۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۰۰:۲۵
کد خبر: ۱۲٬۵۹۵

سرمایه‌گذاری ترامپ روی ترس اجتماعی

بازی روانـی

مهدی ارمغانی ـ آگاه مسائل سیاسی

در معادلات سیاسی نوین، پیروزی لزوما در میدان دیپلماتیک یا نبرد نظامی حاصل نمی‌شود؛ گاهی پیروزی از «شکست روحیه» مردم حاصل می‌شود. دونالد ترامپ، پس از ناکامی در مواجهه مستقیم با حاکمیت ایران- که از مسیر فشار حداکثری تا تهدید نظامی را آزمود- اکنون پازل خود را با قطعه‌ای تازه کامل می‌کند: مردم. او سرمایه‌گذاری روانی خود را از میز مذاکره به خیابان‌های ایران انتقال داده تا با شرطی‌سازی اجتماعی، ترس را به خواسته بدل کند. در این یادداشت بررسی می‌کنیم که چگونه ترامپ از روان‌جمعی به‌عنوان ابزار چانه‌زنی بهره می‌گیرد و چه راه‌هایی برای برون‌رفت از این دام ادراکی پیش‌روی ماست.

آگاه: ترامپ پس از آنکه متوجه شد حاکمیت ایران در برابر فشارهای مستقیم تسلیم نخواهد شد، به سراغ جامعه رفت. گفتمان غالب در دوره پیشین نیز این بود: «اگر نمی‌توانیم نظام را وادار کنیم، مردم را به نقطه جوش می‌رسانیم تا نظام را مجبور کنند.» اینجا دقیقا همان جایی است که سیاست شرطی‌سازی آغاز می‌شود: افزایش قیمت ارز، تورم، بستن امید به رفع تحریم در صورت توافق با آمریکا. در این چارچوب، جامعه به‌مرور با این گزاره شرطی می‌شود که «بدون مذاکره، زندگی بهتر ممکن نیست.»

رسانه، شایعه، تحریم؛ تکنولوژی ترس!
ترس زمانی کارآمد است که دقیق، هوشمندانه و تدریجی اعمال شود. تحریم‌ها اگرچه به ظاهر اقتصادی هستند، اما کارکرد اصلی‌شان «روانی» است؛ تحریم دارو، محدودیت تراکنش مالی و بحران تامین کالاهای حیاتی، پیامی روشن دارند: اگر مردم ایران خواهان ثبات و رفاه هستند، باید تسلیم خواست آمریکا شوند. رسانه‌های همسو با پروژه فشار حداکثری نیز با تکرار گزاره‌های یاس‌آفرین مانند «هیچ راهی بجز توافق نیست» یا «آینده بدون برجام تیره‌تر خواهد شد»، نقش روان‌افزار این سیاست را بازی
 می‌کنند. یکی از روش‌های پیچیده‌تر، بازی با خاطره جمعی است. پروژه‌ای خزنده در جریان است تا دوره‌هایی مانند برجام را با خاطره «کاهش نرخ ارز» و «آرامش روانی بازار» در ذهن جامعه تداعی کند، حتی اگر واقعیت آن‌گونه نبوده باشد. هدف از این بازسازی، القای این تصور است که «تنها راه رهایی از بحران، بازگشت به مذاکره و پذیرش شروط آمریکا است.» در این‌جا، ترس تنها ابزار نیست؛ بلکه «امید مهندسی‌شده» هم وارد بازی می‌شود، امیدی که از مسیر خودباختگی می‌گذرد.
جامعه‌ای که شرطی به ترس و تسلیم باشد، در برابر تهدید خارجی ایستادگی نمی‌کند، بلکه آن را منطقی می‌پندارد. این روند منجر به فروپاشی درونی گفتمان مقاومت، رشد مصرف‌گرایی سیاسی (هرکس نان بیاورد، قهرمان است) و در نهایت واگرایی نسلی می‌شود. اگر جوانان یک جامعه، تهدید را به جای دروغ، واقعیت بپندارند، آنگاه حفظ استقلال نه فضیلت که هزینه تلقی خواهد شد. این همان نقطه‌ای است که ترامپ تلاش می‌کند از طریق مهندسی ذهن جمعی به آن برسد.

مقاومت مردمی؛ حلقه مفقوده یا پتانسیل مغفول؟
اگر پروژه ترامپ، شرطی‌سازی مردم باشد، آنگاه پاسخ راهبردی نیز باید از سوی مردم آغاز شود. تقویت گفتمان آگاهانه در میان توده‌ها، ایجاد رسانه‌های مستقل و مردمی، حضور نخبگان در فضای عمومی و گسترش سواد رسانه‌ای، ابزارهای مقابله با این هجوم خاموش است. در برابر پروژه‌ای که تلاش دارد مردم را ابزار فشار قرار دهد. تنها راه، تبدیل مردم به بازیگران مقاوم و کنشگر است.
در چنین شرایطی، آیه ۱۷۵ سوره آل‌عمران تصویر روشن‌تری از این جنگ روانی ارائه می‌دهد:
«إِنَّما ذلِکُمُ الشَّیْطانُ یُخَوِّفُ أَوْلیاءَهُ، فَلا تَخافُوهُمْ وَ خافُونِ إِن کُنْتُم مُؤْمِنِینَ»
یادآوری این اصل قرآنی- که ترس، ساخته شیطان است و ایمان واقعی، ترس‌زدایی از غیرخدا را می‌طلبد- می‌تواند رویکرد فرهنگی و روانی جامعه را دگرگون کند. جامعه‌ای که آموزه‌های ایمانی را در تحلیل سیاسی وارد کند، می‌تواند مرز میان ترس مصنوعی و تهدید واقعی را تشخیص دهد و در برابر آن موضع فعال اتخاذ کند.
ترامپ امروز دیگر در پی مذاکره نیست، بلکه در پی ساختن خواهان مذاکره است؛ نه در سطح حاکمیت، بلکه در میان مردم. با القای بحران، شرطی‌سازی روانی و بازسازی خاطره‌ای نادرست از دوران برجام، تلاش دارد مردم را به عاملی برای فشار درون‌زا بدل کند. در برابر این راهبرد، مقاومت تنها در میدان سیاست کافی نیست. باید جامعه‌ای آگاه، رسانه‌ای مستقل و مردمی مقاوم ساخت که نه فریب ترس بخورند و نه امید را در تسلیم بجویند. در آخر ذکر این نکته ضروری است که اگر اجازه دهیم دروغ به واقعیت بدل گردد، آنگاه کل جامعه قربانی می‌شد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.