از زمانی که هدایت جبهه اصلاحات در اختیار نیروهای رادیکال افتاد، انتقادهایی نسبت به تندروی آنها از سوی برخی رجال سیاسی و فعالان رسانه‌ای مطرح شد. به‌خصوص آنجا که آنها در بیانیه‌ای به صورت رسمی دست‌های خود را به نشانه تسلیم بالا برده و خواهان مذاکره با آمریکا و کاهش غنی‌سازی هسته‌ای شده بودند. همان حرف‌هایی که پیش از این در مجلس ششم ـ مجلس اصلاحات ـ بیان می‌شد. اکنون ۲۵ سال از دوره اصلاحات می‌گذرد یک فعال سیاسی که در متن حوادث حضور داشت لب به انتقاد گشود و عملکرد یاران سیاسی‌اش را مورد نکوهش قرار داد. همان افرادی که سال ۸۴ تمام‌قد از او در انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری حمایت می‌کردند.

آگاه: مصطفی معین که سابقه حضور در پارلمان و دولت‌های سازندگی و اصلاحات را دارد، سال ۸۴ با حمایت جبهه منحل شده مشارکت پا به صحنه انتخابات نهاد و در آن دوره که مرسوم نبود کاندیدایی از معاون اول خود رونمایی کند، او این کار را کرد و برادر رئیس دولت اصلاحات را به عنوان معاون خود در صورت پیروزی در آوردگاه انتخابات به مردم معرفی کرد. با این حال نتوانست رای مردم را کسب کند.
او به تازگی در گفت‌وگویی با بیان اینکه جریان اصلاحات از ابتدا چشم‌انداز و اهداف روشنی بر پایه یک راهبرد دقیق علمی و بلندمدت نداشت و در مراحل مختلف، اقداماتی مقطعی، واکنشی و گذرا در حد تاکتیک از سوی دولت، احزاب سیاسی، گروه‌ها یا نخبگان انجام می‌گرفت و فرصت‌های اصلاحات عمیق و ساختاری از دست رفت، گفت: به‌ویژه در دوره‌ای که دولت اصلاحات و نمایندگان دوره ششم مجلس از هماهنگی فکری و گفتمانی نسبی برخوردار بودند، فرصتی برای ایجاد و تقویت زیرساخت‌های جامعه مدنی و قانون‌مندی‌های مربوط به‌وجود آمد اما به دلیل فقدان رهبری و راهبرد مدون، اقدامات موثری صورت نگرفت.
عضو کابینه اصلاحات می‌گوید: این بود که به‌جای تکیه حرکت اصلاحات به نهادهای مدنی واقعی و احزاب سیاسی پایدار و فراگیر، به افراد وابستگی پیدا کرد و افراد هم به‌طور طبیعی در معرض آسیب‌های محیطی، موقعیتی و مسئولیتی یا مواجه با محدودیت‌های سیاسی و امنیتی قرار می‌گیرند. آفت دیگری که دامنگیر اصلاح‌طلبان شد، جذب یا چسبیدن به دولت و پست و مقام و جدایی از مسائل و مشکلات جامعه و توده مردم بود که سرمایه اجتماعی آن را به‌تدریج به افول و نابودی کشانید. طی این فرآیند نزولی اصلاحات، کادرهای جدید نظریه‌پرداز، نخبگان جوان و فعالان سیاسی و مدنی مبرزی نیز متناسب با نیازها و شرایط جدید جامعه و تحولات جهانی پرورش نیافت.
معین با بیان اینکه از سوی دیگر مقاومت ساختار سنتی حکومت و هسته سخت قدرت و بحران‌آفرینی مخالفان سیاسی دولت وقت از یک‌سو و شعارهای رادیکال و ایجاد انتظارات بیش از حد در جامعه از سوی دیگر، موجب شکل‌گیری نوعی سرخوردگی عمومی و انفعال جنبش‌های دانشجویی، کارگری و زنان و جوانان شد، گفت: تحولات پرشتاب اجتماعی و جهانی و پیشرفت‌های شگفت‌انگیز در علم و تکنولوژی، وقوع انقلاب ارتباطات و پیدایش فناوری دیجیتال، ظهور نسل‌های Y و Z و گسترش و تعمیق شکاف‌های نسلی نیز باعث کهنگی گفتمان اصلاحات و در نتیجه ناهم‌زبانی و بیگانگی و بی‌اعتمادی جوانان به دولت و جریان‌های سیاسی اعم از  اصلاح‌طلب و اصولگرا و... شود، موضوعی که در شعارهای اعتراضی اواخر دهه ۹۰ و در اعتراضات ۱۴۰۱ خود را نشان داد. حال باید دید واکنش رادیکال‌های اصلاح‌طلب به انتقادهای معین نسبت به آنها چیست؟ آیا این انتقادها را می‌پذیرند یا ترجیح می‌دهند بر همان ریل گذشته‌ای که برای خود ترسیم کرده‌اند، حرکت کنند؟

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.