آگاه: این جایگاه در طول تاریخ دستخوش تحولات و دگرگونیهای بسیاری شده، اما همواره بخشی جداییناپذیر از هویت، باورها و دانش ایرانیان بوده است. از دوران باستان تا عصر حاضر، نجوم نهتنها بهعنوان دانشی مقدس، بلکه بهعنوان ابزاری برای درک جهان، تنظیم زندگی و حتی پیشبینی آینده مورد توجه قرار گرفته است. در این مطلب به مناسبت ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، روز نجوم، مروری به جایگاه نجوم در زندگی ایرانیان از دیرباز تا کنون خواهیم داشت.
نجوم در ایران باستان: از اسطوره تا دانش مقدس
در دوران پیش از تاریخ، ساکنان فلات ایران بهدلیل زندگی مبتنی بر کشاورزی و دامداری، نیازمند درک چرخههای طبیعی بودند. این نیاز، آنها را به رصد حرکات خورشید، ماه و ستارگان سوق داد. سنگنگارههای کهن در مناطق مختلف ایران، مانند تپههای باستانی شوش و سیلک، نشاندهنده توجه انسانهای آن دوران به پدیدههای آسمانی است. پیش از ظهور زرتشت، ایرانیان بهنوعی ستارهپرستی روی آورده بودند که در آن، اجرام آسمانی بهعنوان تجلیگاه ایزدان مورد احترام قرار میگرفتند. در آیین میتراییسم، خورشید نماد پیروزی نور بر تاریکی بود و جشنهایی مانند یلدا بر اساس تقویم خورشیدی برگزار میشد. اعتقاد به تاثیر ستارگان بر سرنوشت انسانها نیز در این دوره شکل گرفت و بعدها بهصورت علم احکام نجوم توسعه یافت.
ایرانیان باستان بهویژه در دورههای ماد و هخامنشی، ستارگان را تجلیگاه ایزدان میدانستند. برای نمونه، «تیشتر» (ستاره شباهنگ یا شعرای یمانی) در باورهای زرتشتی ایزد باران و آب بود و نبرد او با اپوش (دیو خشکسالی) در آسمان، نماد نزاع خیر و شر تلقی میشد. همچنین، ستاره «مشتری» (هُرمزد) نماد اهورامزدا و ستاره «زحل» (کیوان) مرتبط با زمان و تقدیر بود.
منجمان ایرانی در این دوره، علاوه بر جنبههای دینی، به رصد حرکات ستارگان برای تعیین تقویم و زمانبندی نیز میپرداختند. تقویم خورشیدی ایرانی که یکی از دقیقترین تقویمهای جهان است، ریشه در همین نگرش نجومی دارد.
در دوره مادها، مغان به مطالعه ستارگان میپرداختند و از این دانش برای پیشگویی و تصمیمگیریهای حکومتی استفاده میکردند. در دوران هخامنشی، نجوم با دانش بابلی و میانرودانی آمیخته شد. کتیبههای بهجایمانده نشان میدهد که پادشاهان برای تعیین زمان مناسب جنگ یا ساخت بناها، از منجمان مشورت میگرفتند. تقویم خورشیدی ایرانی که در این دوره شکل گرفت، یکی از دقیقترین سیستمهای زمانسنجی در جهان باستان بود. معماری ایرانی نیز از دیرباز با نجوم پیوند داشته است. جهتگیری شهرهای باستانی مانند تختجمشید بر اساس موقعیت خورشید و ستارگان انجام میگرفت که نشاندهنده دانش پیشرفته ایرانیان در نجوم کاربردی است. همچنین بناهای باستانی مانند «چهارتاقینیاسر» نشاندهنده دانش پیشرفته ایرانیان در نجوم و معماری مرتبط با آن است. چهارتاقیها سازههایی بودند که برای رصد انقلابهای تابستانی و زمستانی ساخته میشدند.
دوره ساسانی: شکوفایی نجوم و تاثیرات بینالمللی
دوره ساسانی را میتوان عصر طلایی نجوم در ایران پیش از اسلام دانست. در این دوره، نجوم نهتنها یک علم، بلکه بخشی از سیاست و دیانت بود. در دوره ساسانی، نجوم بهعنوان یکی از شاخههای مهم دانش مورد حمایت حکومت قرار گرفت. ساسانیان رصدخانههایی داشتند که در آنها منجمان به ثبت حرکات سیارات میپرداختند. کتابهای نجومی مانند زیج شهریار که بعدها به عربی ترجمه شد، مبنای کار منجمان دوره اسلامی قرار گرفت. در باورهای زرتشتی، ستارگان نماد اَشه بودند. ایزدانی مانند تیشتر و هفتاورنگ مورد احترام بودند. اعتقاد به سرنوشت و تاثیر ستارگان بر زندگی انسانها در متون پهلوی دیده میشود. پادشاهان ساسانی مانند انوشیروان از منجمان برای تصمیمگیریهای سیاسی استفاده میکردند. انتخاب زمان تاجگذاری یا آغاز جنگها بر اساس محاسبات نجومی انجام میگرفت که نشاندهنده نفوذ عمیق نجوم در ساختار حکومتی ایران باستان است.
کتابهای پهلوی مانند «بُندَهش» و «زَندِ بهمن یسن»، شامل بخشهایی درباره ستارگان و تاثیر آنها بر جهان بودند. همچنین، دانشمندان ایرانی تحت تاثیر فرهنگ یونانی و هندی، به ترجمه و توسعه متون نجومی پرداختند.
دوره اسلامی: تلفیق دانش ایرانی و علوم اسلامی
با ورود اسلام به ایران، نجوم نهتنها از بین نرفت، بلکه بهدلیل تشویق اسلام به علمآموزی، شکوفایی جدیدی یافت و به عنوان دانشی مورد احترام در فرهنگ اسلامی تداوم یافت. منجمان ایرانی مانند «خوارزمی»، «ابوریحان بیرونی» و «عبدالرحمن صوفی» نقش کلیدی در پیشرفت نجوم جهان ایفا کردند. کتاب «صور الکواکب» اثر صوفی، یکی از مهمترین آثار نجومی قرونوسطی بود که بعدها در اروپا نیز مورد استفاده قرار گرفت.
در این دوره رصدخانههایی مانند رصدخانه «مراغه» (تاسیسشده توسط خواجه نصیرالدین طوسی) به مراکز مهم علمی جهان تبدیل شدند. ایرانیان در توسعه ابزارهای نجومی مانند اسطرلاب و ذاتالحلق نیز پیشگام بودند. با این حال در کنار نجوم علمی، احکام نجوم و طالعبینی نیز رواج داشت و حتی برخی حکمرانان برای تصمیمگیریهای مهم به منجمان مراجعه میکردند.
دوره صفوی تا قاجار: افول علمی و تداوم باورهای نجومی
در دوره صفوی تا قاجار، اگرچه نجوم علمی رو به افول گذاشت، اما باورهای نجومی در میان مردم زنده ماند. شاهان صفوی به طالعبینی و احکام نجوم علاقهمند بودند. تقویمهای نجومی برای تعیین زمان کشاورزی و اعیاد مورد استفاده قرار میگرفت. باور به تاثیر ماه و ستارگان بر زندگی روزمره در میان مردم عادی رواج داشت. در این دوره، تقویمنویسی و انتخاب زمانهای مناسب برای رویدادها (مانند عروسی یا سفر) بر اساس نجوم رایج بود. با این حال دانشمندان ایرانی مانند «بهاءالدین عاملی» (شیخ بهایی) هنوز به مطالعه نجوم میپرداختند. در دوره قاجار، با ورود تلسکوپ و دانش جدید نجومی از اروپا، برخی منجمان ایرانی کوشیدند تا این دانش را با سنتهای قدیمی
تلفیق کنند.
نجوم در ایران معاصر: از سنت تا علم مدرن
در ایران امروز، نجوم دو جنبه متفاوت دارد: از یک سو، بهعنوان یک علم پیشرفته در دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی تدریس و مطالعه میشود. تاسیس رصدخانههای مدرن مانند رصدخانه «خورشیدی ایران» و حضور دانشمندان ایرانی در پروژههای بینالمللی نشاندهنده اهمیت نجوم علمی است.
از سوی دیگر، باورهای سنتی درباره تاثیر ستارگان بر زندگی هنوز در میان برخی مردم وجود دارد. طالعبینی و فالگیری بر اساس ماه و ستارگان در مجلات و فضای مجازی دیده
میشود.
همچنین، نجوم در ادبیات و هنر ایرانی جایگاه خود را حفظ کرده است. اشعار شاعران کلاسیک مانند حافظ و خیام پر از اشارههای نجومی است و امروزه نیز هنرمندان از زیبایی آسمان شب در آثار خود الهام
میگیرند.
نجوم، پلی میان گذشته و آینده
نجوم در فرهنگ ایرانی مسیری طولانی و پرتحول را پیموده است. از باورهای اسطورهای و دینی در دوران باستان تا دانش پیشرفته امروزی، این علم همواره در قلب فرهنگ ایران جای داشته است. امروزه اگرچه نجوم علمی در حال پیشرفت است، اما هنوز ردپای نجوم سنتی در زندگی روزمره برخی مردم دیده میشود. این دوگانگی نشاندهنده غنای فرهنگی ایران است که توانسته سنت و مدرنیته را در کنار هم حفظ کند.
بهطورکلی، نجوم برای ایرانیان نهتنها یک دانش، بلکه بخشی از هویت و جهانبینی آنها بوده و هست. چه در قالب اسطورههای باستانی، چه در هیات دانشمندان دوره اسلامی و چه در شکل پژوهشگران امروزی، ستارگان همواره چراغ راه ایرانیان در درک جهان
بودهاند.
نظر شما