کمتر ایرانی‌ای است که تاکنون تصنیف «مرغ سحر» را به‌خصوص با صدای مرحوم محمدرضا شجریان نشنیده باشد اما احتمالا خیلی‌ها نمی‌دانند که سراینده شعر این تصنیف، محمدتقی بهار است. کسی که ۱۴۸ سال پیش در چنین روزی (۱۸ آذر) به دنیا آمد و یک آجر به آجرهای زبان و ادبیات فارسی اضافه کرد.

با خالق تصنیف «مرغ سحر» بیشتر آشنا شوید

آگاه: محمدتقی بهار، ملقب به ملک‌الشعرا و متخلص به بهار، ۱۸ آذر سال ۱۲۵۶ در محله سرشور مشهد به دنیا آمد؛‌ شاعری که شعر گفتن فقط یکی از کارهایش بود. او علاوه بر سرودن شعر به کارهای دیگری چون سیاستمداری،‌ تاریخ‌نگاری، روزنامه‌نگاری و تدریس در دانشگاه مشغول بود؛ کسی که ناتل خانلری، نویسنده و زبان‌شناس شهیر ایرانی او را آخرین ادیب بزرگ ایران می‌نامد.

سال‌شمار شاعر سیاستمدار
بهار تحصیلات خود را چهار سال بعد از تولد به صورت متداول آن ‌روزها در مکتب‌خانه آغاز کرد و در سال ۱۲۷۲ از طریق پدرش،‌ با شاهنامه آشنا شد. وی از سال ۱۲۷۳ تا ۱۲۷۸ تحصیلاتش را در مدرسه ادامه داد و علاوه بر مدرسه در محفل پدرش نیز می‌آموخت. در سال ۱۲۸۰ پدرش او را از شاعری منع و به کاسبی تشویق کرد اما او دنباله کار شعر را رها نکرد.
در سال ۱۲۸۳ پدرش فوت شد و مسئولیت سرپرستی خانواده به دوش بهار افتاد ولی او تحصیلات ادبی خود را با وجود تمام مشکلاتی که داشت ادامه داد و در همین سال لقب پدرش – ملک‌الشعرایی آستان قدس- را از مظفرالدین شاه دریافت کرد. در طول این سال‌ها با پشتکار فراوان سه دوره روزنامه «نوبهار» را منتشر کرد و چند دوره هم یکی از جوان‌ترین نمایندگان مجلس بود. کودتای ۱۲۹۹ (هجری شمسی) بهار را برای سه ماه خانه‌نشین کرد.
در بازه زمانی سال ۱۳۰۷ تا ۱۳۲۰ بهار بیشتر مشغول فعالیت‌های علمی بود اما با سقوط رضاشاه در شهریور ۱۳۲۰، مجددا به فعالیت سیاسی و اجتماعی روی آورد به طوری که در ۱۳۲۶ به‌عنوان نماینده تهران در مجلس شورای ملی پانزدهم انتخاب شد و ریاست فراکسیون حزب دموکرات را بر عهده گرفت. در سال ۱۳۲۹ بهار به بیماری سل مبتلا شد و برای درمان به لوزان سوییس رفت اما به دلیل مشکلات مالی، درمانش را نیمه‌کاره رها کرد و به ایران برگشت و مشغول تدریس در دانشگاه شد. همچنین به ریاست او در تهران «جمعیت ایرانی هواداران صلح» تشکیل شد و با وزارت فرهنگ نیز قراردادی برای تألیف کتاب «سبک‌شناسی شعر فارسی» بست که به علت بیماری ناتمام ماند. او سرانجام در سال ۱۳۳۰ بر اثر بیماری سل درگذشت. پیکر او از مسجد سپهسالار تا آرامگاه ظهیرالدوله در شمیران تشییع و در همانجا به خاک سپرده شد.

بهار در عرصه شعر و شاعری چه کرد؟
برخی عقیده دارند، بعد از جامی، در انسجام کلام و روانی طبع و جامعیت، شاعری هم‌پایه بهار نداشته‌ایم. بهار تحصیلات خود را به شیوه امروزی فرا نگرفته بود، اما با مطالعه عمیق در آثار گذشتگان به مدد حافظه پر بار و سرشار خود، این نقیصه را جبران کرد و در فنون ادبی و تحقیقی به پایه‌ای از جامعیت رسید که بزرگ‌ترین محققان زمان به گفته‌ها و نوشته‌های او استناد می‌کردند. به زبان عربی تا آن حد که بتواند از مسیر تحقیق و تتبع به آسانی بگذرد آشنا بود و با زبان‌های فرانسه و انگلیسی تا حدودی آشنایی داشت. دیوان‌های شاعران سلف را به دقت خوانده بود و این خود به حضور ذهن او در یافتن و به کار بردن لغات در ترکیبات شعری یاری می‌رساند. بهار در بدیهه‌گویی و ارتجال، طبعی فراخ‌اندیش و زودیاب داشت و به آسانی از مضایق وزن و تنگنای قافیه بیرون می‌آمد. پایه و مقام شاعری او در عنفوان جوانی در حدی بود که بعضی از حاسدان سروده‌های او را به پدرش یا به بهار شروانی نسبت می‌دادند. حاسدان او را در معرض آزمایش نیز قرار دادند و لغاتی ناهنجار را بارها در اختیار او قرار دادند تا آنها را در یک بیت یا یک رباعی جای دهد و او در همه موارد خوب از عهده برمی‌آمد و اعجاب و تحسین حاضران را برمی‌انگیخت.
قصاید او بیشتر ساخته و پرداخته طبع خود اوست. گاه نیز قصاید شعرای سلف مانند رودکی، فرخی، جمال‌الدین عبدالرزاق، منوچهری و سنایی را در وزن و قافیه تقلید کرده و به اصطلاح جواب گفته است. او در این شیوه تقلید نیز نوآوری‌هایی دارد. در قصیده‌ای که به تقلید از منوچهری سروده، توانسته است الفاظ بیگانه را در مضامین نو چنان جای دهد که در بافت کلام ناهمگون و ناهنجار به نظر نرسد.
هنر شاعری او را بعد از قصیده، باید در مثنوی‌های او دید، مثنوی‌های کوتاه و بلندی که شمار آنها به بیش از ۸۰ می‌رسد. در این میان مثنوی‌هایی که در بحر حدیقه سنایی یا شاهنامه فردوسی یا سبحه الابرار جامی سروده است بسیار جلب نظر می‌کند و در آنها از لحاظ شیوه گفتار به سبک این سه شاعر بسیار نزدیک شده است. بهار شاعری غزل‌سرا نبود و خود نیز چنین ادعایی نداشت. قصاید خود را به اقتضای طبع و غزلیات را بر سبیل تفنن می‌سرود. در میان غزل‌های او نمونه‌هایی که بتوان آنها را از حیث مضمون با سروده‌های غزل‌سرایان معروف مقایسه کرد اندک است، هرچند از جنبه لفظی و فخامت و انسجام کلام بدان ایرادی نمی‌توان گرفت، جز آنکه در غزل نیز بر خلاف رسم متعارف، گاه به تصریح و گاه به کنایه، مضامین انتقادآمیز و شکوائیه و وطنی و سیاسی را نیز گنجانده است. بهار در دیگر اقسام شعر نیز طبع آزمایی کرده و آثار ارزنده‌ای از خود به جا گذاشته است. بهار علاوه بر شعر معروف مرغ سحر، دارای تصنیف‌ها و ترانه‌های جاودانه دیگری چون بهار دلکش، باد صبا بر گل گذر کن، ای شهنشه، ای شکسته دل، گر رقیب آید، ایران هنگام کار، ز من نگارم، پرده ز رخ برافکن، عروس گل  و همچنین قصیده دماوندیه است.
اغلب اشعار بهار حال و هوای سیاسی دارند؛ به عنوان نمونه شعر تصنیف «مرغ سحر» مضمونی سیاسی-اجتماعی دارد و مفاهیم انقلابی در آن به وفور دیده می‌شود. بهار این شعر را کمی پس از استبداد صغیر و در دوره‌ای سرود که جنبش مشروطه ایران به تازگی به پایان و رضاشاه تازه به پادشاهی رسیده بود. تاریخ دقیق و مشخص سرودن این شعر مشخص نیست. در سال ۱۳۰۶ که این ترانه نخستین بار اجرا شد، نام سراینده‌اش را پنهان داشتند. کسانی هم سرایش آن را به دوره زندان یا پس از زندان و تبعید بهار منسوب کرده‌اند که نادرست است چون در آن زمان؛‌ شاعر ـ اگر چه مغضوب دستگاه بود ـ هنوز نمایندگی مجلس را بر عهده داشت.
بزرگان ادبیات درباره بهار چه می‌گویند؟
محمدرضا شفیعی‌کدکنی درباره بهار می‌گوید: «بهار یکی از پرفروغ‌ترین شعله‌های قصیده‌سرایی در طول تاریخ ادبی ماست و بی‌هیچ گمان از قرن ششم بدین سوی چکامه‌سرایی به عظمت او نداشته‌ایم. در میان قصیده‌سرایان درجه اول زبان فارسی که از شماره انگشتان دو دست تجاوز نمی‌کنند، به‌دشواری می‌توان کسانی را سراغ گرفت که بیش از او شعر خوب و موفق داشته‌اند. در قصاید برگزیده او مجموعه عناصر شعری، به حالت اعتدال و یک‌دست جلوه می‌کنند. عاطفه و خیال و هدف انسانی همراه با نیرومندترین کلمات- که با استادی فراوان در کنار هم جای گرفته- در شعر او به هم آمیخته‌اند. قصیده در معنی درست کلمه- بر بنیاد سنت‌های کهن و دور از هرگونه پریشان‌گویی- آخرین بار در شعر او تجلی کرد و پس از چندین قرن بار دیگر چهره یک چکامه‌سرای بزرگ را در صفحات تاریخ‌ادبیات ما آشکار ساخت. روی هم رفته بارورترین استعدادی بود که در شعر کلاسیک فارسی- به روزگار ما- چهره نمود. شخصیت بهار، از چند سو دارای اهمیت است: در عالم تحقیق یکی از هوشیارترین محققان نسل خویش بود که بعضی کارهای تحقیقی او در عالم ادب- به سبب شم خاص انتقادی و ذوق مایه‌وری که داشت- هنوز همچنان تازگی دارد و مرجعی است برای اهل ادب مانند مقداری از مباحث کتاب سبک‌شناسی و بسیاری مقالات و کتب دیگر که به‌صورت انتقادی به دست او تصحیح شده است. وی برای نخستین‌بار مقوله سبک‌شناسی را به‌طوری که امروز رایج است در تاریخ‌ادبیات ما مطرح کرد و خود در این باب بهترین تحقیقات و گسترده‌ترین پژوهش‌ها را- در آن روزگار- انجام داد. دو دیگر، بهار سیاست‌مدار است که در عرصه گیرودار آزادی، درشت خفتانش به تن فرسود (بث الشکوی) و تا واپسین لحظه‌های زندگی در سنگر مبارزه زیست، اگر چه حیات او در این راه بی‌پست و بلند نبود.»
همچنین جلال‌الدین همایی، نویسنده، ادیب، شاعر، ریاضی‌دان و تاریخ‌نگار درگذشته ۱۳۵۹ درباره بهار می‌گوید: «ملک‌الشعرای بهار استاد مسلم نظم و نثر فارسی شناخته می‌شد. در دوره اخیر کمتر نظیر داشت و در عصر خود به شاعری خاصه در قصیده‌سرایی به سبک اساتید پیشین یگانه و بی‌مانند بود. در نویسندگی قلمی توانا و در سخنوری بیانی بلیغ و رسا داشت و بالجمله از هر سه فضیلت و هنر بزرگ ادبی یعنی گویندگی و نویسندگی و سخنوری به حد اعلی و کافی بهره‌مند بود... باری دیوان اشعار بهار حاوی برگزیده‌ترین و مهم‌ترین آثار جاویدان و بهترین معرف رتبه و مقام استادی و توانایی و قدرت طبع او در نظم فارسی است. بهار در انواع شعر از قصیده و غزل و مثنوی و قطعه و غیره به سبک کلاسیک و همچنین سرود و تصنیف و امثال آن به شیوه جدید طبع‌آزمایی می‌کرد و در هر رشته روح استادی و پختگی طبع خود را ظاهر می‌ساخت. اما بیشتر مهارت و استادی وی در فن قصیده‌سرایی به سبک قدیم خراسانی بود- غزل و مثنوی و سایر انواع شعر را به‌خوبی قصیده نمی‌ساخت و اگر چه در نوع غزل و مثنوی و قطعه و امثال آن نیز آثار عالی داشت لیکن طبعا غزل‌سرا و مثنوی ساز نبود. در اشعار تجددی او به‌خصوص مسامحت ادبی، غث و سمین فراوان دیده می‌شد. افکار پخته علمی و عرفانی که زاده طبع خود شاعر و از سنخ مفاهیم اشعار سنایی و عطار و مولوی و حافظ، یا از جنس مضامین علمی انوری و خاقانی و نظایر ایشان باشد، در آثار بهار چندان محسوس نیست. رقت غزلش درخور مقایسه و هم‌سنگی با اساتید غزل‌سرای عهد قاجاری از قبیل نشاط و مجمر اصفهانی و وصال و همای شیرازی و فروغی بسطامی نیز نبود.»
 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.