۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۲۳:۴۳
کد خبر: ۱۲٬۵۸۴

مقابله با سرمایه روانی ترامپ در مذاکرات با ایران

عبور از ترس

محمدمحسن بنی‌احمدی ـ آگاه مسائل بین الملل

قدرت‌های جهانی در عصر مدرن، بیش از آنکه با بمب و موشک پیشروی کنند، با شبیخون‌های روانی و رسانه‌ای اهداف خود را محقق می‌سازند.

عبور از ترس

آگاه: ترامپ، به‌عنوان یکی از روسای‌جمهور آمریکا با پیشینه مشخص، در شیوه مواجهه با ایران، رویکردی متمایز و عمدتا روان‌محور را در پیش گرفته است. سیاست اصلی او نه جنگ واقعی بلکه ایجاد «توهم جنگ»، نه تحریم قاطع بلکه القای «فروپاشی قریب‌الوقوع» است. این نوع سیاست، سرمایه‌ای نرم و درعین‌حال خطرناک به شمار می‌رود؛ سرمایه‌ای که در صورت مدیریت‌نشدن، قدرت تصمیم‌گیری را از طرف مقابل سلب می‌کند. تحلیل این رویکرد و طراحی پاسخ‌هایی چندلایه، ضرورتی راهبردی برای آینده مذاکرات ایران با غرب است؛ آینده‌ای که تنها با مقاومت روانی و برنامه‌ریزی شفاف می‌توان آن را در مسیر عقلانی نگه داشت.

عبور از ترس

دیپلماسی مردمی و نقش شهروند-دیپلمات
یکی از خلأهای مهم در مواجهه با موج‌های ترس‌افکن دشمن، نبودن شبکه‌ای فعال از کنشگران اجتماعی در دفاع از روایت ملی است. اگر مردم عادی، فعالان اجتماعی، اساتید دانشگاه و حتی کاربران فضای مجازی در قالب یک جبهه روایتگر عمل کنند، اثرگذاری ترس‌های ساختگی کاهش می‌یابد. در این رویکرد، شهروند تنها یک مصرف‌کننده اخبار نیست، بلکه یک بازیگر فعال در جهت‌دهی به افکار عمومی و مقاوم‌سازی آن محسوب می‌شود. تجربه موفق گفتمان‌سازی پیرامون مزایا و معایب توافق برجام در فضای دانشگاهی نمونه‌ای از قدرت دیپلماسی مردمی در شکست هژمونی روانی طرف مقابل است.

دفاع در برابر شایعات
ابهام همواره بستری مناسب برای ترس‌آفرینی است. هرجا اطلاع‌رسانی به‌موقع، شفاف و مستمر از روندهای دیپلماتیک غایب باشد، دشمن با تحریف واقعیت می‌تواند جامعه را دچار سردرگمی و در نهایت انفعال کند. انتشار گزارش‌های مرحله‌ای از مذاکرات، اهداف و دستاوردهای میدانی، حتی اگر به زبان ساده بیان شود، می‌تواند سد محکمی در برابر سیلاب شایعه و ناامیدی ایجاد کند. به‌ویژه اگر این شفاف‌سازی نه فقط از زبان سیاست‌مداران که از سوی نخبگان علمی و رسانه‌ای صورت گیرد، اثرگذاری آن دوچندان خواهد بود.

خط مقدم واکنش سریع
در میدان تقابل رسانه‌ای، زمان طلاست. هر تاخیر در پاسخ‌گویی، به نفع دشمن تمام می‌شود. پیشنهاد تشکیل یک «مرکز پایش جنگ روانی» با همکاری مشترک وزارت خارجه، رسانه ملی و دانشگاه‌های معتبر، پاسخی ساختاری به نیاز فوری کشور در مواجهه با عملیات روانی خواهد بود. این مرکز می‌تواند با رصد شبانه‌روزی جریان‌های رسانه‌ای داخلی و خارجی، به تولید واکنش‌های سریع و هدفمند بپردازد؛ از گزارش‌های تحلیلی گرفته تا اینفوگرافی و پادکست‌هایی که مخاطب عمومی را به درک روشن‌تری از واقعیت نزدیک کنند.

آموزش تاب‌آوری سیاسی در سطح ملی
برای ایستادن در برابر ترس، باید ابتدا آن را شناخت. سرمایه‌گذاری در آموزش عمومی و تخصصی مهارت‌های «تاب‌آوری روانی در بحران سیاسی» از جمله گام‌های ضروری برای مقابله با القای انفعال است. برگزاری دوره‌هایی برای سیاست‌مداران، مدیران رسانه‌ای و حتی دانشجویان علوم سیاسی و ارتباطات می‌تواند سطح عمومی درک از روش‌های فشار روانی دشمن را ارتقا دهد. تربیت افکار عمومی مقاوم، در کنار سیاست‌گذاران هوشمند، سد محکمی در برابر تهدیدهای رسانه‌ای ایجاد 
می‌کند.

استفاده از دیپلماسی فناورانه و ارتباطات نوین
مخاطب امروزی، ذهنی تصویری و رسانه‌محور دارد. نمی‌توان با بیانیه‌های خشک و سنتی، پیام پایداری را به او منتقل کرد. بهره‌گیری از ابزارهای ارتباطی مدرن چون پادکست، ویدیوهای کوتاه، اینفوگرافی و محتوای قابل‌فهم برای عموم، راهی موثر برای انتقال مفاهیم پیچیده سیاسی به زبان ساده است. مثلا یک پادکست هفتگی با حضور چهره‌های مورد اعتماد مردم در زمینه سیاست خارجی، می‌تواند چراغ راهی برای فهم دقیق مسائل باشد و از سوءتعبیرها جلوگیری کند.

اتحاد منطقه‌ای به‌جای انزوای تحمیلی
ایجاد تصویر ایرانِ تنها در میان کشورهای منطقه، از تاکتیک‌های رایج دستگاه دیپلماسی ترامپ بود. پاسخ موثر به این القا، تقویت روابط راهبردی با همسایگان و گسترش همکاری‌های اقتصادی، فرهنگی و امنیتی در منطقه است. پروژه‌های مشترک مانند مسیرهای حمل‌ونقل بین‌المللی، تبادل انرژی، و توافق‌های بانکی منطقه‌ای، نه‌تنها انزوای تبلیغی ایران را باطل می‌کنند، بلکه با ارائه نشانه‌های روشن از قدرت منطقه‌ای، ترس را به ابزاری بی‌اثر تبدیل می‌کنند.
در نهایت، سرمایه روانی ترامپ در مذاکرات با ایران، بر بستر ترسی ساخته شده که نه‌تنها نظامی یا اقتصادی بلکه عمیقا روان‌شناختی است. او با نمایش هیمنه آمریکا، تلاش داشت نه فقط سیاست‌مداران که مردم ایران را نیز به انفعال بکشاند. اما با ساختارهایی چون دیپلماسی مردمی، شفافیت در اطلاع‌رسانی، مقابل رسانه‌ای حرفه‌ای، آموزش‌های روانی و بهره‌گیری از فناوری‌های نوین، این سرمایه می‌تواند بی‌اثر و حتی به فرصت بدل شود. افزون بر این، تعاملات منطقه‌ای و پیوندهای چندجانبه می‌توانند تصویر ایران را از کشوری منزوی به بازیگری تعیین‌کننده
 تغییر دهند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.