سکولاریسم
-
غرب؛ از عقلمحوری تا استکبار جهانی
لزوم احیای عقل معنوی
تمدن غرب بر بنیاد تحولی عمیق در ماهیت عقلانیت بنا شده است؛ تحولی که از قرون وسطی تا روزگار مدرن، عقل را از جایگاه الهیاش جدا و به نیرویی خودبسنده و ابزار سلطه بدل کرد. از لحظهای که انسان در رنسانس، خود را معیار همهچیز معرفی کرد و گزاره «من میاندیشم، پس هستم» دکارت محور تفکر شد، مسیر تازهای آغاز شد: خروج عقل از دایره وحی و جایگزینی آن با تجربه. در اینجا عقل دیگر خادم ایمان نبود، بلکه داور نهایی حقیقت شد. علم نوین نیز بر این بستر شکل گرفت؛ علمی که نه در پی فهم معنا، بلکه در جستوجوی تسلط و تسخیر طبیعت بود.
-
رویکرد استثمارگرایانه یک مکتب
چهرهای پشت پرده پیشرفت و نفوذ
تمدن غرب، بهرغم دستاوردهای علمی و صنعتیاش، از آغاز شکلگیری تا امروز همواره با رویکرد سلطهگرانه و استثمارگرانه همراه بوده است. مبانی فکری این تمدن، از اومانیسم تا سکولاریسم و لیبرالیسم، انسان را محور و معیار قرار دادند، اما این محوریت، در عمل، اغلب به مشروعیتبخشی به سلطه اقتصادی، سیاسی و فرهنگی غرب بر دیگر ملتها تبدیل شد.
-
تمدن غرب و استکبار جهانی؛ از نفوذ تا مقابله
از اومانیسم تا سکولاریسم
در روزگاری که جنگها دیگر تنها در میدان نبرد رخ نمیدهند، بلکه در ذهنها و روایتها جریان دارند، شناخت ماهیت تمدن غرب و سازوکارهای سلطه آن، ضرورتی تمدنی و معرفتی است. غرب با بهرهگیری از میراث فکری اومانیسم و سکولاریسم، توانسته است ساختاری پیچیده از نفوذ فرهنگی، اقتصادی و رسانهای پدید آورد که هدف آن استحاله آرام هویت ملتهاست.
-
علم بدون هدایت، فضیلت و انسانیت
کالبدشکافی یک احتضار قطعی
تهاجم فکری و روایی غرب علیه ما، همواره با یک نعل وارونه همراه بوده است: آنها مخالفت ما با «تمدن غرب» را مخالفت با «علم و پیشرفت» جا میزنند تا ما را واپسگرا و متحجر نشان دهند.
-
بنیانهای تمدن غرب؛ از اومانیسم تا استثمار
آزادی بیغایت و خالی از معنی
تمدن غرب، آنگونه که امروز بر جهان سایه افکنده، نتیجه تحولی تاریخی در بنیانهای فکری و فلسفی اروپاست.
-
تداوم نبرد تمدن غرب و انقلاب اسلامی
از انسان بیخدا تا انسان الهی
در میانه قرن پانزدهم، اروپاییان بر آوار کلیسا و نهاد دین، بنایی تازه برپا کردند؛ بنایی که شعارش انسان بود اما در عمق خود، اعلام طغیان علیه حقیقت بود. بشر غربی از خدا برید تا خود را مطلق سازد و این سرآغاز عصری شد که به نام رنسانس شناخته شد اما در واقع، غروب معنویت بود.
-
-
بحران هویت در سرزمینهای اشغالی
سردرگمی هویتی در قلب منازعه
به دنبال جنایتهای رژیم اشغالگر صهیونیستی در سرزمینهای اشغالی و غصب سرزمین فلسطین، کشورهای اسلامی به دلیل ناکامی در رویارویی با این رژیم، اقدام بهرسمیتشناختن این رژیم و عادیسازی روابط با آن کردند. در پی این جنایات و اقدام کشورهای مسلمان، امام خمینی (ره) در هفدهم شهریور ۱۳۶۱ ه.ش در فرازی از بیانات خود به این جنایتها اشاره کرده و میفرمایند: «اسرائیل باید از صفحه روزگار محو شود.»
-
نسبت حوزه با مردم و بستر ایجاد تمدن
تمدن برای مردم
علی عسگری - آگاه مسائل سیاسی: شاید تا کنون با این گزاره مواجه شده باشیم که اگر روحانیون وارد سیاست نمیشدند، احترام بیشتری داشته و مردم دیندارتر میماندند؛ اما بیایید تا با گذری در تاریخ این ادعای تکراری را صحتسنجی کنیم. آیا واقعا جدایی دین از هرآنچه دنیا خوانده میشود، سبب عزت معنویت میگردد؟ یا دین، عالمان و عاملان به آن، روزی برای سرگرمی در قاب عکسها ثبت شده و در موزههای مردمشناسی روبهروی تماشاچیان قرار میگیرند؟!