آگاه: داستان دورکاری با یک پیشبینی جسورانه آغاز شد. فرانک اویر، مهندس آمریکایی، در سال ۱۹۷۳ نوشت که تا ۱۹۹۰، ۴۰ درصد کارمندان از خانه کار خواهند کرد. پیشبینیاش محقق نشد، اما ایدهاش زنده ماند.
در دهه ۱۹۸۰، با ورود رایانههای شخصی و مودمهای کند، شرکتهایی مثل IBM و AT&T آزمایشهایی کردند. اینترنت پرسرعت نبود، فکس هنوز ابزار اصلی بود و دورکاری بیشتر یک رویا به نظر میرسید. محدودیتهای فناوری، گسترش آن را متوقف کرد، اما مفهوم «تلهکاموتینگ» (کار از راه دور) در ادبیات مدیریت جا افتاد.
در دهه ۲۰۰۰، همه چیز عوض شد. اینترنت و اتصالات پهنباند، لپتاپ، گوشیهای هوشمند و ابزارهای همکاری آنلاین مانند اسکایپ، کار از راه دور را ممکن کرد. طبق گزارش Global Workplace Analytics، تعداد دورکاران آمریکایی از ۶.۵ میلیون در ۲۰۰۹ به ۱۶.۵ میلیون در ۲۰۱۹ رسید- رشدی ۱۵۹ درصدی. در این دوره، دورکاری عمدتا برای مشاغل دانشمحور مانند برنامهنویسی، مشاوره و بازاریابی دیجیتال استفاده میشد و تنها پنج تا ۱۰ درصد نیروی کار جهانی را پوشش میداد. اما نقطه عطف واقعی، بهار ۲۰۲۰ بود. همهگیری کرونا جهان را تعطیل کرد و بیش از ۱.۵ میلیارد کارگر را به خانه فرستاد.
پساکرونا: از ۲۰ درصد به ۴۸ درصد
سازمان بینالمللی کار (ILO) در گزارش «چشمانداز اشتغال و وضعیت اجتماعی جهان: روندهای ۲۰۲۵» اعلام کرد که نرخ دورکاری جهانی تا پایان سال ۲۰۲۵ به
۴۸ درصد رسیده- دو برابر سطح پیش از پاندمی. این جهش نه تنها به دلیل الزامات بهداشتی، بلکه به خاطر پیشرفت ابزارهایی مانند
Zoom، Microsoft Teams، Slack و Google Workspace بود.
در آمریکا، ۴۰ درصد نیروی کار حداقل بخشی از هفته را از خانه کار میکنند. ۲۲ درصد کاملا دورکارند و ۶۴ درصد شرکتها مدل هیبرید (ترکیبی حضوری و دورکاری) را اجرا کردهاند. ۹۹ درصد دورکاران میگویند سلامت روانشان بهتر شده، اما نسل Z (زیر ۳۰ سال) فقط ۳۵ درصد دورکار هستند؛ آنها نیاز به مربی و تعامل حضوری دارند.
در اروپا، فرانسه با قانون «حق قطع ارتباط» پس از ساعت ۱۸ پیشتاز است-کارفرما حق ندارد خارج از ساعت کاری پیام بفرستد و بیش از ۱۸ ساعت در شبانهروز با کارمند دورکار خود ارتباط بگیرد. سوئد مدل چهار روز کاری را در سطح ملی آزمایش میکند و رضایت شغلی به ۸۳ درصد رسیده است. آلمان ۳۵ درصد نیروی کارش را در مدل هیبرید (ترکیبی حضوری و دورکاری) دارد و بیمه کامل برای فریلنسرها (دورکاران) ارائه میدهد. بهرهوری در این کشورها ۱۶ درصد افزایش یافته است. گرچه نمیتوان علت تمام پیشرفت بهرهوری را به دورکاری نسبت داد، اما عمده آن در نظرسنجیها به این موضوع بازمیگردد.
در آسیا، چین و هند هنوز با ساعات طولانی کار دستوپنجه نرم میکنند. فرهنگ «۹۹۶» (۹ صبح تا ۹ شب، ۶ روز در هفته) در چین، ۶۷ درصد دورکاران را به خستگی مزمن (burnout) کشانده. هند ۲۵ درصد نیروی کار IT را دورکار کرده، اما ۵۸ درصد فریلنسرها بیثباتی مالی دارند و درآمدشان نامنظم است. ILO پیشبینی میکند تا ۲۰۳۰، ۹۰ میلیون شغل دیجیتال دورکار ایجاد شود-اما بدون قوانین حمایتی، هفت میلیون شغل هم از دست خواهد رفت.
ایران: از آییننامه ۱۳۸۹ تا شناورسازی مهر ۱۴۰۳
در ایران، دورکاری رسمی از سال ۱۳۸۹ با آییننامه اجرایی ماده ۸۳ قانون برنامه پنجم توسعه آغاز شد. متن کامل این آییننامه (مصوب هیات وزیران در تاریخ ۰۳/۰۵/۱۳۸۹) به شرح زیر است:
ماده ۱: دستگاههای اجرایی میتوانند با رعایت قوانین و مقررات مربوط، بخشی از فعالیتهای خود را که امکان انجام آن از راه دور وجود دارد، به صورت دورکاری به کارکنان واگذار کنند.
ماده ۲: دورکاری به معنای انجام وظایف شغلی کارکنان در خارج از محل کار با استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات است.
ماده ۳: دستگاههای اجرایی موظفند ضمن رعایت امنیت اطلاعات، تجهیزات و امکانات لازم را برای دورکاری تامین کنند.
ماده ۴: حقوق و مزایای کارکنان دورکار معادل کارکنان حضوری است.
ماده ۵: نظارت بر عملکرد کارکنان دورکار بر اساس نتایج و خروجی کار صورت میگیرد.
این آییننامه تنها برای دستگاههای دولتی بود و هیچ اشارهای به اضافهکاری، بیمه فریلنسرها، حق قطع ارتباط، یا ساعات شناور نداشت.
اما کرونا این آییننامه را از خواب بیدار کرد. ادارات دولتی مجبور شدند به آن تن بدهند و این قانون همچنان در حال اجرا است. تا پایان ۱۴۰۴، ۳۵ درصد شرکتهای فناوری و دستگاههای دولتی مدل ترکیبی حضوری و دورکاری را اجرا کردهاند. ساعات کاری شناور از مهر ۱۴۰۳ در تهران از ۷ تا ۹ صبح و در استانها از ۸ تا ۱۴ آغاز و موظفی ماهانه بین ۱۷۶ تا ۱۹۲ ساعت تعیین شد.
مادران شاغل با فرزندان زیر ۶ سال، از اردیبهشت ۱۴۰۴ یک ساعت انعطاف اضافی دریافت کردهاند. فریلنسینگ (انجام کار آزاد یا پروژهای بدون قرارداد استخدام ثابت) هم رشد انفجاری داشته: ۱.۲ میلیون نفر در پلتفرمهای مختلف کار میکنند. اما ۵۸ درصد آنها بیمه ندارند و ۷۱ درصدشان نیز درآمد ماهانهشان نامنظم است. تورم بالای ۴۰ درصد، دورکاری را به ابزاری برای ارزآوری تبدیل کرده. متخصصان IT با درآمد دلاری، بخش قابل توجهی از فریلنسرهای فعال در حوزه خارج از کشور را تشکیل میدهند.
مزایا: صرفهجویی، انعطاف، پایداری
دورکاری جهانی روزانه ۷۰ دقیقه در زمان رفتوآمد صرفهجویی میکند که ۴۰ درصد آن به کار بیشتر تبدیل میشود. شرکتها به ازای هر شخص دورکار ۱۱ هزار دلار در سال پسانداز میکنند.
در ایران، همین صرفهجویی در هزینه حملونقل، بهرهوری نیروی کار فناوری را ۲۰ درصد افزایش داده است. انعطاف ساعتی، نرخ حفظ نیروی کار در میان والدین را ۲۴ درصد بالا برده است. دسترسی به استعدادهای جهانی، تنوع نیروی کار را ۳۰ درصد افزایش داده و امکان دستیابی به نیروی بهتر را فراهم کرده است. از نظر زیستمحیطی، آمریکا سالانه ۵۴ میلیون تن CO۲ کمتر منتشر میکند. ایران هم میتواند با کاهش ترافیک کلانشهرها، از این مزیت بهره ببرد.
چالشها: انزوا، بیثباتی، امنیت
اما همه چیز گل و بلبل نیست. ۳۲ درصد دورکاران جهانی از افسردگی ناشی از انزوا رنج میبرند. ۸۱ درصد ایمیل و پیامهای خود را خارج از ساعت کاری چک میکنند. در ایران، ساعات شناور فصلی خستگی را تشدید کرده و مهاجرت ۱۵۰ هزار متخصص IT را در پی داشته است. ۵۸ درصد فریلنسرها بدون حمایت اجتماعیاند و حملات سایبری ۲۰درصد افزایش یافته است. از سوی دیگر زنان و روستاییان کمتر به این مدل دسترسی دارند و بیکاری جوانان همچنان بالای ۲۵ درصد است.
تاثیر بر اشتغال: فرصت یا تهدید؟
ILO میگوید ۹۰ میلیون شغل دیجیتال تا ۲۰۳۰ ایجاد میشود، اما هفت میلیون شغل هم از بین میرود. نرخ ترک شغل در آمریکا ۳۱ درصد کاهش یافته، اما ۵۳ درصد جوانان آماده تغییر شغل برای انعطاف بیشترند. در ایران، دورکاری ۱۵۰ هزار شغل IT ایجاد کرده، اما بیکاری جوانان همچنان بالای ۲۵ درصد است. فریلنسینگ خارجی ۱۰ درصد به GDP کمک میکند، اما تحریم و تورم ۲۰ درصد مشاغل را ناپایدار کرده. دولت با برنامههای آموزشی، ۳۰ درصد اشتغال زنان را از طریق دورکاری بهبود بخشیده، اما مهاجرت مغزها با این آموزشها از چالشهای اصلی است.
ریسکهای پنهان در ایران: پنج تهدید بزرگ
ریسک اقتصادی: حقوق در برابر تورم: حقوق ثابت یک دورکار اداری دولتی با تورم ۴۲ درصدی، هر ماه آب میرود. فریلنسرها درآمد دلاری دارند، اما ۷۱ درصد آنها درآمدشان نامنظم است.
طبق مصوبه شورای عالی کار، اضافهکاری باید ۱.۴ برابر حقوق ساعتی باشد، اما ۹۲ درصد دورکاران هیچ اضافهکاری ثبتشدهای ندارند. اینترنت پرسرعت ماهانه حدودیک میلیون تومان هزینه دارد و ۶۸ درصد دورکاران این هزینه را خودشان پرداخت میکنند. پیامد؟ کاهش پسانداز خانوار به هشت درصد و مهاجرت ۱۵۰ هزار متخصص IT.
ریسک اجتماعی: خانواده در خطر: ۳۲ درصد جوانان ۱۸ تا ۳۵ سال علائم افسردگی دارند، چرا که روابط اجتماعی حضوری آنان تحت تاثیر قرار گرفته است. نرخ باروری از ۲.۱ به ۱.۶ سقوط کرده، چون زمان مورد نیاز برای روابط خانوادگی کاهش یافته است. ۶۱ درصد مادران دورکار میگویند کار و فرزندپروری همزمان غیرممکن است. ازدواج در پنج سال اخیر ۱۲ درصد کاهش یافته و طلاق در کلانشهرها ۱۸ درصد افزایش داشته است، گرچه نمیتوان تمام آن را تقصیر دورکاری انداخت، اما باید این موضوع را هم در نظر داشت.
ریسک امنیتی: خانه، دفتر، هدف: ۸۵ درصد دورکاران از شبکه خانگی بدون VPN استفاده میکنند. حملات فیشینگ ۴۵ درصد رشد کرده و ۶۷ درصد شرکتها سیاست امنیتی دورکاری ندارند. سال گذشته سه حمله بزرگ به شرکتهای فناوری رخ داد. فریلنسرها در پلتفرمهای خارجی، دادههای حساس را به اشتراک میگذارند، ریسک جاسوسی صنعتی پررنگ شده است.
ریسک زیرساختی: اینترنت، برق، فضا: سرعت متوسط اینترنت ثابت در ایران ۴۵ مگابیت است. ۴۰ درصد مناطق شهری در تابستان روزانه دو تا سه ساعت قطعی داشتهاند. تابستان ۱۴۰۴، قطعی برق ۷۵ درصد دورکاران را متوقف کرد. ۵۵ درصد ایشان فضای کار مجزا ندارند.
ریسک قانونی: خلأ در قوانین: آییننامه ۱۳۸۹ هیچ اشارهای به بیمه، اضافهکاری یا قوانین قطع ارتباط کارفرما ندارد. ۸۸ درصد اختلافات فریلنسرها حلنشده میماند. ۹۰ درصد روستاها به امکانات دورکاری دسترسی ندارند.
راهحل کلی: برنامه ملی دورکاری پایدار: دولت، بخش خصوصی و جامعه باید در یک برنامه ملی دورکاری پایدار با محوریت شورای ملی دورکاری (متشکل از نهادهای دولتی، بخش خصوصی و متخصصان) همکاری کنند. این برنامه باید پنج محور اصلی داشته باشد:
۱. قانونگذاری جامع و حمایتی برای پوشش حق قطع ارتباط، بیمه، حقوق و نظارت نتیجهمحور.
۲. تقویت زیرساخت ملی در حوزه ارتباطات، انرژی و ابزارهای بومی امن.
۳. حمایت اجتماعی و روانی با تمرکز بر سلامت روان، تعادل خانواده و شبکهسازی دورکاران.
۴. پشتیبانی اقتصادی از طریق کمکهزینه، صندوق حمایت و پلتفرمهای ملی.
۵. تغییر فرهنگی و آموزشی برای نهادینه کردن فرهنگ کار هوشمند و آمادهسازی نسل جدید.
این برنامه باید شاخصهای سنجش سالانه داشته باشد: رضایت، بهرهوری، مهاجرت، باروری و شکاف دیجیتال.
آینده: فرصت تاریخی یا تهدید قریبالوقوع؟
دورکاری در ایران شمشیر دو لبه است. بدون برنامه، به فقر، افسردگی، مهاجرت مغزها و شکاف دیجیتال منجر میشود. برنامه ملی دورکاری پایدار، میتواند اشتغال پایدار، ارزآوری، تعادل خانواده و رقابت جهانی ایجاد کند. دورکاری در ایران، نه یک مد زودگذر، بلکه یک فرصت تاریخی برای بازسازی بازار کار است، به شرطی که ریسکها را با هوش و برنامهریزی مدیریت کنیم.
نظر شما