‌توانند مانع تحقق دکترین‌های نفوذ و براندازی نرم شوند. نقش حوزه‌های علمیه، دانشگاه‌ها و رسانه‌ها در این میان، تربیت نسل آگاه، تبیین واقعیت‌های تاریخی و تقویت انسجام ملی است. جهاد تبیین، در این زمینه، تنها به نقد نظری محدود نمی‌شود؛ بلکه باید در عرصه هنر، رسانه و شبکه‌های اجتماعی نیز جریان‌سازی کند. نسل جوان، با درک درست از ماهیت تمدن غرب و تجربه‌های تاریخی استثمار، می‌تواند ضمن بهره‌مندی از علوم و فناوری، در برابر سلطه فرهنگی و اقتصادی مقاومت کرده و مسیر توسعه مستقل و مبتنی بر ارزش‌های ملی و دینی را دنبال کند.
بنابراین، شناخت عمیق تمدن غرب و ابزارهای استکبار، نه یک مطالعه نظری، بلکه ضرورتی راهبردی برای حفظ هویت، استقلال و امنیت ملی است. مقابله هوشمندانه با نفوذ و سلطه، تکیه بر ظرفیت‌های داخلی، ترویج فرهنگ مقاومت و تبیین حقیقت تاریخی، سنگرهای اصلی ما در این نبرد جهانی است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.